ديده‌بانِ زنان

#اختصاصی_دیده‌بان_زنان
Канал
Новости и СМИ
Социальные сети
Семья и дети
Мотивация и цитаты
Персидский
Логотип телеграм канала ديده‌بانِ زنان
@womenwatcherПродвигать
1,86 тыс.
подписчиков
2,2 тыс.
фото
296
видео
1,11 тыс.
ссылок
با ما در ارتباط باشيد: [email protected]
Forwarded from عکس نگار
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان

📍فمینیسم رادیکال
#Radical_Feminism

🔻این رویکرد فمینیستی، در حدود سال ۱۹۶۰ میلادی و در آمریکا شکل گرفت و در دهه ۱۹۷۰ میلادی، با توسعه نظری و تئوریک اندیشمندان این رویکرد، توانست بخش عمده نظریه‌پردازی‌های فمینیستی را تحت‌تأثیر خود قرار دهد و جهت دهی کند. در واقع آنچه امروز در اروپا و آمریکای لاتین، تحت عنوان فمینیسم رادیکال وجود دارد، عمدتاً ریشه در فمینیسم رادیکال آمریکایی دارد.

🔻فمینیست‌های رادیکال، #مردسالاری را به عنوان یگانه علت فرودستی زنان باز‌شناسی می‌کنند؛ که حتی به عنوان یکی از شیوه‌های گسترده و بنیادین ستم بر نوع بشر، محسوب می شود. آنها بزرگ‌ترین تعهد خود را تحلیل و بررسی شیوه‌های سلطه‌جویی جنسیتی و تبیین راهبردهایی برای رهایی بشر ازستم و سلطه جنسی/جنسیتی می‌دانند.

🔻فرودستی زنان نسبت به مردان، معمولاً در سه جنبه مورد توجه و نقد و اعتراض فمینیست‌های رادیکال قرار می‌گیرد:
۱_ مسایل مرتبط با کنترل #باروری زنان
۲_ مسایل مرتبط با کنترل تمایلات جنسی زنان و بدن زنان
۳_ کنترل ایدئولوژی های زنانگی

#ادمین
@womenwatcher
Forwarded from عکس نگار
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان

📍چرا کتاب #جنس_دوم #سیمون_دوبووآر، سنگ بنای جنبش رهایی زنان است؟

📍کتاب “جنس دوم” تسویه حسابی #رادیکال و #سازش_ناپذیر با تمام باورها و پیش داوری هایی است که در طول قرنها شکل گرفته بودند و هدف آن توجیه سلطه و سیادت مردانه بود.

🔻این کتاب افسانه برتری مردان را برای همیشه باطل کرد مبارزه زنان در راه برابری از آغاز قرن بیستم آغاز شده بود، اما این جنبش تا پیش از “جنس دوم” از یک شالوده نظری استوار محروم بود و این کتاب دست‌کم در مقطعی مهم از مبارزات زنان، تا حد زیادی این نقش را ایفا کرد و از جنبش های آزادی و برابری خواهانه جنسی و جنسیتی حمایت #تئوریک جدی کرد

🔻تمام مدافعان ساختارهای کهن، از کلیسا گرفته تا اکثر محافل محافظه کار علمی و حتی روشنفکری، علیه کتاب “جنس دوم" کینه توزانه اعتراض کردند و به نویسنده آن حمله کردند. در سال های بعد و با رشد تئوری های #فمینیستی، این کتاب از سوی برخی از سخنگویان جنبش فمینیستی هم مورد انتقاد قرار گرفت.

