الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#هلیکوپتر_های
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
#عملیات_بیت_المقدس_4
#شاخ_شمیران
#6_فروردین_67
#خط_شکنان_تخریبچی
✍️✍️✍️ راوی: #ذبیح_الله_کریمی
#قسمت_دوم

بالای #خط_راس غوغایی بود، #حلاجی رو دیدم که داره سنگرها رو پاک سازی میکنه داد زدم حلاجی مواظب باش نارنجک توی #انبار_مهمات نیاندازی، پرده سنگری رو کنار زد و یه نارنجک انداخت توی سنگر ومثل کوه رفت هوا، بله نارنجک رو انداخت توی انبار مهمات، آتش دشمن کم بود انبار مهمات هم در حال سوختن و انفجار بود.
بالاخره خط تسخیر شد و رزمندگان مشغول پاکسازی سنگرها و اطراف بودند، یکباره متوجه فردی عراقی شدم که پایین کوه پنهان شده بود و بچه هایی که روی خط راس حرکت میکردند رو هدف قرار میداد.
به علیرضا گفتم من میرم پایین و اطراف عراقی سنگر میگیرم شما هم با یه #آر_پی_جی_زن مراقب باشید هر موقع گفتم عراقی رو چند متر آنطرفتر بزنید.
اسلحه فرمانده گروهان رو گرفتم و رفتم پایین و پشت یه سنگ سنگر گرفتم و شروع به تیراندازی به سمت عراقی کردم.
عراقی متوجه من شد و شروع به تیراندازی به سمت من کرد . سنگی که پشت اون سنگر گرفته بودم کوچک بود و دایما داد میزدم علیرضا بزنش، این موضوع دوبار تکرار شد تا آر پی جی زن جای عراقی رو پیدا کرد و اون رو هدف قرار داد و به درک واصل شد
هوا داشت کم کم روشن میشد و هنوز تپه کناری ما سقوط نکرده بود و تیربار چهارلولی که روی اون بود به سمت #قایق_ها شلیک میکرد.
#شهید_میرنوری در اون عملیات دلاوری ها کرد.
یه آر پی جی 7 برداشت و رفت روی یه تخته سنگ و به سمت چهارلول شلیک کرد ولی فاصله و عدم دید دقیق باعث عدم دقت در شلیک میشد. چشمت روز بد نبینه چهارلول قایق ها رها کرد و به آتیشش رو روی ما متمرکز کرد .
در این اثنا یه عده از دامنه کوه بالا می آمدند که سرستون این گروه سردار رشید اسلام #حاج_خادم بود که به سمت تپه بغلی حرکت میکردند. من چند قدمی به سمت پایین تپه رفتم و با قرص شب نمایی که دستم بود به رزمنده ها علامت میدادم که به سمت من بیایند.
یکی از رزمنده ها به من رسید و تیربارش رو به سمتم گرفت گفت تو کی هستی گفتم ایرانی هستم نزنی. گفت چرا لباست این رنگیه و کفش پات نیست.
گفتم این #لباس_غواصیه.
بالاخره قانع شد که من ایرانی هستم و شلیک نکرد، خودتون رو بگذارید جای من ببینید توی این وضعیت توی اون شب چه حالی بهتون دست میده. تازه میخوایی با این وضعیت استدلال هم بکنی که شلیک نکنه، داشتم التماس میکردم که نزنه.
این مدتی که من مشغول هدایت نیروها به سمت قله بودم متوجه نشدم که چی شد #آقای_گوهری یه تیر به ران پاش خورده بود و استخوان پاش شکسته بودو خونریزی میکرد. دیگه صبح شده بود و تپه کناری ما هم توسط اون گروهی که به فرماندهی حاج خادم بالا میرفتند تصرف شد و چهارلول هم خاموش شده بود.
رزمنده ها برای پدافند آماده میشدند، به یکباره دیدم آقای برگی هم کمرش رو گرفته و با چهره ای گرفته روی خط راس به ما ملحق شد، البته ایشان به همراه رزمنده ها با قایق اومده بود و لباس خاکی داشت، گفت زمان انفجار انبار مهمات و یا احتمالا انفجار خمپاره یه سنگ بزرگ هم به کمر ایشان خورده.
دو نفر مجروح داشتیم که آقای برگی میتونست راه بیاد و باید گوهری رو توی پتو میگذاشتیم و به پایین کوه منتقل میکردیم ( برانکار نبود ) چند نفری دور پتو رو گرفتیم تازه چندتا اسیر عراقی هم کمکمون میکردند، هوا کاملا روشن شده بود و #هلیکوپتر_های عراقی می آمدند و موشک شلیک میکردند، هر وقت هلیکوپتر می آمد ما گوهری رو همون جا رها میکردیم و سنگر میگفتیم، گوهری هم داد میزد من رو هم ببرید.
با هر زحمتی بود آقای گوهری رو به پایین کوه رساندیم و سوار بر قایق کردیم و به #بیمارستان_صحرایی منتقل شد و ما هم برای استراحت به #شهر_بیاره_عراق منتقل شدیم و قرار شد پس از استراحت مجددا برای ایجاد موانع و تله گذاری به خط برگردیم.
🌹
🌹🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@alvaresinchannel