راهکار رفع مشکل مسکن شهری چیست؟🌐خبرگزاری ایمنا
🖋امیر شفیعی
تامین مسکن از دغدغههای مهم هر خانوار شهرنشین است و بیشترین سهم درآمد آن برای خرید، ساخت یا رهن و اجاره آن صرف میشود.
به گزارش خبرنگار
ایمنا، کمبود زمین در شهرهای ایران از معضلاتی است که ابعاد آن در چند دهه گذشته بیشتر شده است. تراکم جمعیت، رشد قطبی کشور و افزایش میزان مهاجرت به شهرهای کوچک و بزرگ کشور موجب شده بسیاری از شهرها در گستره افقی یا عمودی گسترش پیدا کنند تا تأمین کننده نیاز ساکنان خود به مسکن باشند؛ حتی در برههای از زمان اقدام به ساخت مسکن در خارج از محدوده شهرها نیز شد، اما گویا قرار نیست چالشهای مربوط به حوزه مسکن در شهرهای کشور ما به طور اساسی رفع شود و در هر دهه بحران جدیدی گریبانگیر این حوزه میشود. بروز مشکلات جدید در این حوزه، برنامهریزان شهری و سیاستگذاران کشور را بر آن میدارد تا با توجه به شرایط موجود راهکار جدیدی ارائه دهند.
طرح ایجاد خانههای کوچک چند متری که به تازگی مطرح شده، واکنشهای زیادی را به همراه داشته است، برخی آن را یک ضرورت میدانند و برخی معتقدند زندگی در چنین خانههایی ممکن نیست؛
امیر شفیعی، پژوهشگر برنامه ریزی شهری در این خصوص میگوید: اولین و مهمترین موضوعی که باید مد نظر داشت این است که مسکن یک سیستم چندبعدی و فضایی است، یعنی بعد اقتصادی، اجتماعی, معماری، سازهای و ابعاد دیگر دارد بنابراین هرگونه سیاستگذاری باید متناسب با این سیستم بوده تا بتواند پاسخگوی آن باشد در حالی که سیاستگذاری مسکن در کشور ما تنها متمرکز بر اقتصاد بوده و روی مباحث معماری و سازهای جداگانه سیاستگذاری میشود.
ضرورت تدوین مدل پشتیبانوی میافزاید: ما نیاز به یک مدل پشتیبان نظری داریم که به صورت سیستماتیک با این موضوع برخورد کند، چنین مدلی اگر چه محتوای نظری دارد، اما باید برآمده از اجماع دانشگاهی با پشتوانه اجتماعی و پس از آن پشتوانه حقوقی باشد.
این پژوهشگر برنامه ریزی شهری با بیان اینکه گام بعدی برای سیاستگذاری شناخت درست شرایط است، خاطرنشان میکند: در حال حاضر باید بحرانی شدن سیستم مسکن در کشور را به رسمیت بشناسیم، برخی کارشناسان با مقایسه وضعیت کمی و کیفی مسکن در ایران با کشورهای در حال توسعه دیگر به این نتیجه میرسند که وضعیت شهرهای ایران در این زمینه بحرانی نیست در حالی که بحران نسبی است.
شفیعی ادامه میدهد: بحران مسکن در شهر لندن از سوی مقامات شهری در سالهای گذشته اعلام شده است، اما این وضعیت قابل مقایسه با تهران و دیگر شهرهای ایران نیست به عبارتی ما خط مطلق جهانشمولی برای بحران نداریم بلکه وقوع و شرایط یک بحران وابسته به زمان و مکان است.
باید از ارزش سرمایهای مسکن کم شده و به ارزش مصرفی آن افزوده شودوی تاکید میکند: مهمترین سیاستی که از نظر اقتصادی، حقوقی و اجتماعی باید پیگیری شود این است که از ارزش سرمایهای مسکن کاسته و به ارزش مصرفی مسکن افزوده شود، این اقدام نیازمند یک سیستم سیاستگذاری است که مثلاً دربردارنده اخذ مالیات از خانههای خالی، محدود کردن عرضه مسکن مالکانه و در عوض آن گسترش مسکن اجتماعی و عمومی میشود.
این پژوهشگر برنامه ریزی شهری عنوان میکند: دهههای قبل سیاست دولت تنها افزایش عرضه و احیاناً افزایش قدرت خرید مسکن از طریق ارائه وام بوده است، در حال حاضر نیز اختصاص زمینهای کشاورزی اطراف شهرها به منظور ساخت و ساز مسکن مطرح شده است یا تلاش میشود تراکم مازاد در شهرها راحتتر داده شود اما این عرضه مسکن مالکانه به دلیل چیرگی وجه سرمایهای هیچ وقت نمیتواند پاسخگوی نیاز واقعی باشد.
شفیعی با تاکید بر اینکه دیگر اشکال مالکیت مسکن باید تقویت شود، میگوید: با توجه به اینکه تأمین مسکن بر روی سبد خانوار تأثیرگذار بوده و با سایر حوزههای رفاه در ارتباط است، همه آنها نیز باید تقویت شود، بنابراین لازم است تا شرایط اشتغال و درآمد، بهداشت و درمان و آموزش بهتر شده و سیستمی ایجاد شود تا از طبقه متوسط و پایین به اشکال مختلف حمایت کند.
وی میافزاید: چنانچه فردی بر اثر اعیانسازی نواحی فرسوده، مسکن خود را از دست داد باید بتواند از مسکن اجتماعی استفاده کند، اگر مکان اشتغال او دور شد یا شغلش را از دست داد بتواند از خدمات تأمین اجتماعی استفاده کند و پشتیبانیهای لازم دیگری داشته باشد.
این پژوهشگر برنامه ریزی شهری اظهار میکند:
موضوع دیگر مکان مسکن هست، تجربه مسکن مهر نشان داد چگونه حذف عامل مکان سبب شکلگیری بیشتر این نوع مسکن در فضاهای رها شده خارج شهر شد که کارآمد نبودند.
شفیعی ادامه میدهد: ایجاد مسکن کوچک و زیر ۴۰، ۵۰ متر در بسیاری از کشورهای دنیا و به خصوص اروپای غربی سابقه دارد و شکلی از مسکن و سبک زندگی پذیرفته شده است.