🔻اما حتی منتقدان پذیرفتند که هیچ کتابی تا این حد برای جنبش زنان مهم نبوده است و به همان اندازه آموختنی زندگی خود سیمون دو بووار بود، که با وفاداری به اندیشه ها و آرمان هایش، همیشه همان گونه زیست که خود خواسته بود و نوشته بود.
«تصویر:دوبووآر همراه #سارتر»

#ادمین
@womenwatcher
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان

#جنسیت_زدایی
#شالوده_شکنی
#جنسیت_در_عرفان

📍معناکاوی و خوانش های #شالوده_شکنانه از زن در متون عرفانی / #جنسیت_زدایی در معنا

🔻خوانش های نوین، خوانشهایی هدفمند هستند و يكي از هدفهاي آنها در فهم عرفان و علوم الهی، مد نظر داشتن معنايي است که عارف قصد بیان آنها را نموده است؛ پس خوانشي كه به عنوان نمونه اطمينان دهد متن یا اثر ادبی آفریده شده از ناخودآگاه عارف و با رویکردی ازلی همراه است، نمی تواند همچون خوانش افراد عادی درهردوره و زمان و مکانی باشد.

🔻اين گونه خوانش، تفسير قصيده های شعري نيست. در عقاید برگرفته شده از مادیات، هر فكري، تفسير واحدي دارد. عرفان با خصلت اصلی فنا شدگی و به یگانگی رسیدن عارف، درتضاد كامل با چنین اسلوبی است. در این جا است که می توان نتیجه گرفت:
فهم متون و تعابیر عرفانی را ادیبان و دانشمندان و متخصصین زمان می توانند دگرگون کنند.

🔻اصطلاح «شالوده شکنی (Deconstraction)» در تفسیرمتون به مثابه راهبردهای خاصی برای خواندن و نوشتن متن ها کاربرد دارد. این اصطلاح سال۱۹۶۷ و با چاپ ۳ متن از ژاک #دریدا وارد ادبیات فلسفی شد. دریدا می گوید چون کل زبان در سطح کارکردی اش دستگاهی از تفاوت هاست ، کل زبان حتی وقتی تکلم می شود، نوشتن است و وقتی معنی را منشأ در نظر می گیریم که برای خودش حاضر و کامل است این حقیقت سرکوب می شود.

🔻بنابراین متن هایی که وجود را موضوع خودشان درنظر می گیرند، پذیرای شالوده شکنی هستند، چنان که همه متن های دیگر نیز تا آنجا که ملحق به متن های مذکور هستند، پذیرای شالوده شکنی هستند.

🔻خواندن و‌بازتفسیر شالوده شکنانه، معنی را تصدیق یا تحمیل نمی کند، بلکه جاهایی را نشانه گذاری می کند که کارکرد متن در مقابل معنی ظاهری اتش می تواند تغییر نماید. در بررسی جنسیت در اشعار عرفانی مولوی، می توان از یکسو به این مسئله که ازکدام عارضه فروگذار شده است که این کاستی درمعنی و درعمل ایجاد شده، پرداخت.

🔻در این روند باید دوباره به نماد های اولیه برگردیم، شاید این نتیجه حاصل شود که مثلا در زمان و مکانی که اشعار مولانا سروده شده است، زن نمادی مستقل نداشته و به همین دلیل به ناچار در اشعار او جنسیت به طورکلی عارض به مرد شده است. مانند بیت زیر که با این نگاه قابل تحلیل است:
مزن در وادی مکر و حیل گام
که از مکر زنان افتی تو در دام

🔻مطابق نظر اسلاوی #ژیژک که می توان با بازکردن مفصل بندی عبارات و واژگان هریک را در زمان معنی جدید بخشید و در حقیقت در آنها روح زمان را دمید. با مفصل بندی جدید، واژه و عبارتی جدید ارائه می شود و این می تواند تا همیشه ادامه پیدا کند. استخراج دال های معطل و معنا کردن آن ها، می تواند تفاسیر جنسیت زدایی شده ارائه دهد.

