شهید #مصطفی_حیاتی ارتکاوران زبده و باوقار بود. یادمه یه جعبه ی مهمات خیلی زیبا غنیمت گرفته بود میگفت: میخوام ببرم برای دخترم. توی #جزیره_مجنون که بودیم اگه کسی اسم تهران ویا هرشهر دیگه ای رو می آورد #شهید_حیاتی تنبیه اش میکرد . میفرمود باید در عوضش صلوات بفرستی میگفت : اینقدر ما توی #جزیره_مجنون میمونیم که میشه والفجر هزاروصدوپنجاه. اون موقع نوه های ما میان جبهه. ریشهای ما آنقدربلند میشه که روی زمین کشیده میشه . خلاصه کسی اجازه نداشت پیش این شهید به غیرازجزیره مجنون بجایی دیگه فکر کنه شهید مصطفی حیاتی در روز 8 اسفند سال 62 در نبرد نزدیک با دشمن در #جزیره_مجنون به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از 14 سال هم آغوشی با مجنون در گلزار شهدای تهران قطعه 50 در خاک آرام گرفت 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
دستور بود که مرتضی با گردانش به عقب برگرده. من رفتم که به #مرتضی این دستور رو برسونم . وقتی #مرتضی رادیدم داخل یک سنگر حفره روباهی بود و زانویش را باسیم محکم بسته بود. گفتم پاهات برای چی بستی ؟!! گفت یعنی این که نشسته ا م . یعنی این که من اینجاهستم ، تازنده هستم ، اینجا هستم . به مرتضی گفتم : #دستور_را_باید_اجرا_کنی . اون گفت: دستورامام (ره) این است که #جزایر_باید_حفظ_شود . پس حکم ولی بالاتر از حکم فرمانده است . می دونم فرمانده درست می گه اما تا این #شهدا اینجا هستند من هم اینجام و از این جا تکان نمی خورم هروقت نیروهای من عقب آمدند من هم پنجاه متر عقب می آیم. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 . @alvaresinchannel