WPI حزب کمونیست کارگری ایران

#_زن_زندگی_آزادی
Channel
Politics
News and Media
Social Networks
Other
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel WPI حزب کمونیست کارگری ایران
@wpi_hkkiPromote
1.26K
subscribers
14.1K
photos
18.9K
videos
25.7K
links
کانال رسمی تلگرام حزب کمونیست کارگری ایران. https://telegram.me/wpi_hkki
جمعه خونین زاهدان: 
نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم
 

 
روز  ۸ مهر ۱۴۰۱، روز جمعه خونین و سیاه زاهدان هرگز فراموش نخواهد شد. روزی که جنایتکاران یگان ویژه تجمع مردم خشمگین نسبت به تجاوز فرمانده نیروی انتظامی حکومت به یک دختر بچه ۱۵ ساله را به رگبار بستند و حداقل ۱۰۰ نفر از معترضین را به قتل رساندند، شمار زیادی را زخمی کردند، تعدادی از مغازه‌ها را به آتش کشیدند و بسیاری از جوانان را دستگیر کردند.
 
به دنبال این جنایت فجیع که برای مرعوب کردن و خانه‌نشین کردن مردم و ضربه زدن به انقلاب زن زندگی آزادی صورت گرفت، آتش اعتراض مردم زاهدان تندتر شد و اعتراضات در زاهدان به مدت یک سال بی‌وقفه ادامه یافت. این اعتراضات پرشور و شجاعانه نیز هرگز فراموش نخواهد شد. اعتراضاتی که در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ثبت شد و به موجی از همبستگی با مردم سیستان و بلوچستان دامن زد. از جمله روز ۱۸ آبان ۱۴۰۱، در چهلمین روز این قتل عام، در کردستان و بسیاری از شهرهای دیگر مردم دست به اعتصاب زدند، دانشجویان چندین دانشگاه تحصن کردند و در تعدادی از شهرها در نقاط مختلف کشور تجمعات پرشوری شکل گرفت، شعارهایی مانند سنندج زاهدان چشم و چراغ ایران و کرد و بلوچ و آذری آزادی و برابری به شعارهای سراسری انقلاب تبدیل شد و خدانور لجه‌ای، که دو روز پس از جمعه خونین دستگیر و به قتل رسید، سمبل اعتراضات مردم زاهدان شد.
 
زاهدان و سیستان و بلوچستان یک سنگر مهم مبارزه و انقلاب برای به گورسپردن حکومت منحوس اسلامی است. در دومین سالروز این جنایت هولناک حکومت، گرامی می‌داریم یاد خدانور و کلیه جانباختگان جمعه خونین زاهدان و صدها جانباخته دیگر انقلاب زن زندگی آزادی را و مردم آزاده در سراسر کشور را فرامی‌خوانیم که ۸ مهر را به یک روز مهم اعتراض علیه جنایات حکومت و در همبستگی با مردم سیستان و بلوچستان تبدیل کنیم و صدای اعتراض این مردم در سطح جهان بشویم. 
 
گرامی باد یاد همه عزیزانی که در جمعه خونین زاهدان به خاک افتادند. 
 
حزب کمونیست کارگری ایران
۵ مهر ۱۴۰۳، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴
بیانیه حزب کمونیست کارگری

 در مورد هلاکت حسن نصرالله

با هلاکت حسن نصرالله و شماری از سران قدس سپاه پاسداران که در روز گذشته ۷ مهرماه صورت گرفت، حکومت اسلامی عزای عمومی اعلام کرده و در مقابل، مردم در ایران و سوریه و لبنان و عراق به شادی و پایکوبی می پردازند.

حذف سرکرده سازمان تروریستی حزب الله و فرماندهان ارشد آن، برای جمهوری اسلامی بسیار سنگین است و بویژه از آن رو که به دنبال قتل اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران و قتل شماری از سران سپاه پاسداران و ضربات متعددی در ماههای قبل صورت میگیرد، و حکومت اسلامی هیچ توانی برای مقابله با دولت اسرائیل ندارد، برای حکومت و کل جنبش ارتجاعی اسلامی به مثابه ضربه مرگ قلمداد می شود.

جمهوری اسلامی در جنگ با اسرائیل آشکارا قافیه را باخته و شکست خورده است و این شکست، نیروهایش را در برابر مردمی که در جنگ سرنگونی با این حکومت هستند، بسیار تضعیف و بی روحیه کرده و در موضع بسیار ضعیف تری قرار می دهد. پیامدهای حذف رهبر حزب الله قطعا صفوف حکومت را بیش از پیش از بالا تا پایین به هم خواهد ریخت، شکافها را بیشتر خواهد کرد، و بحران عمیق و گسترده ای را در صفوف آن دامن خواهد زد که  فی الحال نشانه هایش را در گفته های رسانه ها و برخی عوامل حکومتی میتوان مشاهده کرد.  

حکومت اسلامی در داخل کشور بشدت منفور و مورد انزجار مردم است و در سطح بین المللی بیش از پیش بی افق و منزوی است و با این ضربه و ضربات قبل از آن، پوچی قلدرمآبی ها و رجزخوانی هایش برای دنیا روشنتر شده و به موقعیت ضعیف تری رانده خواهد شد. 

برای ما مردم که در پی سرنگونی این حکومت آدمکش هستیم و جنگ اصلی را با این حکومت به پیش می بریم، شکست سیاسی و نظامی حکومت اسلامی، بسیار خوشحال کننده است و فرصتی است که خود را برای وارد کردن ضربات کاری تر به آن و به زیر کشیدن حکومت درمانده و مستاصل اسلامی آماده تر کنیم. 

در همه جا و با استفاده از شیوه های مختلف گفتمان سرنگونی و انقلاب را وسیعا دامن بزنیم. به مزدوران حکومت در همه جا به شیوه های مختلف تعرض کنیم و روحیه هایشان را پایین تر بیاوریم. اعتراضات و اعتصابات بخشهای مختلف را گسترش دهیم. هر چه بیشتر متشکل شویم و همبستگی‌هایمان را محکم‌تر کنیم. بی‌حجابی را گسترش دهیم و سرپیچی از مقررات حکومتی را در سراسر کشور دامن بزنیم.در و دیوارها را از شعار پر کنیم و رسانه های اجتماعی را برای هماهنگی و شفافیت خواستهایمان و آماده سازی برای شروع خیزشهای سراسری وسیعا به کار گیریم. 

ادامه انقلاب زن زندگی آزادی و به زیر کشیدن این حکومت با خیزشهای مردمی، تنها راه خلاصی مردم ایران و دنیا از شر حکومت اسلامی و تروریسم اسلامی و حاشیه ای کردن و پایان دادن به خصومتها و تفرقه های قومی و مذهبی است.  صفوف خود را برای گسترش انقلابمان سازماندهی و آماده کنیم. دنیا برای دستیابی به امنیت و آزادی و صلح، به سرنگونی این حکومت بسیار نیازمند است و مردم دنیا خود را در کنار ما می دانند.

