ديده‌بانِ زنان

📍تابوهای خرید های زنانه❗️ #نواربهداشتی
نوشته #پروین_پناهی

🔻اپیزود اول :
مایحتاجم را می‌گذارم روی پیشخوان سوپرمارکت و منتظر می‌مانم .صندوق‌دار نگاهی به زیر دستش می‌اندازد و بعد یکی از کارگران را صدا می‌زند.با چشم و ابرو به انبار اشاره می‌کند.کارگر یک دسته پلاستیک مشکی می‌آورد. با سرعت وسایلم را در پلاستیک‌های سفید جا می‌دهد.به #نواربهداشتی‌ها که می‌رسد آن‌ها را در پلاستیک مشکی می‌گذارد. وقتی این کار را انجام می‌دهد، اطرافش را می‌پاید که آیا کسی نگاه‌مان می‌کند یا نه؟ بعد لبخند نا‌‌به جایی تحویلم می‌دهد.انگار که بین مارازي نهفته است .به این فکر می‌کنم که آیا گذاشتن نوار بهداشتی در پلاستیک مشکی محبت حساب می‌شود؟ این که مثلا مردها نفهمند که من هم نواربهداشتی می‌خرم؟ آیا همسر خودش پریود نمی‌شود؟ آیا مردها نمی‌دانند که مادران خودشان هم ماهی یکبار پریود می‌شدند یا ده روز پس از زایمان خودشان خون روش داشته‌اند؟

🔻اپیزود دوم :
می‌رویم برای دختربچه‌ی همکارمان خرگوش بخریم! توی فروشگاه حیوانات خانگی، بچه اصرار می‌کند که یک خرگوشش دختر باشد و یک خرگوش پسر. پدرش اجازه نمی‌دهد و همان جا اتمام حجت می‌کند که یا دو تا نر، یا هیچی! من می‌پرسم: خوب چرا ؟ می‌گوید:حیوان ماده دردسر دارد.خانومش به من نزدیک‌تر می‌شود و کنار گوشم،طوری که بچه متوجه نشود می‌گوید: آخه ماده سگ و خرگوش و این‌ها پریود می‌شوند! و در تایید حرف‌های همسرش می‌گوید: همیشه خواستی حیوان بخری،نر بخر!

🔻اپیزود سوم :
مطلبی برایم ارسال کرده‌اند که نوشته در نپال یا جاهایی از هند، رسمی وجود دارد به عنوان «چاوپادی» که زنان را در دوران عادت ماهانه تبعید می‌کنند.در این اتاقک‌های کوچک که دور از عموم مردم است اتفاقات وحشتناکی می‌افتد. آن‌ها در هر بار تبعید، در معرض خطراتی چون حمله حیوانات وحشی و سرما و مار و عقرب قرار دارند .مردم آن‌جا معتقدند زن‌ها در این دوره #نجس هستند! من این مطلب را برای تمامی زنان فامیل و دوستان خانمم ارسال می‌کنم تا بازخوردشان را بسنجم .همه‌شان در پاسخ برایم استیکر خنده یا تعجب گذاشته‌اند.

🔻اپیزود چهارم :
پدر همسر عمویم فوت می‌کند. روز مراسم ترحیم، همه وارد مسجد می‌شویم اما او که صاحب مجلس عزا است،داخل نمی‌شود و کنار کفش‌داری می‌نشیند. چادرش را به سرش می‌کشد و های های گریه می‌کند. وقتی از او سوال می‌کنم که چرا کنار کفش‌ها نشسته و آیا این کارش بی‌احترامی محسوب نمی‌شود؛ می‌گوید: «نمی‌تواند داخل شود چون نجس است! ». ناخودآگاه یاد آن استیکرهای خنده می‌افتم.از بین تمام استیکرهای خنده کسانی هم بودند که همان روز کنار کفش‌داری نشسته بودند!
#تابو_قاعدگی
#بدن_زنانه

@womenwatcher

📍نقدکتاب"این جا صدای گرگ‌ها بلند‌تر است"
اثر #عادله_خلیفی

🔻ازرنج #کولبران
باحضور #پروین_پناهی ( نویسنده ومنتقدادبی)

بخشی ازکتاب،درباره یک #زن_کولبر است که بالباس مردانه کولبری میکند
@womenwatcher

📍یادداشتی از #پروین_پناهی:
«دختر است دیگر...»

