✳️ هدیه قشنگ پاپا
در نوامبر سال گذشته، چهارده سالم تمام شده است و پاپا، به مناسبت جشن تولدم، یک دفتر قشنگ یادداشت به من هدیه کرده است. البته حیف است که این صفحههای سفید قشنگ را سیاه کنم. این دفتر به شکل جعبه ساخته شده است و درِ
آن با کلید بسته میشود. هیچکس، حتی خواهرم ژولی، از آنچه روی صفحات
آن نوشته شود مطلع نخواهد شد. این آخرین هدیه پاپای خوب من است.
اسم پاپا، فرانسوا کلاری بود و در مارسی تجارت پارچه ابریشمی میکرد. دو ماه پیش، بر اثرناخوشی ورم ریهها، از دنیا رفت.
وقتی این دفتر را بین سایر هدایا روی میز دیدم، پرسیدم: «توی این دفتر،
چه باید بنویسم؟»
پاپا لبخندی زد و پیشانی مرا بوسید. بعد، درحالی که آثار هیجان در صورتش نمایان بود، گفت: «سرگذشت همشهری برناردین اوژنی کلاری را بنویس!»
#آن_ماری_سلینکو#دزیره#ایرج_پزشکزادصفحه ۳.
#آغاز_رمان@Ab_o_Atash