🔴 بیانیه پایان کار شورای صنفی کل دانشگاه تهران
اکنون به پایان این دوره از شوراهای صنفی رسیدهایم. دورهای که شیوههای مختلفی از سرکوب و مانعتراشی، نظیر بازداشت دانشجویان و اعضای شورای صنفی در حین جنبش «زن زندگی آزادی»، تهدیدهای گاه و بیگاه و برخوردهای فراقانونی و در نهایت تغییر آییننامهی فعالیت صنفی و شیوهنامهٔ انضباطی بر سر راهمان بود. در بیانیهای که اکنون از نظر میگذرانید، قصد نداریم تنها روایتی از آنچه که گذشت بیان کنیم؛ بلکه آنچه که ضرورتش را احساس میکنیم تلاش برای پاسخ به مسئلهی چگونگی ادامهی فعالیت صنفی در شرایط کنونی است. چرا که آشکارا مختصات فعلی را متفاوت با زمانی که خود آغاز به کار کردیم مییابیم. برای پاسخ به این پرسش، باید نخست دو موضوع حیاتی را بررسی کنیم:
۱- تغییر شیوهنامهی انضباطی
۲- تغییر آییننامهی شوراهای صنفی
حین جنبش «زن زندگی آزادی»، وزارت علوم با تغییر شیوهنامهی انضباطی و تدوین قوانینی آشکارا ضددانشجویی، راه سرکوب را بر هر شکل از فعالیت و زیست دانشجویی در دانشگاه هموار کرد.
با تغییر آییننامه و تبدیل شوراها به چیزی که حتی عنوان جعلی «شوراهای صنفی–رفاهی» دارد، توان شوراها از این دو جهت محوری کم شده است:
۱-با از بین بردن اختیارات شوراها در سطوح تصمیمگیری، یکی از اساسیترین کارکردهای آن، یعنی مداخلهی مستقیم دانشجویان در تصمیمهایی که زیست آنها را تحتالشعاع قرار میدهند از دانشجو سلب شده است. به گونهای که اکنون شوراها با این آییننامه بدل به نهادی برای انجام کارهای خرد دانشگاه شدهاند!
۲-با منع شدن شوراهای صنفی از هر شکل فعالیتی که وزارت علوم و کمیتههای دانشگاه بتوانند «سیاسی» تفسیرش کنند، امکان اینکه هروقت خواستند با زدن برچسب تخلف به اعضای شورای صنفی -که با استفاده از آییننامه و شیوهنامهی انضباطی جدید توجیه میشود- مانع تلاشهای اعضای شورای صنفی برای تعمیق کنشهایشان شوند، دیگر حالا فراهمتر از همیشه است. اما گویا حتی وضع چنین محدودیتهایی برای شوراها کافی نبوده است. چرا که در انتخابات اولین دوره از «شوراهای صنفی–رفاهی»، ما شاهد ردصلاحیت گستردهی کاندیداها هستیم. این ردصلاحیتها که کاملاً مبهم و ناروشن بودند، نمایانگر آنند که تا چه حد رؤسای دانشگاه از وجود هر شکلی از فعالیت صنفی هراس دارند.
در چنین شرایطی که شرح رفت از اختناق و سرکوب، باید از خود بپرسیم که ضرورت فعالیت صنفی چیست؟ و همچنین دورنمای آن در این وضعیت چگونه است؟
موضوع مهم در ضرورت فعالیت صنفی اهمیت دخالت مستقیم دانشجویان در امور و تصمیمهاییست که زندگی آنها را به عنوان «دانشجو» تحتتأثیر قرار میدهد. فعالیت صنفی، در معنای کلی آن، کنشیست که تأکید آن بر به دست گرفتن زیست دانشجویان توسط خود دانشجویان است. بدینمعنا که دانشجویان به کمک فعالیت صنفی میتوانند به مثابهی «جمع» برای زیستن این خود جمعی تصمیم بگیرند. شاید ضرورت فعالیت صنفی در چشمانداز پیشرویمان نیز در همین باشد.
برای فهم چگونگی ادامهی فعالیت صنفی، باید بر ویژگیهایی دست بگذاریم که از شوراها سلب شدهاند؛ اما در کنار هرکدام از این ویژگیها (نظیر مفهوم مداخلهی مستقیم دانشجویان، جمع و شورا)، باید بر سیال بودن فعالیت صنفی تأکید کرد. گاهی شاید فعالیت در قالب شوراهای صنفی ناممکن و بنابر بنبستهای موجود نشدنی باشد. در این شرایط گام نهادن به سوی ساختارهای جدید و خلاقانه -که ویژگیهای اساسی فعالیت صنفی را حفظ میکنند- ضرورت مییابد. گاه نیز ممکن است به شوراهای «صنفی-رفاهی» همچون بازویی -ولو نحیف- از این فعالیت نگاه کرد. آنچه که در هر شرایطی و ساختاری اهمیت دارد تأکید بر فشار برای مداخلهی مستقیم دانشجویان در امور مربوط به خود و شکل دادن شورایی صنفی از دانشجویان است.
در پایان باید گفت که اگرچه اکنون دستهایمان را میخواهند کوتاه کنند (و چهبسا در مواردی توانستهاند)، ضرورت فعالیت صنفی باقی است و نیز آگاهی از این ضرورت. فعالیت صنفی روح جنبش دانشجویی است و حرکت در راستای محدود یا معیوب کردن آن تلاشی مذبوح و نزاع با مدنیترین شکل تشکلیابی و ابراز وجود برای به چنگ آوردن حقوق اولیهی زیست دانشجویی میباشد.
نوید میدهیم که فعالیت صنفی محدود به ساختارهای بیپایهواساستان نخواهد ماند تا هر وقت که میل همایونیتان هراس و لرزه بر تنش افتاد، آن را سرکوب کنید. اکنون دیگر نه فقط دانشجویان، بلکه مردم در تمامی لایههای جامعه، بیباکی در عرصهی زندگی روزمره و دفاع از حقوق خود را آموختهاند.
مسیری که در آن قدم گذاشتهاید نهتنها ما را دلسرد نکرده، بلکه دلیلی شده است که بر قدمهای خود به سمت آرمانهایمان حتی استوارتر باشیم.
🔸 شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران، دوره ۱۴۰۱-۱۴۰۲
🔸شورای صنفی پردیس هنرهای زیبا |
@utfineartssenfi