با بزیر کشیده شدن جمهوری اسلامی کل جنبش ضد انسانی اسلام سیاسی در منطقه و در جهان منزوی و حاشیه ای خواهد شد و بهانه و توجیه تروریسم دولتی اسرائیل برای سرکوب و کشتار مردم فلسطین تحت لوای مبارزه با تروریسم نیز از بین خواهد رفت. پیروزی مردم ایران در مبارزه علیه جمهوری اسلامی نقطه آغاز حل انسانی مساله فلسطین و پایان بخشیدن به جنگ و کشتار در خاورمیانه خواهد بود. 

حزب کمونیست کارگری همه مردم را به آمادگی و سازمان یافتن برای ادامه انقلاب و سرنگونی حکومت منفور اسلامی و برپایی جامعه ای شاد و برابر و آزاد و بدون اعدام و سرکوب و جنگ و چپاول فرا میخواند .

حزب کمونیست کارگری ایران
۸ مهر ۱۴۰۳، ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴


https://tinyurl.com/25375qqc
من یک نفرم، یکی از بیشمار زنان شهر #مهسا_امینی که حجاب را برای همیشه از سرم برداشته‌ام.
تصویب لایحه حجاب و عفاف، تلاشی است از پیش شکست خورده برای کنترل زنان. مقاومت زنان علیه قوانین تبعیض آمیز سرکوب‌گرانه رژیم آپارتیاد جنسی و جنسیتی همچنان ادامه دارد. پدیده بزرگی چون "بی‌حجابی سراسری"، نشان‌دهنده عزم راسخ زنان برای لغو حجاب اجباری است. مبارزه علیه حجاب اجباری پایه‌های رژیم را لرزانده و هرگونه سرکوب، فقط خشم و مقاومت موجود در برابر رژیم را بیشتر می‌کند. با اتحاد و همبستگی، این انقلاب می‌تواند به پیروزی نهایی منجر شود.
تا همیشه
#زن_زندگی_آزادی

مطالب مرتبط؛
📌تصویب لایحه حجاب و عفاف توسط شورای نگهبان نشان از شکست جمهوری اسلامی در برابر مبارزات زنان و انقلاب زن، زندگی، آزادی دارد.

📌اطلاعیه تشکل انقلاب زنانه: کارزار من یک نفرم، یکی از بی‌شمار زنان شهر؛ زمانی برای تسلیم نیست، زمان فریاد است!
در همبستگی با کارگران معدن طبس – اصغر کریمی

در میدان شهرداری رشت بنری با جمله بابا جان داد همراه با شمع‌های روشن در همبستگی با کارگران معدن طبس توجه زیادی جلب کرد.

بازنشستگان کرمانشاه یک دقیقه سکوت اعلام کردند و گروه کوهنوردی چلچمه در سنندج بنری با این عبارت در دست گرفتند: “ما خواستار محاکمه کارفرما، اداره کار و عاملان قتل کارگران معدن طبس هستیم”. درست می‌گویند این یک قتل بود، یک کشتار جمعی، و قاتلان را همه می‌شناسند.

این اتفاق نه طبیعی بود نه بخاطر تحریم. حکومت در همراهی با کارفرما و مقاطعه‌کار زمینه‌های این قتل را سازمان داده بود. علیه این کشتار همبستگی‌های زیادی از طرف بازنشستگان، تشکل‌های کارگری، معلمان، پرستاران، نویسندگان، فعالین حقوق زن و زندانیان سیاسی شروع شده است.

کشتارهای قبلی حتی در معدن یورت که ۱۲۰ کشته و زخمی بر جای گذاشت انعکاس زیادی نداشت. اینبار این جنایت در فضای انقلاب زن زندگی آزادی اتفاق افتاد و عکس‌العمل جامعه متفاوت است.

این همبستگی‌ها زمینه همبستگی‌های بیشتر را فراهم آورده است. مراسم‌های بزرگداشت بیش از ۵۰ کارگر جانباخته در راه است. در همه شهرها مانند رشت می‌توان شمعی روشن کرد یا گل‌هایی را همراه با عکس جانباختگان در میدانی گذاشت. کارگران مراکز کارگری از هفت‌تپه و فولاد تا ماشین‌سازی‌ها و غیره، دادخواهان، دانشجویان، جوانان انقلابی، هنرمندان و ورزشکاران معترض و بخش‌های مختلف مردم می‌توانند دست به اقدامی بزنند و بهر شکلی که می‌توانند همبستگی‌شان را با کارگران معدن طبس و خانواده‌های جانباخته اعلام کنند. باید موجی از همبستگی در سراسر کشور شکل داد.

در خود طبس با ۱۴ هزار کارگری که در معادن ناامن این شهر مشغول کار هستند انتظار می‌رود مراسم‌های بزرگداشت جانباختگان هر چه باشکوه‌تر برگزار شود. در کل کشور نیز ۱۳۰ هزار کارگر معدن نیروی عظیمی هستند با شرایطی مشابه از نقطه‌نظر شرایط ناامن کار تا دستمزدهای ناچیز و انواع بی حقوقی‌ها و اجحافاتی که علیه آنان صورت می‌گیرد. همبستگی‌هایی که با کارگران معدن طبس شروع شده زمینه را برای حرکت جمعی این نیرو، دست‌زدن به اعتصاب سراسری آنها، بیانیه‌های آنها، و بلندکردن پرچم مطالبات آنها آماده‌تر کرده است. شبکه‌ها و تشکل سراسری کارگران معادن حیاتی است که با اتکا به تجارب کارگران نفت، پرستاران، معلمان و بازنشستگان باید دست‌به‌کار ایجاد آن شد.

زمینه‌های مساعد پیشروی برای کارگران معادن بیش از هر زمان آماده شده است. پیش بسوی تشکل سراسری کارگران معادن.

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/29/21562/
هلاکت حسن نصرالله و موقعیت رقت‌بار جمهوری اسلامی – حمید تقوایی

خوشحالی مردم ایران، لبنان، سوریه و تونس در واکنش به مرگ حسن نصرالله یک بار دیگر بی پایه گی و انزوای حزب‌الله و کل نیروهای تروریستی اسلامی در میان مردم منطقه را به نمایش گذاشت.

این نیروها از بیعدالتی و ستم تاریخی که بر مردم فلسطین تحمیل شده است سرمایه‌ای برای قدرت‌گیری ارتجاعی‌ترین و ضد انسانی‌ترین جنبش عصر ما، جنبش تروریسم اسلامی ساخته‌اند. امر آنها امر برحق جنبش مردم فلسطین نیست، نقطه مقابل آنست. می‌خواهند جهنمی که جمهوری اسلامی در ایران برپا کرده است را به کل منطقه و کل کشورهای اسلام‌زده گسترش بدهند. به این دلیل است که هر ضربه‌ای به این نیروها شادی مردم را بدنبال دارد.

