الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹

#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند.
فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹

#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند.
فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹

#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند.
فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺
#روزی_که_جانشین_لشگر_10_بی_تابی_کرد
✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿 به روایت: #سردار_فضلی

#شهید_میررضی_فرمانده عملیات لشگر ده سیدالشهداء(ع) بود و در کنار کانال ماهی به‌ شهادت رسید. در آن زمان بنده و حاج‌ یدالله کلهر در 5 ضلعی شلمچه داخل یک نفربر نشسته بودیم که خبر شهادت میررضی را برای ما آوردند.
شهید کلهر خیلی بی‌تابی می‌کرد. اما بی‌تابی ایشان در سکوت و کم‌حرفی خلاصه می‌شد.
اصلاً اشک نمی‌ریخت و خودش را کنترل می‌کرد. تا این‌که #شهید_میثمی آمد.
شهید میثمی نماینده‌ حضرت امام (ره) در قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) بود. این بزرگوار، بنده و شهید کلهر را به اسم کوچک صدا می‌زد.
وقتی ایشان به ما رسیدند، من از نفربر پیاده شدم و بعد از سلام و احوالپرسی ایشان را به داخل نفربر بردم. حاج‌یدالله کلهر به احترام شهید میثمی برخاست و شهید میثمی و حاج‌یدالله با هم روبوسی کردند.
شهید میثمی رو به حاج‌یدالله کلهر کرد و گفت: چی شده حاج ‌یدالله؟ چرا گرفته‌ای!؟
حاج‌یدالله هیچ چیز نگفت و سکوت اختیار کرد. بنده گفتم که حاج ‌یدالله به‌خاطر شهادت میررضی ناراحت است.دیدم شهید میثمی دست‌هایش را روی شانه‌های شهید کلهر گذاشت و گفت:
چرا ناراحتی؟ آنان فقط مزد خودشان را گرفتند. آن‌ها ثواب کارشان را دریافت کردند. ما باید غبطه بخوریم که چرا جا مانده‌ایم. فقط همین.
بعد صورتش را نزدیک صورت حاج ‌یدالله کرد و در گوش ایشان چیزی گفت. البته من نفهمیدم که شهید میثمی به شهید کلهر چه گفت. اما یک ضرب‌المثل معروف است که می‌گویند: شهیدان، شهیدان را می‌شناسند. و چون آن‌ها در نوبت شهادت قرار داشتند، بنده نفهمیدم.
از نفس گرم شهید میثمی، حاج‌یدالله بسیار خوشحال شد و چهره‌اش برگشت و یک تبسم کوچک کنار لبش پدیدار شد. #مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از#نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند. شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد. من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که حاج یدالله هم به سختی مجروح شده.
حاج یدالله به کما رفت و دیگر برنگشت و او رو به معراج بردند.
🌹
🍃🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🍃🌺

@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹

#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند.
فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹

#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند.
فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌷🌹🌷🌹🌹🌷
🌷
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5

🌴🌷🌷 #لشگر_ده_سیدالشهداء_(ع)_

🍃🌹#نجات_غرب_کانال_ماهی

خطر ازدست‌رفتن منطقه آزادشده غرب کانال ماهی جدی بود، فرمانده لشکر سیدالشهدا با قائم‌مقام خود و مسئولان واحدهای ادوات و توپخانه همراه گردان‌ها عازم منطقه درگیری شده و با عبور از کانال ماهی درون حفره‌ای ـ که به‌وسیله سرنیزه در پشت دژ پشت این کانال کنده شده بود ـ مستقر شدند.

نیروهای گردان علی‌اکبر از پل کانال ماهی عبور کرده، از امتداد اولین دژ غرب کانال تاحدود 1500 متر به‌سمت نوک کانال ماهی ـ که آخرین حد نیروهای خودی بود ـ جلو رفتند. در همین فاصله فرمانده گردان نحوة حرکت نیروها را با دو فلش مشخص کرد. نیروهای دو فلش هم‌زمان باهم آماده عملیات شدند و سرانجام در ساعت 1 بامداد 23/10/1365، فرمانده گردان رمز عملیات را در بی‌سیم قرائت کرد.