🔻اما درباره ی مولانا که این باور وجود دارد تا آن درجه درمراتب عرفان صعود کرده که منجر به گذر از انسان نگری او شده و به فنا شدگی رسیده است، چنانچه تصورشود تاثیر از جامعه اش در نگاه فرودست به زنان گرفته است، چه کم و چه زیاد، باورهای ما درفهم او از عرفان حقیقی خدشه دار خواهند شد. از طرفی به هر روی در صورت بسیاری از اشعار عرفانی او، کلمه زن با معانی تبعیض آمیز دیده می شود و در نهایت ما قادر نیستیم شکل ظاهری آثاری چون آثار معنوی مولوی را دستکاری نموده یا تغییر دهیم.

🔻در این حالت، تنها چاره، شالوده شکنی در تفسیر و معناکاوی و معناسازی های نوین است. بنظر می رسد که لازم است از امر آشنایی آشنا زدایی کرد و سخنان او را که به گفته خودش همواره تازه و با طراوت بوده اند، از تعابیر احتمالا غلط پاک نمود.

#ادمین‌
@womenwatcher
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان

📍 #زبان_جنسیت_زده:
«جنسیت به منزله یک فرایند ارتباطی در مقوله فرهنگی زبان»

🔻نخستین پژوهش در بررسی ارتباط زبان و جنسیت در سال ۱۹۲۲م و توسط اُتو #یسپرسن انجام شد. او در بخش‌هایی از تحقیقات خود ابراز کرد که زنان در مقایسه با مردان، دارای گنجینه لغات محدودتری هستند و خلاقیت کمتری در استفاده از لغات دارند. البته اظهارات یسپرسن با انتقاد‌های تند فمینیست‌ها روبرو شد و در نهایت او را جنسیت زده نامیدند.

🔻افرادی مانند: #تانن و #وارداف، در زمینه‌ جنسیت زده گی زبانی تحقیقات متعددی انجام داده‌اند. #تانن به زبانشناسی جنسیت از منظر #گفتمانی می‌پردازد، او معتقد است که برقراری ارتباط فقط به معنای ادای منظور و مقصود نیست، بلکه کیفیت ادای مقصود, فارغ از معنای آن، اهمیت دارد چراکه معمولاً تحت تاثیر بافت فرهنگی یک جامعه می‌باشد و در شکل دهی به مقصـود نهایی بسیار مهم است.

📍#وارداف با تمایز گذاشتن میـــان «جنس زیست شناختی» و «جنسیت فرهنگی ـ اجتماعی»، مسئله جنسیت در زبان را پدیده ای فرهنگی و بافت محور تلقی می‌‌کند و قائل به دو نظام جنسیتی #طبیعی و #دستوری در زبان‌ها است.

🔻می توان گفت که جنسیت یک فرایند ارتباطی می‌باشد که به نحو گسترده ای در ساختار زبان مطرح شده است و ساختار زبانی از حوزه‌های اثرگزار بر قدرت هم به شمار می‌آید، تصرف بیشتر حوزه‌های قدرت، در خانه، مدرسه، محل کار و غیره، حاصل مناقشات وسیع است.
#ادمین
@womenwatcher
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان :
📍 #نماد‌های_جنسیتی_شده در ساختار واژه‌گان

🔻جنسیت دستوری در زبان،‌‌ همان «وندهای» دستوری برای بیان تمایزات جنسی/جنسیتی است و گاهی ممکن است که جنسیت زیست‌شناختی و اجتماعی بدون هیچ نشانه خاص دستوری و به طور مستمر در مفهوم عناصر زبانی ویژه‌ای بیان شود. مثلاً واژه‌ی پرستار در زبان فارسی نشان دستوری دال بر جنسیت مونث ندارد، با این حال مفهوم این واژه، جنس مونث را در اذهان عموم مردم ترسیم می‌کند.

🔻شاید بتوان گفت که مفاهیم جنسیتی جزئی از مولفه‌های معنایی یا کاربردی عناصر زبانی هستند. دراین حوزه هم همچنان رد پای رویکرد های فمینیستی که به دنبال رفع تبعیض جنسیتی در زبان هستند،دیده می‌شود.