تا آنجا که به شرایط سیاسی ایران مربوط می‌شود کشته‌شدن حسن نصرالله جمهوری اسلامی را در موقعیت رقت باری قرار داده است. حکومت از یکسو ناگزیر است برای حفظ موقعیت و حتی اعتبار و حیثیت خود در میان نیروهای اسلامی متحدش در منطقه واکنشی نشان بدهد و از سوی دیگر هر نوع تقابلی، حتی از نوع رجزخوانی‌های توخالی در مورد انتقام سخت که بعد از کشته‌شدن قاسم سلیمانی و اسماعیل هنیه از خود نشان داد، می‌تواند با اقدام شدیدتری از جانب اسرائیل پاسخ بگیرد.

تا کنون مقابله جمهوری اسلامی با اسرائیل در حد رجزخوانی‌های تبلیغاتی بعلاوه اقدامات ایذائی نیروهای تروریستی نیابتی‌اش بوده است. اکنون ضربه مهلک به حزب‌الله که مهم‌ترین و نزدیک‌ترین نیروی نیابتی رژیم و عملاً شاخه سپاه قدس در لبنان است، حتی جایی برای رجزخوانی هم باقی نگذاشته است. خامنه‌ای ناگزیر است از مخفیگاه امنش به کلی‌گویی در مورد ادامه کاری حزب‌الله و مرثیه‌خوانی برای شهید حسن نصرالله بسنده کند و هیچ حرفی از انتقام سخت و نیمه‌سخت بمیان نیاورد. این ته‌مانده آبرو و اعتبار جمهوری اسلامی در میان نیروهای درهم‌ریخته نیابتی‌اش را هم تماماً بر باد می‌دهد.

نتانیاهو از “نظم تازه” در خاورمیانه صحبت می‌کند و خامنه‌ای می‌گوید آینده منطقه را “نیروهای مقاومت” رقم خواهند زد. اما واقعیت چیز دیگری است. در خاورمیانه دو جنگ در جریان است: جنگ دولت اسرائیل با نیروهای تروریستی اسلامی و جنگ مردم ایران علیه جمهوری اسلامی. آینده خاورمیانه را این جنگ دوم، انقلاب زن زندگی آزادی، رقم خواهد زد.

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/28/21558/
هلند- خرو نینگن

تجمع ایرانیاندر کنار دیوار نقاشی شده به یاد جانباختگان انقلاب " زن، زندگی، آزادی"
به یاد جانباختگان جمعه خونین زاهدان

شنبه شب ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، هفتم مهر ۱۴۰۳

#جمعه_خونین_زاهدان
#نه_به_اعدام
#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران
https://t.center/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
توماج صالحی و جایزه واتسلاو هاول – بابک یزدی

بنیاد “واتسلاو هاول” جایزه سال ۲۰۲۴ میلادی خود را  به نمایندهٔ توماج صالحی، خوانندهٔ رپ اعتراضی و زندانی سیاسی مبارز  در ایران، اهدا کرد.

این جایزه “برهم‌زدن آرامش” نام دارد. حقاً که توماج صالحی سال‌هاست بخشی از  آرامش رژیم و ایادی‌اش را بر هم زده است!  این جایزه در چهارم مهرماه ۱۴۰۳ در طی مراسمی به خانم کیلن گالاهر که وکیل بین‌المللی توماج هست اهدا شده است. قبلاً نام  توماج صالحی در میان سه نفر کاندیدای این جایزه بود. این جایزه معمولاً به هنرمندانی که به حقوق بشر و مبارزات مردم توجه بیشتری دارند و همچنین مورد اذیت و آزاد دولت‌ها قرار می‌گیرند تعلق می‌گیرد.

خود این بنیاد قبلاً مطرح کرده بوده که این جایزه را به دلیل شجاعت توماج در مبارزه برای حقوق بشر و مخالفت‌های خلاقانه  و مبتکرانه‌اش در نظر گرفته بوده و به این دلایل او را شایسته این جایزه می‌داند. جالب است که این بنیاد به‌درستی از توماج به‌عنوان نویسندهٔ شجاعی که جانش در خطر هست یاد کرده است. چرا که توماج نویسنده متن ترانه‌های اعتراضی خود نیز هست و مردم توماج را به‌عنوان نویسنده کمتر می‌شناسند!

کفالت‌های بین‌المللی برای توماج صالحی، حمایت‌های جهانی برای توماج صالحی، از داخل و خارج کشور رژیم اسلامی را مجبور کرد تا حکم اعدام این مبارز در بند را لغو کند. مبارزه و  مقاومت توماج و توماج‌ها در درون و بیرون زندان امید ادامه مبارزه  را در دل مردم و جنبش انقلابی زن زندگی آزادی تقویت کرده و راه‌ نشان می‌دهد.
ما در کنار دیگر مخالفین رژیم  بارها در خارج کشور در تظاهراتهای هزاران نفره عکس‌های توماج و سپیده و نرگس و دیگر زندانیان سیاسی در بند را در دست داشته و  فریاد مقاومت و  آزادی آنها را به گوش جهانیان رسانده‌ایم.

توماج صالحی‌ها، بند زنان زندان اوین، سه‌شنبه‌های اعتراضی در درون زندان‌ها اعتراضات و اعتصابات کارگران و پرستاران و بازنشستگان و معلمان و… ادامه جنبش انقلابی زن زندگی آزادی را تضمین کرده و راه‌ نشان می‌دهند. وجود هر نفر در مبارزه علیه جمهوری اسلامی ارزشمند است و همین افراد هستند که سیل جمعیت میلیونی را در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی به راه می‌اندازد.

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/28/21552/
انگلستان- لندن
در دومین سالگرد جمعه خونین زاهدان و به یاد قربانیان این جنایت هولناک جمهوری اسلامی -گروه زن زندگی آزادی در لندن

۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴

#جمعه_خونین_زاهدان
#نه_به_اعدام
دومین سالگرد جمعه خونین زاهدان – شهلا دانشفر

هشت مهر دومین سالگرد جمعه خونین زاهدان است. به این مناسبت در جمعه این هفته ۶ مهر مردم در زاهدان و در خاش به خیابان آمدند و با آتش زدن لاستیک و راهبندان و سردادن شعارهای “مرگ بر خامنه، لعنت بر خمینی”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، ” قسم به خون یاران ایستاده‌ایم تا پایان” یاد جانباختگان جمعه سیاه زاهدان که در جریان انقلاب زن زندگی آزادی بدست جنایتکارارن جمهوری اسلامی به گلوله بستند را گرامی داشتند.

این تظاهرات علیرغم فضای امنیتی شهر و قشون کشی حکومت صورت گرفت. در این روز همچنین در و دیوار شهرهای این استان و دیگر شهرها با شعارهای اعتراضی پُر شد.