نیروهای #گروهان_نصر (فلش اول) که در امتداد اولین دژ غرب کانال حرکت می‌کردند، بلافاصله بعد از اعلام رمز با نیروهای عراقی درگیر شدند. در مدت کوتاهی اکثر نیروهای این گروهان و دسته ویژه احتیاط آن شهید یا مجروح شدند و مسئول گروهان تقاضای کمک کرد. گروهان فتح (فلش دوم) که از روی جاده آسفالت ـ غرب دژ اول ـ حرکت می‌کرد، در مسیر خود به مانعی برخورد نکرد. به‌دنبال درخواست کمک گروهان نصر، گروهان فتح جهت خود را به‌طرف دژ تغییر داد و در مقابل دژ با نیروهای عراقی درگیر شد.

فاصله نیروهای این گروهان به حدی با دشمن کم بود که نیروهای عراقی از آن‌طرف دژ و نیروهای گردان فتح از این‌طرف دژ به‌سمت هم نارنجک پرتاب می‌کردند. در ادامه درگیری، نیروهای خودی با کمبود مهمات مواجه شدند ولی دشمن از این نظر مشکلی نداشت. بااین‌حال، نیروهای این گردان مقابل دشمن ایستادند و دشمن به‌رغم واردکردن نیروهای پیاده زیاد، نه‌تنها موفق به پیشروی نشد، کمی نیز از محل درگیری عقب‌تر رفت.

حمید تقی‌زاده فرمانده #گردان_حضرت_علی‌اکبر، ساعتی بعد در گزارشی به فرمانده لشکر درمورد استعداد و تلفات دشمن گفت: «دشمن خیلی سنگین آمده بود و بالغ‌بر هزار نفر نیرو آورده بود. توی سنگرهایی که جای 2 نفر بود، 5 نفر نشسته بودند و بچه‌های ما بالای 100 نفر از آنها را کشتند.» از حدود ساعت 7 صبح به بعد، دشمن دست به تحرکات دیگری زد که با اجرای آتش ادوات و توپخانه جلوی اقدامات دشمن گرفته شد.*

بنابه اظهار تقی‌زاده فرمانده گردان علی‌اکبر، «بچه‌هایی که کوچک‌ترین لباس غواصی برایشان بزرگ بود.» موفق شدند جلوی پیشروی دشمن را بگیرند. درواقع گردان علی‌اکبر موفق شد مأموریت اصلی خود را که حفظ خط پدافندی غرب کانال پرورش ماهی بود به نحو احسن انجام دهد. علی شمخانی به فرمانده لشکر گفت: شما آنجا (غرب کانال ماهی‌گیری) را نجات دادید.


👈🏿👈🏿👈🏿🌷✍🏿✍🏿 #یدالله_ایزدی

🍃🌷 @alvaresinchanne
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹

#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی

#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌شان داده‌اند.
فکر می‌کنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیه‌ی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همه‌ی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ی این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌷🌹🌷🌹🌹🌷
🌷
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5

🌴🌷🌷 #لشگر_ده_سیدالشهداء_(ع)_

🍃🌹#نجات_غرب_کانال_ماهی

خطر ازدست‌رفتن منطقه آزادشده غرب کانال ماهی جدی بود، فرمانده لشکر سیدالشهدا با قائم‌مقام خود و مسئولان واحدهای ادوات و توپخانه همراه گردان‌ها عازم منطقه درگیری شده و با عبور از کانال ماهی درون حفره‌ای ـ که به‌وسیله سرنیزه در پشت دژ پشت این کانال کنده شده بود ـ مستقر شدند.

نیروهای گردان علی‌اکبر از پل کانال ماهی عبور کرده، از امتداد اولین دژ غرب کانال تاحدود 1500 متر به‌سمت نوک کانال ماهی ـ که آخرین حد نیروهای خودی بود ـ جلو رفتند. در همین فاصله فرمانده گردان نحوة حرکت نیروها را با دو فلش مشخص کرد. نیروهای دو فلش هم‌زمان باهم آماده عملیات شدند و سرانجام در ساعت 1 بامداد 23/10/1365، فرمانده گردان رمز عملیات را در بی‌سیم قرائت کرد.

نیروهای #گروهان_نصر (فلش اول) که در امتداد اولین دژ غرب کانال حرکت می‌کردند، بلافاصله بعد از اعلام رمز با نیروهای عراقی درگیر شدند. در مدت کوتاهی اکثر نیروهای این گروهان و دسته ویژه احتیاط آن شهید یا مجروح شدند و مسئول گروهان تقاضای کمک کرد. گروهان فتح (فلش دوم) که از روی جاده آسفالت ـ غرب دژ اول ـ حرکت می‌کرد، در مسیر خود به مانعی برخورد نکرد. به‌دنبال درخواست کمک گروهان نصر، گروهان فتح جهت خود را به‌طرف دژ تغییر داد و در مقابل دژ با نیروهای عراقی درگیر شد.