🔻فمینیست‌های پست مدرن و رادیکال و بطور کلی محققین حوزه زبان و جنسیت، به تفصیل به این مسئله توجه می‌کنند که زبان اصولا مردانه و به نفع مردان است. چراکه از اساس و بصورت تاریخمند زبان مانند علوم مختلف #مردساخته و درقلمرو مردان بوده است. به عنوان مثال، صورت‌های بی‌نشان واژه‌ها در بعضی کلمات برای مردان و صورت‌های نشان دار شده‌ی‌‌ همان واژه‌ها، برای خطاب زنان به کار می‌روند و به باور بسیاری زبان‌شناسان و نظریه پردازان #جنسیت، بسیاری کلمات در زبان‌های مختلف در حقیقت برتری مردان را متبادر می‌کنند و به جامعه القاء می‌نمایند.

🔻در مفهوم تکامل انسان:
«The Evolution of Man»
می‌بینیم که نوع انسان با واژه‌ مرد توصیف شده است در حالیکه تکامل بشری شامل تمام نوع بشر است نه جنس یا جنسیت خاصی. یا دریک مثال بارز دیگر زمانی که مفهوم «Urban MAN» بیان می‌شود، به معنای بشر متمدن و شهرنشین، می‌بینیم که باز هم نوع بشر با واژه‌ی مرد (MAN) در زبان انگلیسی بیان شده است.

🔻فمینیست‌ها در سال‌های اخیر برای جنسیت زدایی از زبان انگلیسی تلاش‌های بسیاری کرده‌اند و از جمله واژه man (مرد) را که همواره برای اشاره به نوع بشر به کار می‌رفت تغییر داده‌اند و در بسیاری از موارد از person (شخص) به جای آن استفاده کرده‌اند.

#ادمین
@womenwatcher
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان

📍 #مطالعات_جنسیت با حقوق، روانشناسی، جامعه شناسی و... یکسان نیست، بلکه نیاز به تلفیق دانش های مختلف دارد تا به اندیشه پخته و راهکار تبدیل شود

🔻متاسفانه در سالهای اخیر بسیار دیده می شود که خلط مبحث شده و علوم خاصی از جمله پزشکی، جامعه شناسی، روانشناسی، رسانه و...، به صورت تک محور برای حل مسائل زنان و جنسیت، برنامه ریزی و مطالعه در این حوزه بکار گرفته می شود، این درحالی است که این شاخه از علم بسیار وسیع تر و چندبعدی تر از آن است که تصور می شود

🔻تحلیل هایی که آن را در زمینه خاصی محصور می کنند، اغلب مردود و یا غیر کارساز هستند. در کشور ما بدلیل محدود شدن دکتری این رشته در دو دانشگاه که در دوسال اخیر فقط حقوق تعریف شده است و کم اهمیت دیده شدن این شاخه پست مدرن و #رهایی_بخش دانش، همچنین با عدم بکارگیری دانش آموختگان علاقمند و صاحب اندیشه این حوزه در رفع تخصصی مشکلات زنان، قطعا معضلات بیشتری هم دیده می شوند.

🔻اختلاط مباحث، ورود رشته های دیگر به این شاخه دانش و نظریه پروری هایی تک بعدی و رویکردهای صرفاً ژورنالیستی نه دانش محور، هرروز شایع تر می‌شوند. مطالعات زنان، مطالعاتی بر مبنای مسائل مرتبط با زنان است که جهان را با تجارب و پرسش‌های زنان می‌آزماید. مطالعات جنسیت که ذیل آن مطالعات زنان هم تعریف می شود، در دانشگاه‌های گوناگون جهان تا مقطع دکتری تدریس می‌شود، برخی، آن را دارای ماهیتی میان‌ رشته‌ای و برخی نیز درون رشته ای می دانند که این موضوع در فلسفه علوم انسانی قابل بحث واثبات است.