جمعه خونین زاهدان روزی فراموش‌نشدنی در انقلاب زن زندگی آزادی است. در این روز جنایتکاران جمهوری اسلامی مردم معترض زاهدان را که در اعتراض به تجاوز فرمانده نیروی انتظامی به دختربچه‌ای پانزده‌ساله به خیابان آمده بودند، به رگبار بسته و حداقل صد نفر کشته و شمار بسیاری زخمی و دستگیر شدند و تعدادی از مغازه‌های مردم نیز به آتش کشیده شد و دو روز بعد هم خدانور لجه‌ای، جوان معترض زاهدانی، از دستگیرشدگان جمعه خونین به قتل رسید.

چهره‌ای که مرگش افسانه شد و به یکی از نمادهای انقلاب زن زندگی آزادی تبدیل گردید.
واکنش اعتراضی جامعه به یورش وحشیانه به مردم زاهدان و موج همبستگی‌ها در سطح جامعه با مردم این شهر صف متحد و سراسری انقلاب زن زندگی آزادی برای رهایی از جهنم جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت. از جمله در چهلمین روز این قتل‌عام در کردستان و بسیاری از دیگر شهرها مردم دست به اعتصاب و تظاهراتهای اعتراضی زدند، دانشجویان در چندین دانشگاه تحصن کردند و از تهران تا آذربایجان و از خراسان تا جنوب و در همه جا شعار “زاهدان، کردستان، چشم‌وچراغ ایران” سر داده شد.

حکومت به زاهدان یورش برد تا این کانون داغ انقلاب را عقب بزند. اما این کشتار سبعانه آتش اعتراض مردم را تندتر کرد و تظاهراتهای خیابانی آنان تا یک سال بعد از شروع انقلاب به گرمی تداوم داشت. بدینگونه مردم در این استان نقش مهمی در داغ نگاه‌داشتن تنور انقلاب ایفا کردند. تظاهرات پر شور جمعه امسال نیز صدای رسای جامعه‌ای است که با فریاد ایستاده‌ایم تا پایان تداوم انقلاب را فریاد می‌زند.

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/28/21538/
مرگ حسن نصرالله و شادی مردم منطقه – اصغر کریمی

با اعلام خبر کشته شدن حسن نصرالله موجی از شادی در سوریه، تونس، لبنان و ایران شروع شده است. این موج در حال گسترش به سایر کشورهای اسلام زده است.

مردمی که در این کشورها طعم تلخ زندگی تحت حاکمیت جریانات اسلام سیاسی یا وجود این جنبش ضد مردمی را چشیده‌اند با دشمنان مشترکی مواجهند که با ضربه خوردن به این دشمن مشترک جشن و شادی برگزار می‌کنند و نفرت خود را از آن اعلام می‌کنند. اتحادی اعلام نشده میان مردم منطقه در حال گسترش است.

حسن نصرالله مهم‌ترین شاخص اسلام سیاسی در منطقه و مهمترین متحد جمهوری اسلامی بود و مرگ او در ادامه ضرباتی که حزب‌الله در هفته‌های گذشته خورده ضربه‌ای سخت به جمهوری اسلامی وارد کرده است. جمهوری اسلامی ناتوان از پاسخگویی به ضربات اسرائیل به خودش و به نیروهای نیابتی‌اش هر چه بیشتر اعتبار خود را در میان این نیروها از دست داده است و بعنوان ستون اصلی اسلام سیاسی سال‌ها است که زیر ضرب اعتراضات مردم ضعیف‌تر شده و با شروع انقلاب زن زندگی آزادی ضربات بسیار سختی خورده است.

اکنون با مرگ حسن نصرالله میتوان گفت در ایران شاهد نقطه عطف مهمی در موقعیت جمهوری اسلامی و رابطه مردم با آن خواهیم بود. مردم ناتوانی و زبونی جمهوری اسلامی را به عیان می‌بینند و خود را در مقابل آن روزبروز قوی‌تر احساس می‌کنند. این وقایع شکاف‌‌های درون باندهای مختلف حکومت را نیز تشدید می‌کند و روحیه نیروهای حکومتی را بیشتر تضعیف خواهد کرد. در چنین شرایطی مردم باید خود را برای برداشتن گام‌های موثری آماده کنند.

شادی مردم منطقه از مرگ حسن نصرالله نشانه وحدت عمیق منافع مردم منطقه است. اما این وحدت فاقد هرگونه انسجامی است و به نهادهای منطقه‌ای خاصی تبدیل نشده است. مردم ایران بدلیل تجارب عمیق مبارزاتی خود می‌توانند پیش‌قدم شکل‌گیری نهادهای منطقه‌ای علیه کل جنبش اسلام سیاسی بشوند و نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. در سوریه، لبنان، عراق و فلسطین و تونس و ترکیه نیز جنبش‌ها و جریانات آزادیخواهی حضور دارند که میتوانند نقش مهمی بعهده بگیرند و نهادهایی فراکشوری ایجاد کنند. چنین نهادهایی علاوه بر تحکیم اتحاد در صفوف مردم این کشورها، انعکاس جهانی بزرگی خواهد داشت و می‌تواند به نیرویی چشمگیر در صحنه سیاست جهان در مقابل اسلام سیاسی و دولت‌های اسلامی تبدیل شود و مبارزات مردم این کشورها را گام‌های موثری به جلو سوق دهد.
 
مندرج در ژورنال شماره ۸۴۶ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/28/21532/
جمعه خونین زاهدان: 
نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم
 

 
روز  ۸ مهر ۱۴۰۱، روز جمعه خونین و سیاه زاهدان هرگز فراموش نخواهد شد. روزی که جنایتکاران یگان ویژه تجمع مردم خشمگین نسبت به تجاوز فرمانده نیروی انتظامی حکومت به یک دختر بچه ۱۵ ساله را به رگبار بستند و حداقل ۱۰۰ نفر از معترضین را به قتل رساندند، شمار زیادی را زخمی کردند، تعدادی از مغازه‌ها را به آتش کشیدند و بسیاری از جوانان را دستگیر کردند.
 
به دنبال این جنایت فجیع که برای مرعوب کردن و خانه‌نشین کردن مردم و ضربه زدن به انقلاب زن زندگی آزادی صورت گرفت، آتش اعتراض مردم زاهدان تندتر شد و اعتراضات در زاهدان به مدت یک سال بی‌وقفه ادامه یافت. این اعتراضات پرشور و شجاعانه نیز هرگز فراموش نخواهد شد. اعتراضاتی که در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ثبت شد و به موجی از همبستگی با مردم سیستان و بلوچستان دامن زد. از جمله روز ۱۸ آبان ۱۴۰۱، در چهلمین روز این قتل عام، در کردستان و بسیاری از شهرهای دیگر مردم دست به اعتصاب زدند، دانشجویان چندین دانشگاه تحصن کردند و در تعدادی از شهرها در نقاط مختلف کشور تجمعات پرشوری شکل گرفت، شعارهایی مانند سنندج زاهدان چشم و چراغ ایران و کرد و بلوچ و آذری آزادی و برابری به شعارهای سراسری انقلاب تبدیل شد و خدانور لجه‌ای، که دو روز پس از جمعه خونین دستگیر و به قتل رسید، سمبل اعتراضات مردم زاهدان شد.
 