🔻این روزها در صفحات مجازی بسیار به این عنوان برمی‌خوریم:
"دختر است دیگر ..."
و پس از این سه نقطه هزاران جمله که ممکن است ما را بخنداند و بعد ساده از کنارش رد شویم. شاید هم برای دوستان‌مان ارسالش کنیم.

🔻جملاتی مثل: دختر است دیگر، رژ‌لبش که گم بشود عالم و آدم را خبردار می‌کند!
دختر است دیگر گاهی هوس می‌کند در رانندگی تیر چراغ برق را نبیند. دختر است دیگر گاهی هوس می‌کند وسط ظرف شستن برود و با دست‌های کفی یک ساعت فک بزند!
دختر است دیگر بعد از دوهزار بار لاک زدن و پاک کردنش می‌گوید اه! اینم خراب شد!
دختر است دیگر یادش می‌رود که ماشینش را پارک کرده روی پارکینگ مردم!
دختر است دیگر یک‌‌دفعه هوس می‌کند قهر باشد اما نمی‌داند برای چه؟

🔻اگر کمی به جنس متلک پرانی‌های مردان در چند سال گذشته توجه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که بافت این‌ جملات یکی هستند. آیا جملات
"خانوم النگوهاتون نشکنه! " یا
"شما به جای پشت فرمون، بشین پشت ماشین لباسشویی"
برایتان آشنا نیست؟ شاید با گسترش فضای مجازی و روابط اجتماعی و آگاهی از برخی حقوق شهروندی کمتر شاهد متلک پرانی‌ در شکل سنتی خود باشیم. یا حداقل همراه با چرخاندن زنجیر در دست! و ایستادن سرمعابر و کوچه‌ها نیست! اما ساختن و پخش کردن این دست از جملات در فضای مجازی،تاییدی بر کلیشه‌های جنسیتی و تحقیر مستقیم گروه زنان است.

🔻تقلیل دغدغه‌های زنان به لاک و رژلب، نداشتن خواستگار و حسرت کشی شوهر، علاقه‌مندی به غیبت و دو به هم زنی، ناتوانی در انجام امور ساده و پیش و پا افتاده و اصطلاحا تفسیر "خنگ‌بازی‌های بانمک"! از این دست هستند. بنابراین فشار جامعه‌ی مردسالار، افکار سنتی و نابرابری‌های جنسیتی می‌تواند همچون ماری در زیر پوستین جامعه‌‌ی به ظاهر متجدد حرکت کند و کسی هم متوجه‌اش نباشد.

🔻اینها در حالیست که تمامی جملاتی که با "دختر است دیگر "آغاز می‌شود می‌تواند ناخودآگاه اقشار مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار بدهد.
@womenwatcher

📍#اسیدپاش یک شبه قلدر نمی‌شود!
(یادداشتی برای #معصومه_جلیل_پور‌، قربانی اسیدپاشی تبریز)
نوشته #پروین_پناهی

🔻می‌گویند وقتی در مقابل یک فرد مصدوم از اسیدپاشی قرار گرفته‌اید، ابتدا خونسردی خود را حفظ کنید و بعد سریعا به دنبال آب سرد بگردید! کمک کنید مصدوم دست و رویش را بشوید و بعد آهسته لباس‌ها و زیورآلاتش را از تن جدا کنید.

🔻احتمالا پس از شنیدن کلمه‌ی "زیورآلات" تصویر یک زن در ذهنتان متبادر خواهد شد. زنی که حدس می‌زنید چهره‌ی زیبایی هم داشته باشد! از تاریخ اسیدپاشی چندان نمی‌گذرد. آمار حدود پنجاه تا هفتاد سال اخیر را نشان می‌دهد. بنابراین تقریبا می‌توان این روش انتقام گیری را از پدیده‌ها‌ی نوظهور دانست.

🔻اسیدپاشی گاهی در میان مردان نیز گزارش شده است اما به ندرت! در نود درصد موارد "زنان" قربانیان اصلی اسیدپاشی هستند. به جز ایران این اتفاق در دیگر کشورهای جهان هم وجود داشته اما بیشتر در مناطق کمتر توسعه یافته‌ای چون بنگلادش، هند، افغانستان، پاکستان و حواشی خاورمیانه صورت گرفته است.