فاصله نیروهای این گروهان به حدی با دشمن کم بود که نیروهای عراقی از آن‌طرف دژ و نیروهای گردان فتح از این‌طرف دژ به‌سمت هم نارنجک پرتاب می‌کردند. در ادامه درگیری، نیروهای خودی با کمبود مهمات مواجه شدند ولی دشمن از این نظر مشکلی نداشت. بااین‌حال، نیروهای این گردان مقابل دشمن ایستادند و دشمن به‌رغم واردکردن نیروهای پیاده زیاد، نه‌تنها موفق به پیشروی نشد، کمی نیز از محل درگیری عقب‌تر رفت.

حمید تقی‌زاده فرمانده #گردان_حضرت_علی‌اکبر، ساعتی بعد در گزارشی به فرمانده لشکر درمورد استعداد و تلفات دشمن گفت: «دشمن خیلی سنگین آمده بود و بالغ‌بر هزار نفر نیرو آورده بود. توی سنگرهایی که جای 2 نفر بود، 5 نفر نشسته بودند و بچه‌های ما بالای 100 نفر از آنها را کشتند.» از حدود ساعت 7 صبح به بعد، دشمن دست به تحرکات دیگری زد که با اجرای آتش ادوات و توپخانه جلوی اقدامات دشمن گرفته شد.*

بنابه اظهار تقی‌زاده فرمانده گردان علی‌اکبر، «بچه‌هایی که کوچک‌ترین لباس غواصی برایشان بزرگ بود.» موفق شدند جلوی پیشروی دشمن را بگیرند. درواقع گردان علی‌اکبر موفق شد مأموریت اصلی خود را که حفظ خط پدافندی غرب کانال پرورش ماهی بود به نحو احسن انجام دهد. علی شمخانی به فرمانده لشکر گفت: شما آنجا (غرب کانال ماهی‌گیری) را نجات دادید.


👈🏿👈🏿👈🏿🌷✍🏿✍🏿 #یدالله_ایزدی

🍃🌷 @alvaresinchannel
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺
#شهید_حاج_یدالله_کلهر

جانشین لشگر10 سیدالشهداء(ع)

شهادت علمدار لشگر10سیدالشهداء(ع)

✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿 به روایت: #سردار_فضلی

#شهید_میررضی_فرمانده عملیات لشگر ده سیدالشهداء(ع) بود و در کنار کانال ماهی در روز 20 دیماه 65 به‌ شهادت رسید. در آن زمان بنده و حاج‌ یدالله کلهر در 5 ضلعی شلمچه داخل یک نفربر نشسته بودیم که خبر شهادت میررضی را برای ما آوردند. شهید کلهر خیلی بی‌تابی می‌کرد. اما بی‌تابی ایشان در سکوت و کم‌حرفی خلاصه می‌شد. اصلاً اشک نمی‌ریخت و خودش را کنترل می‌کرد. تا این‌که #شهید_میثمی آمد. شهید میثمی نماینده‌ حضرت امام (ره) در قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) بود. این بزرگوار، بنده و شهید کلهر را به اسم کوچک صدا می‌زد.

وقتی ایشان به ما رسیدند، من از نفربر پیاده شدم و بعد از سلام و احوالپرسی ایشان را به داخل نفربر بردم. حاج‌یدالله کلهر به احترام شهید میثمی برخاست و شهید میثمی و حاج‌یدالله با هم روبوسی کردند.

شهید میثمی رو به حاج‌یدالله کلهر کرد و گفت: چی شده حاج ‌یدالله؟ چرا گرفته‌ای!؟

حاج‌یدالله هیچ چیز نگفت و سکوت اختیار کرد. یک‌دفعه بنده گفتم که حاج ‌یدالله به‌خاطر شهادت میررضی ناراحت است. یک ‌دفعه دیدم شهید میثمی دست‌هایش را روی شانه‌های شهید کلهر گذاشت و گفت: چرا ناراحتی؟ آنان فقط مزد خودشان را گرفتند. آن‌ها ثواب کارشان را دریافت کردند. ما باید غبطه بخوریم که چرا جا مانده‌ایم. فقط همین. بعد صورتش را نزدیک صورت حاج ‌یدالله کرد و در گوش ایشان چیزی گفت. البته من نفهمیدم که شهید میثمی به شهید کلهر چه گفت. اما یک ضرب‌المثل معروف است که می‌گویند: شهیدان، شهیدان را می‌شناسند. و چون آن‌ها در نوبت شهادت قرار داشتند، بنده نفهمیدم.