زاهدان و سیستان و بلوچستان یک سنگر مهم مبارزه و انقلاب برای به گورسپردن حکومت منحوس اسلامی است. در دومین سالروز این جنایت هولناک حکومت، گرامی می‌داریم یاد خدانور و کلیه جانباختگان جمعه خونین زاهدان و صدها جانباخته دیگر انقلاب زن زندگی آزادی را و مردم آزاده در سراسر کشور را فرامی‌خوانیم که ۸ مهر را به یک روز مهم اعتراض علیه جنایات حکومت و در همبستگی با مردم سیستان و بلوچستان تبدیل کنیم و صدای اعتراض این مردم در سطح جهان بشویم. 
 
گرامی باد یاد همه عزیزانی که در جمعه خونین زاهدان به خاک افتادند. 
 
حزب کمونیست کارگری ایران
۵ مهر ۱۴۰۳، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴
آذر پویا: در آستانه برگزاری سومین نشست شبکه جهانی آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستید. نیروهای تشکیل‌دهنده این شبکه کدام‌اند؟ مختصراً اهداف این شبکه را توضیح دهید. انتظارتان از نیروهای حامی این شبکه چیست؟

پریسا پوینده: این شبکه توسط افراد و تشکل‌های مدافع آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و حقوق بشر تشکیل شد. پس از نزدیک به دو ماه جلسات هفتگی و تعریف عرصه‌های کاری، تعریف و تعیین بخش‌ها، زیر گروه‌های کاری و اهداف، در یک نشست علنی عمومی، شبکه و اهدافش اعلام شد.
هدف همانطور که از اسمش پیداست یک کار شبکه‌ای هست. این شبکه تصمیم دارد چتری باشد برای معرفی و همکاری افراد، نهادها، کارزارها، سازمان‌ها و تشکلاتی که در دفاع از آزادی زندانی سیاسی تلاش و مبارزه می‌کنند.

انقلاب «زن، زندگی، آزادی» امروز مطالبه جدیدی را روی میز فعالان سرنگونی جمهوری اسلامی گذاشته آن چیزی به جز حضور در خیابان، همین امروز، در یک اتحاد سراسری، در سنگرهای مختلف علیه جمهوری اسلامی نیست.

هدف شبکه این است که بتواند این اتحاد سراسری را سازمان دهد تا بتوانیم هر چه قوی‌تر و باشکوه‌تر در مقابل دشمن قاتل کودک‌کش که بیش از چهار دهه است مردم را در فقر و فلاکت و محروم بودن از یک زندگی بهتر نگه داشته، ظاهر شویم.

ما باید بتوانیم همانطور که انقلاب «زن، زندگی، آزادی» توجه جهانیان رو به سرنوشت و مبارزات مردم در ایران جلب کرد، الان در ادامه آن انقلاب، جامعه جهانی را در دفاع از مبارزات مردم در ایران با خودمان متحد کنیم تا با فشار حداکثری در اتحاد با جامعه بین‌المللی، دفاع از مردم و مبارزاتشان را به دولت‌ها و مراجع بین‌المللی تحمیل کنیم.

هر چند شبکه قدم‌های اولش را بر می‌دارد؛ ولی تا به امروز حمایت و استقبال بسیار خوبی از تشکیل این شبکه شده است. این حمایت‌ها لازم اما کافی نیستند. عرصه آزادی زندانیان سیاسی پتانسیل بیشتری در متحد کردن مردم و به زیر کشیدن جمهوری اسلامی دارد که می‌شود و باید بتوانیم از این پتانسیل استفاده کنیم. ما همین‌جا از همه فعالین این عرصه، جان بدر بردگان از زندان‌ها، خانواده زندانیان سیاسی و خانواده‌های دادخواه می‌خواهیم که به این شبکه بپیوندند. این شبکه ظرف دادخواهی آنهاست.

آذر پویا: برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی چه اقدامات مشترکی علاوه بر کارهای انجام شده تا کنونی در دستور دارید؟

پریسا پوینده: دراین‌رابطه قبل از هر چیز باید بگویم، امروز خود زندانی سیاسی، در صف جلوی این مبارزه است. در همین یک ماه گذشته شاهد اعتصاب زندانیان در اعتراض به اعدام رضا رسایی، حمایت از دومین سالگرد انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، پاسخ گل‌رخ ایرایی و چند نفر دیگر از زندانیان سیاسی امروز و سابق به نامه و خزعبلات فائزه رفسنجانی، نامه احمدرضا حائری در باره اول مهر و نامه زنان زندانی اوین از فاجعه دهشتناک کشته‌شدن کارگران معدن و سی و پنجمین سه‌شنبه‌های نه به اعدام و اعتصاب‌غذای زندانیان سیاسی، این بی‌سابقه‌ترین اعتراضات زندانیان سیاسی در سطح جهان بودیم.

ما قصد داریم تا با برگزاری نشست‌های علنی عمومی، حامیان و اعضای شبکه را در پیشبرد اقدامات آینده بیشتر دخیل کنیم. همین‌طور در اتحاد و همکاری با کارزارها ، شبکه‌ها، نهادهای دادخواهی، کمپین‌ها، سازمان‌ها، تشکلات و رسانه‌ها اقدامات بین‌المللی جهت هر چه بیشتر منزوی کردن جمهوری اسلامی را در دستور کار داریم. در روزهای آینده در آستانه ده اکتبر، روز جهانی علیه اعدام، حمایت از اعتراضات بی‌نظیر زندانیان سیاسی و اعتصابات بی‌سابقه در ۲۲ زندان در سه‌شنبه‌های نه به اعدام و سازمان‌دادن برنامه‌های متفاوت در کشورهای مختلف را در دستور کار داریم. همین‌طور از برنامه لایو ۲۴ ساعته سازمان حقوق بشر و کارزار نه به اعدام حمایت و در آن شرکت می‌کنیم.

