#زنان_کارگر_مهاجر گزارش :تیر 19، 1400
سرِزمین: گزارشی از وضعیت زنان کشاورز افغانستانی حاشیهی تهرانشاید با شنیدن کلمهی سرزمین اولین چیزی که به ذهن خطور کند کشور باشد، اما در اینجا سرزمین به معنای کشور نیست. سرزمین اصطلاحی است که زنان کشاورز مهاجر افغانستانی برای زمینهای کشاورزی استفاده میکنند.
تقریبا نیمی از زنان مهاجر افغانستانی که ساکن شهرهای اطراف تهراناند، به دلیل نداشتن مدرک شناسایی معتبر، سواد و مهارت لازم برای انجام سایر کارها به
کار کشاورزی روی میآورند. محدودهی سنی آنها بین ۱۸ تا ۶۰ سال است و گاهی به ۷۰ هم میرسد. ناگفته نماند که دختران و پسران زیر ۱۸ سال به همراه خانوادههای خود هم به
کار کشاورزی مشغول میشوند. حال اگر این دختربچه یا پسربچه جثهی بزرگی داشته باشد و همچون بزرگسالان
کار کند، مانند دیگر کارگران دستمزد میگیرد و در غیر این صورت صاحب
کار دستمزد کمتری را برای او در نظر میگیرد.
اوج
کار کشاورزی و میوهچینی از باغها ۶ ماه اول سال است. ۶ ماه دوم سال کشت و برداشت محصول به اندازهای نیست که از کارگران عادی استفاده شود، در این ماهها سرکارگران به همراه بستگان و آشنایان خود سرِ زمینها مشغول به
کار میشوند. زنان کارگر دیگر که ۶ ماه دوم سال
کار کشاورزی ندارند، به کارهایی مانند بستن پیچ کولر (در کارخانه)، حاشیهدوزی شال و روسری، پاک کردن نخود و لوبیا و نظافت منزل مشغول میشوند.
پیدا کردن کارگران
یکی از زنان کارگر کشاورزی که از دیگران سرشناستر است و صاحبکاران بیشتری را میشناسد عنوان سرکارگر میگیرد. سرکارگر وظیفه دارد برای زمین کشاورزی یا باغِ میوهی یکی از صاحبکاران نیروی
کار پیدا کند. گاهی این خود سرکارگر است که تشخیص میدهد برای چند هکتار زمین چه تعداد کارگر لازم است و گاهی خود کارفرما تعداد کارگران را تعیین میکند. کارفرما دستمزد کارگران را به سرکارگر پرداخت میکند و در نتیجه کارگران با خود کارفرما برای دریافت دستمزدشان روبهرو نمیشوند.
سرکارگر زنانی را برای میوه چیدن یا کاشتن محصولات کشاورزی و برداشتشان پیدا میکند و مردانی را برای آبیاری و سمپاشی و باربری؛ دستمزد مردان نسبت به زنان کارگر بیشتر است. در ازای فراهم کردن کارگران، سرکارگر از صاحب
کار پول چای میگیرد؛ نرخ پول چای در سال ۱۴۰۰ در حدود ۲۰ هزار تومان است.
کارگری که به تازگی به سرکارگری رسیده است، همچنان احساس تعلق خاطری به کارگران دارد و خود را منفک از آنها نمیداند. به همین خاطر تلاش میکند دستمزد کارگران را به موقع از صاحب
کار دریافت کرده و به کارگران برساند؛ و طبق رسوم
کار در زمینهای کشاورزی از صاحب
کار میخواهد که پس از پایان روز کاری مقداری محصول به کارگران بدهد. اما به مرور زمان سرکارگر به دلیل ارتباطش با صاحب
کار و وعده و وعیدهای او، متوجه جایگاه متفاوت خود با کارگران دیگر میشود. رفتهرفته او برخورد دیگری را با کارگران در پیش میگیرد، بر شدت
کار کارگران میافزاید و اضافهکاریهای یک یا دو ساعتهی کارگران را حساب نمیکند. همهی اینها به این خاطر است که صاحب
کار دستمزد خود او را به موقع پرداخت کند و بتواند مقداری محصول با خودش ببرد.
👇https://karkhane.org/2921/%d8%b3%d8%b1%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%da%a9%d8%b4%d8%a7%d9%88%d8%b1%d8%b2-%d9%85%d9%87%d8%a7%d8%ac%d8%b1/?amp#کارگران زن مهاجر از جمله فقیر ترین و محرومترین بخش طبقه کارگر هستند
#بازار_کار#زنان_افغانستانی@zan_j