🔻با این تفاصیل، یکسان دانستن این حوزه، با حقوق، جامعه شناسی و سایر رشته های دیگر خطایی فاحش است، همچنان که جدا دانستن آن. چون مطالعات جنسیت شامل مطالعات زنان، مردان، انواع جنس ها و انواع هویت های جنسیتی، مطالعات کوییر و شاخه های متعدد دانش درباره جنسیت و حتی برخی گروه های حاشیه است. مطالعات زنان نیز در همین حیطه تعریف می شود.

🔻ورود مطالعات جنسیت به عرصه­  دانشگاهی آکادمیک، از ویژگی­های  فمنیسم #موج_سوم است که آن را از شکل جنبش به یک نظریه اجتماعی تبدیل کرد. نظریه ­ای که از بطن جامعه حاصل شده بود. در دهه­ های 80 و 90 میلادی، به­ رغم افولی که به نظر می­رسید در جنبش زنان به­ وجود آمده ­­است، از فعالیت‌های مهمی که صورت گرفت، #گردهمایی ها و صحبت های زنان باهم، در مورد مسائل مختلف بود.

🔻آن­ها دریافتند که مشکل یک زن، تنها مشکل خودش نیست، بلکه مشکلی عمومی است. این زمان اولین جرقه های آکادمیک شدن مباحث جنسیت و زنان زده شد.

🔻مدیرگروه مطالعات جنسیت دانشگاه تگزاس: #ساندرا_اسپنسر معتقد است: #جنسیت مفهوم بسیار جامع­ی دارد و برنامه­ های درسی این رشته، باید به بررسی طیف وسیعی از عوامل تأثیرگذار بر هویت جنسیتی و جنس های مختلف شناسایی شده در جهان بپردازد.

🔻به هرحال آنچه تقریبا در تمام دپارتمان های دانشگاهی دنیا درباره رشته دانشگاهی مطالعات جنسیت و ذیل آن: مطالعات زنان مشترک است ضرورت مطالعه و تخصص در موارد ذیل است:
روانشناسی
زبانشناسی
جامعه شناسی
حقوق مدنی و قوانین جوامع مختلف
حقوق بشر
سیاست و علوم سیاسی
ادیان و تاریخ ادیان
(در جوامع اسلامی فقه)
مطالعات منطقه ­ای
مطالعات قومی، نژادی و فرهنگی
مطالعات رسانه و هنر
جنسیت و ادبیات
مسائل جنسی، جامعه شناسی و فلسفه بدن و سکسوالیته
توسعه جنسیتی و سهم زنان در توسعه­ جهانی
فلسفه و...

🔻با توجه به نیاز به مهارت های فوق، برای ارائه تحلیل جامع و نظریه پروری در حوزه جنسیت و ذیل آن : «زنان،مردان و گروه های متعدد جنسی و جنسیتی», می توان گفت به سادگی و تنها با یک رویکرد مانند جامعه شناختی، روانشناختی،حقوقی و یا فلسفی و... نمی توان فعالیتی موثر کرد، مگر تمام این شاخه ها کنار هم و متوازن بکارگرفته شوند.

🔻مدعیان حمایت از #حقوق_زنان، برای تسلط نظری و دست یافتن به مباحث #رهایی_بخش در این زمینه در جهان امروز، لازم است قبل از هرچیز مطالعات همه جانبه در زمینه هایی که برشمرده شد داشته باشند. بصورت تک بعدی نگر، برنامه ریزی و سیاستگذاری درستی به نفع گروه های جنسی و جنسیتی نمی توان کرد. از این رو، گروهی از متخصصین در رشته های مختلف و مرتبط مذکور لازم است که برای ارائه برنامه های ایجابی ونه صرفا سلبی، مشارکت و همفکری کنند.

