🌃 شبهای استانبول
🔸 قسمت پنجم
🔹قسطنطنیه و دیدنیهایش / مسجدهایش
✍ حسین سلیمانپور
▫اختلاف ساعت رسمی ایران و ترکیه تنها نیم ساعت است. اما من که از شرقیترین نقطهٔ ایران و از نزدیک مرز افغانستان به غربیترین نقطهٔ ترکیه و بیخ گوش یونان آمدهام، اختلاف ساعت حدوداً دو و نیم ساعتی را تجربه میکنم. نماز صبح در مسجد محلهٔ ما در خیرآباد تایباد ساعت 5 و 45 دقیقه به وقت محلی ادا میشود، و اینجا در استانبول و در این ایام سال در حدود ساعت هفت و ربع صبح. وقت طلوع خورشید هم حدود ساعت هشت و ربع است.
▫ساعت ششونیم از خواب بیدار شدیم و وضو گرفتیم و به جامع فاتح رفتیم. سبحانالله چه عظمتی!
اینجا و در ترکیه و باز در استانبول و خصوصاً منطقهٔ قدیمی و تاریخی فاتح، تا جایی که دلتان بخواهد مسجد به چشم میخورد. در هر چند قدم، یک مسجد. شاید به تلافی تمام مساجدی که باید در اروپا میبودند و نیستند! در شهرگردی همین روز اول و در کنار یکی از بناهای یادبود روم باستان، یک زوج جوان و گردشگر ایرانی با هم حرف میزدند و خانم به آقا میگفت که استانبول به شهر هزار مسجد معروف است. علامه گوگل اما تعداد مساجد استانبول را سه هزار و سیصد تا ذکر کرده است و دوستان ترکیهنشین ما تعداد مساجد این ابرشهر را چیزی قریب به شش هزار مسجد میدانند و صد البته این آمار به واقعیت نزدیکتر به نظر میرسد.
▫ترکها به جای «مسجد» نام «جامع» را بر مساجد بزرگشان میگذارند. احتمالاً به این خاطر که در همهٔ آنها نماز جمعه برگزار میشود و شاید هم به این دلیل که مساجد خصوصاً مساجد بزرگ، تنها یک مسجد نیستند؛ بیشترشان مجتمع هستند تا صرفاً مسجد. نکتهٔ دیگر در مورد مساجد ترکیه اینکه همهشان شبیه هم هستید و هیچ کدام شبیه دیگری نیست! توضیح اینکه ظاهر این مساجد همه مثل هم است، اما در جزئیات کاملاً با هم متفاوتاند. همه گنبد، نیم گنبد و منارههای بلند دارند. شاید برخی مساجد خیلی کوچک و تازهساخت گنبد نداشته باشند، اما همهٔ مساجد مناره دارند. برخی شش مناره، برخی چهار، برخی دو و برخی یکی. مسجد سلطان احمد که کنار ایاصوفیه است، شش مناره دارد. میگویند زمانی سلطانِ عثمانی مسجد خود را با شش مناره ساخت، مورد انتقاد قرار گرفت که عدد منارههای مسجد را به تعداد منارههای مسجد الحرام ساخته است. سلطان هزینهٔ ساخت مناره هفتم مسجدالحرام را پرداخت کرد تا از انتقادات برهد.
▫نکتهٔ مشترک دیگر مساجد این است که علاوه بر محراب، منبری بلند و چند پلهای برای خطبه دارند، که معمولاً در سمت راست مسجد قرار دارد.
نیز یک کرسی و جایگاه جمعوجور برای ارائهٔ درس و ایراد سخن به مناسبتهای مختلف که معمولاً در سمت چپ مسجد قرار دارد. نکته جالبتر اینکه در مساجد استانبول، موذنها برای خود جایگاه مخصوص و مکان مشخصی دارند. موذنها عموماً پشت سر امام و حتی در صفوف نمازگزاران نمیایستند. به قول یکی از دوستان موذنهای اینجا، امپراتوری خاص خودشان را دارند؛ در مساجد بزرگ جایی در میانهٔ مسجد و در مساجد کوچک آخر مسجد و در گوشهٔ سمت راست آن.
▫وارد جامع سلطان محمد فاتح میشویم. این مسجد به دستور و زیر نظر خود سلطان در مدت 7 سال بنا شده است و در عظمت و بزرگی با ایاصوفیه که از آن هم سخن خواهم گفت، رقابت پایاپایی دارد.
تعداد نمازگزاران قابل توجه است. حدود چهار صف نمازگزار که حدس میزنم در هر صف حدود 130 تا 150 نفر میتوانند نماز بخوانند. با یک حساب سرانگشتی میشود 600 نفر و این تعداد نمازگزار در نماز صبح آن هم در کشور ترکیه که من قبل از آمدن به اینجا ذهنیت دیگری نسبت به آن دارم، و باز در استانبول و محله فاتح که هر قدمش یک مسجد دارد، زیاد و قابل توجه است.
▫موذن بعد از قرائت اوراد و اذکاری که عموماً از قرآن یا روایت است، اقامه میگوید و صدای الله اکبر امام در بلندگوهای قوی مسجد میپیچد و نماز. و چه قرائتی و چه تجویدی.
ائمه مساجد در ترکیه زیر نظر سازمان امور دیانت آن تعیین میشوند و به نوعی کارمند و حقوقبگیر دولتاند. در مساجدی که نماز خواندم، امام بد صدا ندیدم. تا جایی که علم و اطلاع من قد میدهد، شماری در سطح عالی و شماری هم در حد متوسط در لحن و قرائت بودند. برخی اما لهجهٔ ترکی با قرائتشان مخلوط بود و به گونهای تلاوت میکردند که انگار کلمات دارد از دهانشان سُر میخورد و فرار میکند!
اینجا قبل از نماز و همچنین بعد از نماز تلاوت قرآن دارند. آیات خاص میخوانند و مردم هم با احترام گوش میکنند و چه احترامی قائلند برای قرآن. با سکوت محض، سرتا پا گوش میشوند.
انصافاً احترامشان به قرآن قابل رشک است و این را مقایسه کنید با بینظمی و بیتوجهی ما در وقت تلاوت قرآن در مساجد.