🔻اغلب مردانی که از معشوق یا محبوب خود جواب منفی می‌گیرند یا بوی خیانت به دماغشان می‌رسد دست به چنین اقدامات شنیعی می‌زنند. در مقابل چنین اقدامی فرد خاطی محکوم است؛ که یا باید قصاص بشود یا بخشوده! اما ما در این یادداشت به انگیزه‌های فرد خاطی و راه‌کارهای پس از عمل نخواهیم پرداخت، بلکه انگشت اشاره‌ی ما امروز به سمت آن نیرو، قدرت و توانی است که در وجود این مردان رشد پیدا کرده‌، تا به آن‌ها جسارت تباه کردن زندگی دیگری را بدهد؛ که به نظر می‌رسد از سویی به دوران کودکی و عقده‌های سرکوب شده، یا "وندالیسم" بی ارتباط نیست.

🔻حال دو کودک هم سان با دو جنس متفاوت را در نظر بگیرید. با دقت در رفتار خانواده‌ها و عموم مردم _حداقل در جامعه‌ی ایرانی_ شاهد دو نوع برخورد متفاوت هستیم. هنگامی که در رفتار اطرافیان دقیق می‌شویم به این جملات بر خواهیم خورد که :
"چه دختربچه خوشگلی! چه نازی! مثل عروسکه!" چه موهای قشنگی!
و در برخورد با پسربچه‌ها: "ماشاالله چه پسری! خیلی قویه! باباشم شکست میده! زورش از همه بیشتره! گریه نکن! دیگه مرد شدی"

🔻با در نظر گرفتن این جملات تکراری و کلیشه‌ای به تفاوت دیدگاه در دو جنس مرد و زن خواهیم رسید و شاید ندانیم که در حال زیرساخت نسل بعدی‌مان هستیم. نسلی که زیبایی عروسکی را برتری زن و بازوی‌های قلمبه را قدرت مردانه می‌داند! جامعه‌ی مردسالار،خشونت مردان علیه زنان، برتری جویی و زورآزمایی، کلیشه‌های جامعه‌ی سنتی_مذهبی و اعمال برچسب‌ها دست به دست هم می‌دهند تا از یک مردجوان شخصیتی متفاوت بسازند.

🔻مردی که با گذشت زمان قدرتی باورنکردنی می‌گیرد.قدرتی که "در حد سوپرمن" یا همان ابر مرد است! تا به همگان ثابت کند که همان مرد قوی هیکل قصه است! و از سویی زنان برای" عروسک خوشگل" ماندن به هر کاری دست می‌زنند تا بعدها از آن استفاده‌ها‌ی سودجویانه‌ای داشته باشند! بنابراین با قطره قطره جمع شدن این حجم از قدرت نمایی‌ها در هر دو طرف باید منتظر اتفاقات وحشتناک و بالارفتن آمار طلاق باشیم.

🔻حالا در نهایت تاسف چهره‌ی سوخته‌ی معصومه جلیل پور"روی دستمان مانده! دختر زیبای تبریزی که در ۲۶ سالگی یک بار هم طلاق گرفته و از آن سو سوپرمنی به نام "محمد" که هنوز هم از توی زندان در حال تهدید کردن است! طوری که خانواده‌اش به رسانه‌ها پناه آوردند. بنابراین من معتقدم مردی که با قمه تهدید می‌کند، اسید می‌ریزد، کتک می‌زند و انواع خشونت‌ها را اعمال می‌کند، یک شبه قلدر نمی‌شود!

🔻متاسفانه قلدری و گردن‌کشی برخی از مردان نتیجه‌ی تشویق سهل انگارانه‌ی یک جامعه‌ی نابه‌سامان است و بخشی از این نوع قدرت نمایی مردانه را باید در بحث فرهنگ آن منطقه بررسی کرد. عاشقان معصومه‌ها، مهنازها، آمنه‌ها و تمامی زنانی که از قربانیان اسیدپاشی هستند در توهم قدرت طلبی و قلدری خود غرق بوده‌اند.