#ادمین
@womenwatcher
Forwarded from عکس نگار
#اختصاصی_دیده‌بان_زنان

📍درباره فیلم #پرسونا
ساخته #اینگمار_برگمان
با بازی #لیو_اولمان

🔻در روایت پرسونا، الیزابت ووگلر بازیگری است که ناگهان و بعد از یکی از اجراهایش تصمیم می‌گیرد سکوت اختیار کند تا ظاهرا مجبور نباشد در زندگی نقش بازی کند و دروغ بگوید. او بیمار نیست اما تصمیم گرفته است تا زندگی کاملا بدون کلامی داشته باشد و همراه با پرستارش «آلما» به جزیره‌ای می‌روند و در ویلایی ساحلی مستقر می‌شوند. دو زن با هم در موقعیت‌هایی متفاوت برخورد می‌کنند و به هم نزدیک می‌شوند. کنش متقابل آن‌ها به بازی تشخیص هویت تبدیل می‌شود،درهم فرو می‌روند و یکی می‌شوند و ...

🔻آنچه پرسونا نشان می دهد، چیزی نیست که تا به امروز خواندیم یا نوشتند. #پرسونا نقاب نیست، واژه ای است که به رل های بازیگران تئاتر در اروپای شرق و مشخصا یونان می گویند. فیلمی است از یک فیلم.

🔻بازیگران آن نقش های خود را برای فیلمی که در آن مشغول اند نمی سازند و فیلمشان را ما بعد از اتمام نمی بینیم. بلکه به همراه آنها مانند عوامل پیش می رویم.

🔻 این اثر بزرگ #برگمان را می‌توانیم اینگونه ببینیم، که آلما (پرستار) و الیزابت (هنرپیشه) ، هر دو یک انسان و یک زن هستند، با این تفاوت که آلما #برون یک زن است و الیزابت #درون همان زن ....
@womenwatcher
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 📍 #اختصاصی_دیده‌بان_زنان
نقدها به برخی صورت های #هنرفمینیستی در برهه های متفاوت

🔻نقدی که رادیکال ها به موج اول از #هنرفمینیستی داشتند، به دلیل بی‌توجهی به حقیقت جنس و جنسیت و عدم واقع‌گرایی درمواردی بود و معتقد بودند که این شیوه که تابوشکنی تعریف میشود، نه تنها به کاهش #ستم جنسی و جنسیتی در عرصه هنر کمک نکرده، بلکه زمینه‌ساز ظهور گونه‌های جدیدستم شده است.

🔻مثلا در برخی از آثاری که فمینیستی معرفی می‌شدند، زنان سعی می کردند دیدگاه های مردانه را، که بخشی از آن مبتنی بر اخلاق سکسوالیته بود، برنتابند و یا در مقابل آن #مقاومت کنند. از این رو، کوشیدند مسائلی صرفا زنانه را فقط مطرح کنند که طرح آنها در اخلاقیات جامعه ای که مردان آن را ساخته و پرداخته کرده اند، تابو محسوب می شد. مانند #هنربرهنه دراشکال مختلف. هدف آنها از این کنش ها، انتقاد و اعتراض به نگاه جنسی کالاگونه بود. اما درسطح برهنه شدن روی سن تئاتر و در عکس ها و نقاشی ها با همان اندام کلیشه ای مقبول فرهنگ مردسالارانه برای زن، باقی ماند.

🔻در این هنگام، برخی فمینیست ها به این نتیجه رسیدند که این نوع اقدامات نمی تواند برخورد درست با مسئله ستم جنسی جنسیتی باشد؛ زیرا نه تنها مشکلی را با بازنمایی صرف، حل نمی کند، بلکه گاهی از اهداف اصلی جنبش فمینیستی منحرف می شود. از این زمان به بعد، موج دوم هنر فمینیستی، هم‌زمان با موج سوم رویکرد کلی فمینیسم درجهان شکل می گیرد. آنها در اعتراض به استفاده ابزاری جنسی، که به تعبیر خودشان به نوعی «شیء شدگی» انسانها می انجامید؛ تلاش کردند از هرگونه نمایش تحریک آمیز از بدن زن اجتناب کنند.

