#شکرانه_ی_ولایتسردار شهید تخریبچی#حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده گردان مهندسی رزمی و تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع)
✍️✍️ به روایت : علیرضا زاکانی
رفته بودیم
#بازی_دراز مین خنثی کنیم. یکی از
#مین_های_گوشکوبی حساس شده بود. آمدم به حاج عبدالله گفتم: یک مین هست که قابل خنثی کردن نیست.
گفت: «برو منفجرش کن.»
مواد منفجره و چاشنی و فتیله برداشتم، رفتم مین را منفجر کردم. وقتی برگشتم، دیدم مشغول تماشای گلّه گوسفندی است که از آن جا می گذشت. نزدیک اردوگاهمان سیاه چادرهایی بود؛ گله های گوسفند داشتند.
یک بز سر گلّه میرفت.
#حاج_عبدالله با دیدن این صحنه درباره ی ضرورت وحدت اجتماعی و تبعیت از رهبری نظراتی بیان کرد. میگفت: «خدا با نشان دادن این صحنه های طبیعی به ما منظوری دارد. نباید بی تفاوت از کنارشان رد شویم.»
بعد نتیجه گیری اش به بحث
#ولایت_فقیه انجامید، به شکرانه ی نعمت
ولایت فقیه پیشانی بر زمین گذاشت و بی اختیار گریه کرد. چنان از عمق وجود گریه می کرد که انگار
ولایت را نه فقط با اندیشه، که با تمام وجودش درک کرده بود.
@alvaresinchannel