آذر پویا: به دومین سالگرد جمعه خونین زاهدان و کشته‌شدن بیش از ۱۰۰ نفر از مردم معترض به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی نزدیک می‌شویم، این شبکه چه اقداماتی را در دستور کار خود دارد؟

پریسا پوینده: یکی از موضوعات موردبحث و گفتگو، در نشست سوم شبکه جهانی آزادی زندانیان سیاسی که یکشنبه ۲۹ سپتامبر ساعت هفت شب به‌صورت آنلاین برگزار می‌شود، یادبود جمعه خونین زاهدان، یکی دیگر از جنایات جمهوری اسلامی، خواهد بود. دراین‌رابطه شیر احمد شیرانی، زندانی سیاسی سابق بلوچ از سخنران‌های این نشست خواهند بود. هم چنین در این نشست سعید دهقان از وکلای حقوق بشری در معرفی کارزار “یک کلمه” سخنرانی خواهند کرد. شبکه هم چنین از فراخوان‌ها به مناسبت سالگرد جمعه خونین زاهدان قویاً حمایت می‌کند.
 
جمعه خونین زاهدان: 
نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم
 

 
روز  ۸ مهر ۱۴۰۱، روز جمعه خونین و سیاه زاهدان هرگز فراموش نخواهد شد. روزی که جنایتکاران یگان ویژه تجمع مردم خشمگین نسبت به تجاوز فرمانده نیروی انتظامی حکومت به یک دختر بچه ۱۵ ساله را به رگبار بستند و حداقل ۱۰۰ نفر از معترضین را به قتل رساندند، شمار زیادی را زخمی کردند، تعدادی از مغازه‌ها را به آتش کشیدند و بسیاری از جوانان را دستگیر کردند.
 
به دنبال این جنایت فجیع که برای مرعوب کردن و خانه‌نشین کردن مردم و ضربه زدن به انقلاب زن زندگی آزادی صورت گرفت، آتش اعتراض مردم زاهدان تندتر شد و اعتراضات در زاهدان به مدت یک سال بی‌وقفه ادامه یافت. این اعتراضات پرشور و شجاعانه نیز هرگز فراموش نخواهد شد. اعتراضاتی که در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم ثبت شد و به موجی از همبستگی با مردم سیستان و بلوچستان دامن زد. از جمله روز ۱۸ آبان ۱۴۰۱، در چهلمین روز این قتل عام، در کردستان و بسیاری از شهرهای دیگر مردم دست به اعتصاب زدند، دانشجویان چندین دانشگاه تحصن کردند و در تعدادی از شهرها در نقاط مختلف کشور تجمعات پرشوری شکل گرفت، شعارهایی مانند سنندج زاهدان چشم و چراغ ایران و کرد و بلوچ و آذری آزادی و برابری به شعارهای سراسری انقلاب تبدیل شد و خدانور لجه‌ای، که دو روز پس از جمعه خونین دستگیر و به قتل رسید، سمبل اعتراضات مردم زاهدان شد.
 
زاهدان و سیستان و بلوچستان یک سنگر مهم مبارزه و انقلاب برای به گورسپردن حکومت منحوس اسلامی است. در دومین سالروز این جنایت هولناک حکومت، گرامی می‌داریم یاد خدانور و کلیه جانباختگان جمعه خونین زاهدان و صدها جانباخته دیگر انقلاب زن زندگی آزادی را و مردم آزاده در سراسر کشور را فرامی‌خوانیم که ۸ مهر را به یک روز مهم اعتراض علیه جنایات حکومت و در همبستگی با مردم سیستان و بلوچستان تبدیل کنیم و صدای اعتراض این مردم در سطح جهان بشویم. 
 
گرامی باد یاد همه عزیزانی که در جمعه خونین زاهدان به خاک افتادند. 
 
حزب کمونیست کارگری ایران
۵ مهر ۱۴۰۳، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴
هشت‌پای نرمش قهرمانانه – سیامک بهاری

آشفتگی و سردرگمی کنونی جمهوری اسلامی در کل حیاتش بی‌سابقه است. سخنان خامنه‌ای در جمع خودی‌های ذوب شده در ولایت در داخل و پزشکیان به‌عنوان نماینده حکومت در صحن سازمان ملل دوروی یک سکه‌اند!

خامنه‌ای علی‌رغم رجزخوانی و قوت قلب به خودی‌ها، هراس واقعی‌اش را بیان می‌کند: «مسئولان بخش‌های مختلف بخصوص وزارت آموزش‌وپرورش، وزارت علوم، وزارت بهداشت، مطبوعات و صداوسیما مراقب نفوذ باشند. باید با هوشیاری کامل اجازه نداد دشمنِ در داخل کشور بتواند با انواع ترفندها و حیله‌ها کار و توطئه خود را پیش ببرد.» او وحشت خود را نمی‌تواند پنهان کند، جنبش انقلابی زن زندگی آزادی زمین را زیر پای حکومت داغ‌کرده است.

سخنرانی پزشکیان در صحن سازمان ملل، روی دیگر سخنان خامنه‌ای و اساساً بیان سیاست‌های شکست‌خوردهٔ حکومت در سطح بین‌المللی است. پزشکیان هزیمت خامنه‌ای را با بالابردن پرچم سفید در سازمان ملل نشان می‌دهد. آشکارا اعلام می‌کند راه‌حل جمهوری اسلامی در عقب‌نشینی به گذشته است! اما جهان پس از هفت اکتبر و فروریزی خاکریزهای نیروهای نیابتی در غزه و لبنان، تشابهی با دوران خوش! برجام و عربده‌کشی‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ندارد!

شکست سیاست‌های کلان خامنه‌ای در تمامی جبهه‌ها، در سیاست داخلی عیان است. در سیاست داخلی بزرگ‌ترین شکست جمهوری اسلامی با خیزش انقلابی زن زندگی آزادی رقم خورد. علی‌رغم سرکوب بی‌رحمانه، اعتراضات به‌تمامی عرصه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه کشیده شده است. بساط انتخابات بر سر حکومت آوار شد، اعتصابات قدرتمند کارگران نفت و پتروشیمی‌ها تا اعتراضات سراسری پرستاران و بازنشستگان علیه فقر و فساد و مبارزه جسورانه زنان علیه حجاب، سنگرهای فتح شده‌ای است که مدام دارد گسترده‌تر می‌شود.

در سیاست خارجی جمهوری اسلامی منزوی‌تر از هر زمان، در قمار بر سر بزرگ‌ترین سرمایه‌اش، آنچه خود “محور مقاومت” می‌خواند، در ورطه‌ای که خود خلق کرده است دارد غرق می‌شود.

حزب‌الله فقط یک نیروی نیابتی در مقایسه حتی با حماس نیست. حزب‌الله لبنان، خودِ جمهوری اسلامی و خاکریز اول در قدرت‌نمایی در منطقه و کل “محور مقاومت” است. جمهوری اسلامی برای حفظ و نجات خود و حزب‌الله به تئوری بقا پناه برده است.

اینک نه حزب‌الله می‌تواند به داد حکومت برسد و نه جمهوری اسلامی می‌تواند حزب‌الله را نجات بدهد. این درماندگی و استیصال حکومت اسلامی را باید به صحنه پرشور سرنگونی جمهوری اسلامی تبدیل کرد. این آینده‌ای است که دارد متولد می‌شود!