🔻آن‌ها هرگز مفهوم عشق را درک نکردند بلکه خود را مالک و صاحب آن زن زیبا می‌دیدند. چون کالایی که اگر مال آنها نباشد بهتر است که نصیب هیچ کسی نشود! از این بابت باید به نشانگان لمپنیسم هم توجه کرد که خود بحث مفصلی دارد.وجود شاخص‌های مشترکی که در بافت خاصی از جامعه وجود دارد و شاید تنها مختص ایران هم نباشد.اما از نظر من در جامعه‌ی ایرانی تا زمانی که ملاک ارزش گذاری ما از همان سال‌های ابتدایی کودکی تغییر نکند همواره شاهد ضربات جبران ناپذیر این چنینی خواهیم بود!

#خشونت_جنسیتی
#اسیدپاشی
@womenwatcher

#اختصاصی_دیده_بان_زنان

یادداشت #پروین_پناهی
نویسنده، درباره اجرای مراسم اعدام قاتل #آتنااصلانی :

« #تماشاگران_مرگ »
@womenwatcher

✍‌ می‌گویند جای سوزن انداختن نبوده حتی در خیابان‌های اطراف.
از پنج و نیم صبح صف کشیده بودند. یاد روزهایی می‌افتم که وقتی دعوا می‌شد ریش سفید‌ها می‌گفتند:" برو آقا !تمام شد،صلوات بفرستید، برید کنار، مگه نقل و نبات پخش می کنند؟"
حالا همین مردمی که شاید هرگز برای خرید نان تازه  یا ورزش صبحگاهی به این زودی از خواب بیدار نشوند برای دیدن صحنه‌ی دلخراش اعدام صف می‌کشند.یک بار دیگر تصورشان می‌کنم .
از شب قبل هیجان دارند،به دوستانشان زنگ می‌زنند ومی‌خندند وقسم می‌خورند که حتما فردا صبح خواهند رفت و یکیگر را تحریک می‌کنند که: "اگر جرئت داری تو هم  بیا!"
دوربین هایشان را حاضر می‌کنند و شاید از هیجان خوابشان نبرد! و می‌دانند که هر کس زودتر برسد می تواند جلوتر باشد و تصاویر واضح‌تری بگیرد.چیزی شبیه به کنسرت های موسیقی خارج از کشور! با این تفاوت که آن عجله برای هنر است و این عجله برای مرگ !جمعیت موبایل به دست از همیشه آماده ترند.
وقتی طناب دار را به گردن قاتل می‌اندازند موج مردم یکدیگر را هل می‌دهند و سوت می‌زنند و دیگری را زیر دست و پا له می‌کنند.
برای دیدن قاتل روح الله داداشی هم همین طور.

در اخبار اعلام کرده بودند که از شب قبل،حدود ساعت یک نیمه شب کرج قفل شده بود و تا صبح که قاتل اعدام شود این جمعیت عظیم همچنان منتظر بودند.
در این میان دادستان اصفهان گفته بود مردم با این حرکت می خواستند انزجار خود را از این حرکت نشان بدهند .
به نظر شما آیا با تماشای دست وپا زدن یک انسان هرچند ناآگاه یا فیلم برداری کردن از چنین صحنه‌های دلخراشی انزجار ما را ثابت خواهد کرد ؟
یک لحظه پدری را تصور کنید که ساعت‌ها برای تماشای اعدام، در صف می‌ایستد و بعد با آب و تاب جزئیاتش را برای همسرش تعریف می کند؛ آیا "اعدام" برای فرزند آن خانواده خبری هیجان انگیز نخواهد شد ؟
آیا فرزند خانواده می‌داند که به جز چند مورد، در هیچ کجای جهان اعدام این چنینی(در ملا عام ) وجود ندارد و بیشتر مجرمان به حبس ابد محکوم می‌شوند ؟
جدای از ناسزاها و تف و لعنت‌ها که نثار مجرمان می‌شود؛ می‌خواهم کمی به چهره های محق روبه روی گردن‌های کج شده‌‌ با طناب دار و دهانی کف کرده، نگاه کنم.آنها که شاهد خیس کردن شلوار مجرم هستند.کسانی که ساعت‌ها برای تماشای اعدام صف می‌کشند و منتظر می‌مانند. فیلم می‌گیرند، با آب و تاب تعریف می‌کنند که "ما خودمان آنجا بودیم". آیا برای ملت ما هیجانی جز اعدام انسان وجود ندارد؟

https://t.center/Womenwatcher