ابوبكر صديق-رضی الله عنه-، هنگام تلاوت قرآن، دگرگون و گريان ميشد كه اين، دليل يقين كامل و حضور قلبش با خدا و آياتي است كه تلاوت مينمود. بستر و انگيزهي گريه، اندوه شديد و يا شادي بسيار است. مؤمن واقعي نيز همواره از هدايت و رهنمود الهي، شادمان و خرسند ميباشد و در عين حال از اين ميترسد كه مبادا ذرهاي از راه راست منحرف شود. تلاوت قرآن، هر مؤمني را كه همانند ابوبكر-رضی الله عنه-، داراي احساس زنده و فكر بيدار باشد، به ياد آخرت و حساب و كتاب آن جهان و همچنين عذاب و پاداش آنجا مياندازد و نشانهاش، در خشوع و فروهشتگي بدن و سرازير شدن اشك، پديدار ميگردد و در بينندگان و نظارهگران، اثر ميكند. مشركان مكه، از اين ترسيدند كه مبادا گريههاي ابوبكر-رضی الله عنه-، در زنان و بچههايشان اثر بگذارد و باعث گرايش آنان به اسلام شود. ابوبكر-رضی الله عنه-، دستپروردهي رسول اكرم-صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بود؛ او، كتاب خدا را حفظ كرد، آن را در زندگيش بهكار بست و در آن تأمل و انديشهي بسياري نمود. او، هيچ گاه بدون دانش سخن نميگفت؛ يك بار كه از او دربارهي يكي از آيات قرآن، سؤالي كردند و او، پاسخش را نميدانست، فرمود: «كدامين زمين، مرا در خود جاي ميدهد و كدامين آسمان، بر من سايه ميافكند و مرا در زير چترش، جا ميدهد كه من، دربارهي كتاب خدا، چيزي بگويم كه منظور و خواست خدا از آن، چيز ديگري بوده است؟»