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/26/21512/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انجمن مارکس: نگاهی دیگر به انقلاب زن زندگی آزادی

(به مناسبت دومین سالگرد قتل حکومتی مهساژینا امینی و انقلاب زن زندگی آزادی)

چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ - ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴
گفتگو با حمید تقوائی
گرداننده: شیرین شمس
مدیریت برنامه: کیان آذر
تهیه شده در تلویزیون کانال جدید

#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
بیانیه مشترک تشکل‌های دانش آموزی به مناسبت آغاز سال تحصیلی

سال تحصیلی جدید؛ بدون حجاب، دادخواه و با پرچم انقلاب
زن زندگی آزادی به مدارس بازمی‌گردیم!

سال تحصیلی جدید را در حالی آغاز می‌کنیم که به تازگی دومین سالگرد شروع انقلاب زن زندگی آزادی را پشت سر گذاشته‌ و با تکیه بر همین مناسبت، شاهد گسترش مبارزات و گفتمان‌های انقلابی در عرصه‌ها و لایه‌های مختلف جامعه هستیم.

"مدارس" یکی از پایگاه های اصلی انقلاب است؛ به گونه‌ای که در همان روزها و ماه های نخستین اعتراضات شاهد بودیم که حکومت کنترل ایدئولوژیک خود بر آن را از دست داد و مدارس به صاحبین اصلی خود یعنی دانش‌آموزان و معلمان انقلابی و پیشرو تعلق یافت. مدرسه جایی است که در جریان انقلاب و تا به همین امروز، با مبارزات مترقی و کم‌نظیرش در تمام عرصه‌ها، به یکی از سنگرهای مستحکم و رقم‌زننده صحنه‌های ماندگار انقلاب بدل شده است.

در روزهای پس از دومین سالگرد قتل حکومتی مهسا ژینا امینی شاهد هستیم که دوباره کمی از آتش زیر خاکستر اعتراضات مردمی، نمایان شده است. بی‌حجابی سراسری این بار با کمپینی بزرگ با عنوان «من یک نفرم، یکی از بی‌شمار زنان شهر» قدرتمندتر یقه حکومت را گرفت؛ حرکت اعتراضی باشکوهی که بار دیگر، خط مقدم بودن زنان را در مسیر پیشروی انقلاب نشان داد.

اکنون وقت آن رسیده که گفتمان‌ها را دوباره به عمل تبدیل کنیم و در این مسیر وظیفه ما دانش‌آموزان پیشرو این است که بار دیگر قدرت خود را در کلاس‌های درس و مدرسه، این کانون آتشین انقلاب نشان دهیم.

ما دانش‌آموزان انقلابی نیز به همراه معلمان پیشرو خود، با آغاز سال تحصیلی جدید باز هم بی‌حجاب و بدون پوشش حکومت ضدزن به مدرسه می‌رویم. فریاد دادخواهی که امروز از بند زنان اوین و زندان‌های سراسر کشور به خیابان و جهان بلند شده را ما دانش‌آموزان پیشرو در کلاس‌های درس بازتاب می‌دهیم. همچنین ما دانش‌آموزان دادخواه همکلاسی‌های کشته‌شده‌مان، نیکاها، ساریناها، کیان‌ها و سیاوش‌ها هستیم، راهشان را ادامه داده و یادشان را در مدرسه زنده نگه می‌داریم.

حال که انقلاب زن زندگی آزادی آبستن آغاز یک موج عظیم اعتراضی گسترده است، وقت آن رسیده که بار دیگر به میدان آییم و به افراد پیش‌قراول آن تبدیل شویم. در سال تحصیلی جدید، با‌تجربه‌تر از همیشه، متشکل و متحد با معلمان به پیش می‌رویم تا همانطور که دو دانشجوی نخبه زندانی، علی یونسی و امیرحسین مرادی در نامه خود گوشزد کردند، شرایطی را ایجاد کنیم که «جرقه انفجار انبار باروت خشم و اعتراض در جامعه، از مدرسه و دانشگاه شروع شده و به قیامی سراسری منجر شود.»

تشکل‌ دانش آموزان انقلابی و پیشرو بوشهر
تشکل‌ دانش آموزان انقلابی و پیشرو تهران
مهر ۱۴۰۳



🚩این انقلاب زنانه است کل نظام نشانه است
📲https://t.center/WRtamas
📲۰۰۴۶۷۳۹۶۸۱۴۳۸
📩[email protected]
🌐www.wriran.com فرم عضویت و فعالیت
مبارزه طبقاتی عقیده نیست، تپش دائمی تاریخ است (2)

یاشار سهندی
 
این یادداشت ادامه مطلبی است که با همین عنوان در شماره 847 نشریه کارگر کمونیست منتشر شده است. در آنجا از قول منصور حکمت یادآور شدیم عنصر آگاهی شرط مبارزه طبقاتی نیست. و تاکید کردیم: " مبارزه طبقاتی امتیاز خاصی نیست که ما کمونیستها بخواهیم به بخشی از جامعه عطا کنیم." در این یادداشت هم با توجه به چند بیانیه مشترک سازمان راه کارگر و حزب کمونیست ایران به مناسبتهایی  که ربط مستقیمی به انقلاب زن زندگی آزادی، البته ایشان آنرا به عنوان "خیزش انقلابی ژینا" برسمیت میشناسند، بار دیگر به موضوع کشمکش طبقاتی پرداخته میشود. 

متدی برای هیچی نبودن
برای چپ سنتی با وجود همه تحولات در نزدیک به نیم قرن اخیر در بر یک پاشنه میچرخد. هدف آنها مطهر نگه داشتن مبارزه طبقاتی، مقدس سازی آن تحت عناوینی مانند "پیکار برای نان" است. عرصه مقدسی که هر کسی توان وارد شدن به آنرا ندارد، و اینگونه خیلی راحت و سبکسرانه تمام تلاشهایی که برای آزادی و رهایی جامعه در همه ابعادش صورت میگیرد را عملا به حساب بورژوازی واریز میکنند. بورژوازی که با تمام توان خود سرکوب کننده همه آزادیخواهی و برابری طلبی است.

این دیدگاه با همه اهمیت یک واقعه عظیم اجتماعی، مانند انقلاب زن زندگی آزادی، سخت اباء دارد حتی شعار زن زندگی آزادی را بکار ببرد، به جز در مواردی که بخواهند " خشم زنانه علیه آپارتاید جنسیتی " برجسته کنند. همت شان بر این قرار گرفته است که "کمبودها و نقاط ضعف خیزش انقلابی ژینا" را برجسته کنند و نهایتا مشخص میشود همه ما گرفتار دور باطلی هستیم مگر اینکه، یک جایی، یک کسی "زمینه پیوند" یک مبارزه به یک مبارزه دیگر را کشف کند. تا شاید، شاید، شاید کسانی متوجه شوند "این جنبش برخاسته از اعماق جامعه، ثقل مبارزه را در میان مردم و در کشور تثبیت کرده است."

