توى کلاس بازیگری که مارلون براندو هم در اون بود، از کلاس خواسته شد نقش مرغهایی رو بازی کنن که قراره یه بمب بیفته رو سرشون. اکثر افراد کلاس با وحشت شروع کردن به قدقد کردن! اما مارلون براندو سر جای خودش نشسته بود و وانمود میکرد که داره تخم میذاره! وقتی استادش دلیل این رفتارش رو پرسید، براندو گفت: من یه مرغم! بمب چه میدونم چیه؟ تفاوت انسانها در نوع اندیشیدن آنها به قضایاست.
#داستان
#زنـدگـے بـرتر
@zendegyebartar