#سیمون_دوبووآر: «ازدواج سرنوشتی است که جامعه سنتی به زن تحمیل میکند».
🔻زن مجرد خواه محروممانده از پیوند ازدواج، خواه طغیانکرده بر آنو یا حتی بیاعتنا به این نهاد، بر اساس ازدواج تعریف میشود! ازدواج به دو دلیل به زن تحمیل شده است:۱- زن باید کودکانی به جامعه بدهد.۲- زن وظیفه دارد نیازهای جنسی مرد را برآورد و مراقبت از خانه او را به عهده گیرد.
🔻برای هر دو طرف ازدواج در آن واحد، هم لازم است و هم سودمند، اما در موقعیتهای این دو طرف، موازنه وجود ندارد. برای زنان جوان، ازدواج یگانه وسیلهای است که بتوانند جزئی از اجتماع شوند و اگر(بنابه اصطلاح رایج عرفی) «روی دست بمانند»، از نظر اجتماع تحقیر شدهاند.
🔻زن جوان مطلقا منفعل است؛ مردان جوان ازدواج میکنند، همسرگزینی میکنند، در ازدواج، انبساط و تاکید وجود خود را میجویند نه حق وجودداشتن خود را. ازدواج برای آنها:
«شیوه زندگی است نه سرنوشت.»
🔻وقتی بالاخره شروع به تحقیق کردم تا ببینم زن بارآمدنم به واقع چه تاثیر متفاوتی در سرنوشت من داشتهاست، به یکباره همه چیز برایم روشن شد. این دنیا، دنیایی مردانه بود. کودکی من با اسطوره هایی گذشته بود که مردان ساخته بودند و واکنش من در برابر آنها اصلا شبیه آن نبود که اگر مرد میبودم میداشتم. این
#انقلاب_فردی من در یک جمله خلاصه میشود:
«من که میخواستم درباره خودم حرف بزنم، به این نتیجه رسیدم که برای این کار نخست باید وضعیت زنان را به طور کلی توصیف کنم. پس کتاب
جنس دوم خلق شد، زمانی که من چهل ساله بودم.»
🔻در مذهبی که جسم، نفرین شده است زن به عنوان هولناک ترین وسوسه اهریمن جلوه میکند. اگر روزی فرا برسد که زن، نه از سر ضعف، که با قدرت عشق بورزد دوست داشتن برای او نیز همچون مرد، سرچشمه زندگی خواهد بود و نه خطری مرگ بار...! شخصیت زن محصول اجتماعی است و نه زیستی، ارزشهای خرد، اخلاق، ذوق و رفتار زن را باید بر حسب موقعیت و تاریخ او توضیح داد چرا که این خصوصیات ذاتی و فطری نیستند.
🔻درهای کارخانه ها، اداره ها و دانشکده ها را به روی زنان باز میکنند، ولی همچنان بر این عقیده اند که ازدواج برای زنان محترمانه ترین کسب و کار است.
از كتاب
#جنس_دومنوشته
#سيمون_دوبووآر@womenwatcher