🔻به باور آنها، این نوع استفاده از اندام زن و نمایش برهنه، نوعی استفاده مردگرایانه تاریخمند بوده است. آنها شیوه کار فمینیست های پیشین را خطایی فاحش می دانستند که با وجود ستیزی که با مردسالاری داشت، عملاً از راه و روشی خوشایند مردان استفاده می کرد. در این نگرش، که اوایل دهه 1980 شکل می گیرد، نقد عمده متوجه این مسئله است که اگر فمینیسم بخواهد اینگونه به مسئله #تابوشکنی بپردازد، به نوعی گرفتار نظام قدرتی شده است که مردسالاری به وجود آورده و گفتمان مردسالارانه را نسبت به زنان دنبال می کند. هرچند هدف، ارائه تصویری مثبت از زنان باشد.

🔻اینان که اغلب رادیکال و از میان گرایش های فمینیستی #مارکسیستی یا #سوسیالیستی بودند، معتقد بودند: آنچه هنر فمینیستی باید بدنبال آن باشد، صرفاً پررنگ کردن تابوها، اقشار فرودست جنسی/جنسیتی در تاریخ هنر و یا پیدا کردن علل توسعه نیافتگی برخی گروه ها مانند زنان، در آفرینش های هنری و درنهایت مقاومت درباره اشاعه نگاهی که درهنر هم بین زنان و مردان تفاوت می‌گذارد‌ است و باید تصحیح شود.

🔻در واقع، آنان به سلطه گفتمان مردسالارانه، که در هنر وجود داشت، توجه کردند. به عبارت دیگر، در دهه 1980 رویکرد کلی فمینیسم تغییر می کند و به جای آنکه نقش «جنس» و «جنسیت» مورد توجه قرار گیرد؛ این تلقی به وجود می‌آید که چیزی به نام مردانگی یا زنانگی در آثار مردان و زنان وجود ندارد. اما آثار هنری نیز درخلا تولید نمی شوند. آنها انعکاس مسایل بیرونی جامعه اند، یعنی توجه به #تابو ها و #ستم جنسی/جنسیتی ناگزیر است، اما باید مراقب بود که در دام بازتولید هنری درراستای افزایش لذت مردانه نیفتاد .

🔻آفریده های هنری در تعامل هنرمند با خود و جامعه تولید می شوند. ازاین رو ممکن است مثلاً آثار زنان وجوه مشترکی با هم داشته باشند، اما اینکه این کیفیات را ذاتی بدانیم پذیرفتنی نیست. در نظر این منتقدین، #هنربرهنه باید فرای نمایش ابزارگونه جنسی و ورای جنس و جنسیت افراد باشد تا جنبه اعتراضی خود را حفظ کند، نه اینکه به الیناسیون و ابژه گی جنسی مضاعف زمان دامن بزند و آنها را بیش از پیش عامل لذت جنسی مردسالارانه کند.

🔻در ادامه این نگرش،رویکرد های هنری عکاسی و نقاشی رادیکال تری با شعار
« me, without myself »
شکل گرفتند که تلاش داشتند بدن را فراتر از جاذبه جنسی و بدون هویت جنسی/جنسیتی بازنمایی کنند و به جنبه اعتراضی تاکید بیشتری نسبت به جنبه های زیبایی شناختی کلیشه ای بدن که در موج قبل دیده می‌شد و تابوشکتی محسوب میشد، کردند.

برخی #منابع:
فریدمن، جین (1381)، فمینیسم، ترجمه فیروزه مهاجر، تهران، آشیان.

فشنگچی، مینا، «تأثیر فمینیسم بر هنرهای تجسمی»، (تیر 1384) ، تندیس، ش53، ص4-5.

@womenwatcher