از نفس گرم شهید میثمی، حاج‌یدالله بسیار خوشحال شد و چهره‌اش برگشت و یک تبسم کوچک کنار لبش پدیدار شد. #مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از#نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی می‌شد عملیات کنیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند. شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد. من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که حاج یدالله هم به سختی مجروح شده.

🍃🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🍃🌺

@alvaresinchannel
🍃🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌷🌹🌷🌹🌹🌷
🌷
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5

🌴🌷🌷 #لشگر_ده_سیدالشهداء_(ع)_

🍃🌹#نجات_غرب_کانال_ماهی

خطر ازدست‌رفتن منطقه آزادشده غرب کانال ماهی جدی بود، فرمانده لشکر سیدالشهدا با قائم‌مقام خود و مسئولان واحدهای ادوات و توپخانه همراه گردان‌ها عازم منطقه درگیری شده و با عبور از کانال ماهی درون حفره‌ای ـ که به‌وسیله سرنیزه در پشت دژ پشت این کانال کنده شده بود ـ مستقر شدند.

نیروهای گردان علی‌اکبر از پل کانال ماهی عبور کرده، از امتداد اولین دژ غرب کانال تاحدود 1500 متر به‌سمت نوک کانال ماهی ـ که آخرین حد نیروهای خودی بود ـ جلو رفتند. در همین فاصله فرمانده گردان نحوة حرکت نیروها را با دو فلش مشخص کرد. نیروهای دو فلش هم‌زمان باهم آماده عملیات شدند و سرانجام در ساعت 1 بامداد 23/10/1365، فرمانده گردان رمز عملیات را در بی‌سیم قرائت کرد.

نیروهای #گروهان_نصر (فلش اول) که در امتداد اولین دژ غرب کانال حرکت می‌کردند، بلافاصله بعد از اعلام رمز با نیروهای عراقی درگیر شدند. در مدت کوتاهی اکثر نیروهای این گروهان و دسته ویژه احتیاط آن شهید یا مجروح شدند و مسئول گروهان تقاضای کمک کرد. گروهان فتح (فلش دوم) که از روی جاده آسفالت ـ غرب دژ اول ـ حرکت می‌کرد، در مسیر خود به مانعی برخورد نکرد. به‌دنبال درخواست کمک گروهان نصر، گروهان فتح جهت خود را به‌طرف دژ تغییر داد و در مقابل دژ با نیروهای عراقی درگیر شد.

فاصله نیروهای این گروهان به حدی با دشمن کم بود که نیروهای عراقی از آن‌طرف دژ و نیروهای گردان فتح از این‌طرف دژ به‌سمت هم نارنجک پرتاب می‌کردند. در ادامه درگیری، نیروهای خودی با کمبود مهمات مواجه شدند ولی دشمن از این نظر مشکلی نداشت. بااین‌حال، نیروهای این گردان مقابل دشمن ایستادند و دشمن به‌رغم واردکردن نیروهای پیاده زیاد، نه‌تنها موفق به پیشروی نشد، کمی نیز از محل درگیری عقب‌تر رفت.

حمید تقی‌زاده فرمانده #گردان_حضرت_علی‌اکبر، ساعتی بعد در گزارشی به فرمانده لشکر درمورد استعداد و تلفات دشمن گفت: «دشمن خیلی سنگین آمده بود و بالغ‌بر هزار نفر نیرو آورده بود. توی سنگرهایی که جای 2 نفر بود، 5 نفر نشسته بودند و بچه‌های ما بالای 100 نفر از آنها را کشتند.» از حدود ساعت 7 صبح به بعد، دشمن دست به تحرکات دیگری زد که با اجرای آتش ادوات و توپخانه جلوی اقدامات دشمن گرفته شد.*

بنابه اظهار تقی‌زاده فرمانده گردان علی‌اکبر، «بچه‌هایی که کوچک‌ترین لباس غواصی برایشان بزرگ بود.» موفق شدند جلوی پیشروی دشمن را بگیرند. درواقع گردان علی‌اکبر موفق شد مأموریت اصلی خود را که حفظ خط پدافندی غرب کانال پرورش ماهی بود به نحو احسن انجام دهد. علی شمخانی به فرمانده لشکر گفت: شما آنجا (غرب کانال ماهی‌گیری) را نجات دادید.


👈🏿👈🏿👈🏿🌷✍🏿✍🏿 #یدالله_ایزدی

🍃🌷 @alvaresinchannel