برای کسی که یک انقلاب برای اولین بار به اسم زنان شکل گرفته است و این حرکت سیاسی که عرصه ای مهم در مبارزه علیه سرمایه داری حاکم است به خشم زنانه تقلیل میابد، وقتی به خیال خود میخواهد به ستایش آن بنشیند در بیانیه یکسالگی "خیزش ژینا" نتیجه میشود درگیری فرهنگی: "اقدامات سرکوبگرانه رژیم و راه اندازی یک درگیری فرهنگی با بخش های گوناگون جامعه و بویژه علیه زنان کشور به عنوانی نیمی از جمعیت کشور، یک جنبش انفجاری علیه حاکمیت شکل داده است."و یکسال بعد، در بیانیه دومین سالگرد، درگیری فرهنگی به "انقلاب فرهنگی" ارتقا می یابد: " زنان شجاع به عنوان پیشگامان انقلاب کنونی، با سازماندهی مقاومت مدنی درخشان و سراسری، یک انقلاب فرهنگی عمیق در جامعه ایجاد کرده اند....

این انقلاب فرهنگی قدرتمند به تضعیف سنت های ارتجاعی مردسالارانه منجر شده و اعتقاد به جدائی دین از دولت و برابری حقوقی زنان و مردان در همه عرصه ها را به اعماق جامعه برده است." همه این مواردی که ایشان برشمردند در عالم واقع به عرصه سیاست، به انقلاب سیاسی، به عرصه مبارزه طبقاتی گره خورده است.

ادامه مطلب در لینک زیر

https://tinyurl.com/26njtej6
#آگهی

انجمن مارکس برگزار میکند:

نگاهی دیگر به انقلاب زن زندگی آزادی
(به مناسبت دومین سالگرد قتل حکومتی مهساژینا امینی و انقلاب زن زندگی آزادی)

.
گفتگو با #حمید_تقوائی
.
چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ - ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴
ساعت ۶ عصر اروپای مرکزی، ۷:۳۰ عصر ایران
.
ورود برای عموم آزاد است
.
گرداننده:
شیرین شمس،

دست اندرکاران:
میثم عتیق، صدف کوروش نیا،

بخش فنی:
عقیل موسوی، جمیل فرزان،

مدیریت برنامه:
کیان آذر،
.
لینک اتاق کلاب هاوس با مشارکت شنوندگان(اتاق در ساعت اعلام شده باز میشود):
https://www.clubhouse.com/invite/wgASlNgd6yB8QDqqqkne9BEnWjZruLEvlAN:6ZWVFxx9-lylyiP-5k6fxZeTzTXROyCNJ-FOXdDA1vA

برای نحوه شرکت در برنامه و یا ارسال سئوال و نظر در رابطه با موضوع برنامه از طریق https://t.center/sjktamas برای ما ارسال کنید
و یا به شماره 0046760800680 در تلگرام، واتساپ و سیگنال پیام دهید.
.
برنامه از طریق آدرس های زیر به صورت زنده قابل دریافت و مشاهده است:

تلگرام:
https://t.center/anjomanmarx?voicechat
یوتیوب:
https://www.youtube.com/JavananKomonist

و همزمان در تلویزیون کانال جدید از طریق ماهواره های:

يوتلست
فركانس ١١٣٨٧ افقى ٢٧۵٠٠

و جهت یاهست(ماهواره ترکمن عالم)
فركانس ١٠٨٤۵ عمودى ٢٧۵٠٠
.
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/anjoman.marx

کانال تلگرام:
https://t.center/anjomanmarx
.
اسکار و نهادهای سانسور – میلاد رابعی

کانون فیلمسازان مستقل ایران با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به آکادمی اسکار به شیوه انتخاب فیلم‌ها از ایران اعتراض کرد و ضمن برشمردن دلایلی از آکادمی خواست تا این امر توسط “هیئت انتخابی مستقلی” انجام پذیرد.
در ایران “بنیاد سینمایی فارابی” مسئول انتخاب آثار برای معرفی آنها به آکادمی اسکار است. نهادی دولتی که کارنامه سیاهی در سانسور و ممیزی به اشکال مختلف دارد و مستقیماً تابع و مجری سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی است. در این نامه بنیاد فارابی به‌عنوان “مسئول سانسور و سرکوب سینماگران” معرفی شده است. اخیراً نیز فیلم “در آغوش درخت” که محصول مشترک حوزه “هنری سازمان تبلیغات اسلامی” و “کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان” است از سوی بنیاد فارابی به جشنواره اسکار معرفی شد.

سال‌ها است که ارگان‌های دولتی فوق بر سینمای ایران چنگ انداخته و تلاش کرده‌اند آن را به ابزاری تبلیغاتی برای حکومت اسلامی تبدیل کنند و در این راه تمام امکانات و بودجه‌های هنگفت خود را به کار گرفته‌اند. هر صدای مخالفی را با اعمال سرکوب و ممنوع‌الکاری خاموش کرده‌اند و تیغ سانسورشان لحظه‌ای بیکار نمانده است. با توقیف آثار فراوان سینمایی موجبات ورشکستگی تهیه‌کنندگان زیادی را فراهم کرده‌اند تا عرصه را برای تاخت‌وتاز خود باز کنند.

چنین نهادهایی با این سابقه و کارکرد کوچک‌ترین حقانیت و صلاحیتی برای انتخاب نماینده از سینمای ایران در جشنواره‌های مختلف را ندارند. این جماعت اصلی‌ترین دشمنان سینمای مستقل و استعدادهای بی‌شمار آن هستند.

خوشبختانه با پایان عصر آنالوگ، وابستگی فنی فیلمسازان به امکانات این نهادها پایان یافت. از سوی دیگر در سال‌های اخیر و مشخصاً پس از آغاز انقلاب زن، زندگی، آزادی شاهد موجی از فیلم‌های زیرزمینی هستیم که توسط جوانانی بااستعداد تولید می‌شوند و راه خود را به جشنواره‌های جهانی نیز گشوده‌اند. نداشتن حجاب اجباری بازیگران زن از مشخصه‌های تولیدات اخیر است. فیلم‌های “دانه انجیر معابد” ساخته محمد رسول‌اف و “کیک محبوب من” به کارگردانی مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها از این جمله‌اند.

این تولیدات سینمایی و فضای تازه‌ای که در آن‌ها به چشم می‌خورد کاملاً متأثر از شرایط متلاطم جامعه است. با به پیروزی رسیدن مبارزات مردم، سینمای ایران نیز روزهای درخشانی را در پیش رو خواهد داشت.

مندرج در ژورنال شماره ۸۴۳ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)

https://journalfarsi.com/2024/09/24/21476/
More