روشهای خلاقانه در تجمعات ، نشاندهنده اراده یک جریان مطالبهگرانه است
«دیگر چه کنیم؟ ما دست به هر کاری زدهایم ولی مسئولان گوش شنوایی ندارند!»
بسیاری از مطالبهگران جملاتی شبیه این را در گفتگوهای درونگروهی میشنوند. اما کسانی که مطالبهگر میمانند تا مطالبات جمعی را به ثمر برسانند و کسانی که پس از یک دوره دلسردی، دوباره به این نتیجه میرسند که اوضاع بدون فشار مطالبهگران ممکن است بدتر شود- و کسانی که جنبشهای به ثمر رسیده جهان را مطالعه میکنند، میدانند که مطالبهگران با مرور رفتارهای خود میبینند که در هر مرحله از فرایند تغییر، پتانسیلها و تواناییهایی تازهای در خود و گروه خود کشف کردهاند و دست به کارهایی زدهاند که تا پیش از آن خارج از توان خود میدیدهاند.
کسانی که برای شرکت در جلسهها هرگز وقت نداشتند بعدتر خودشان کسانی را قانع میکنند که به گفتگوها بپیوندند.
کسانی که معتقد بودند مطالبهگری بیهوده است، بعدها به کسانی اعلام کردند که پایمال شدن امروز حق ما به دلیل چندین دهه خلا و انفعال فعالیتهای صنفی و مدنی است.
کسانی که یک دورهمی سرودخوانی همکاران مطالبهگر را مسخره میکردند بعدتر، نویسنده سرودها و شعارهایی خلاقانه میشوند و به دیگران میگویند که اگر پیشتر هماهنگ بودیم و به اعتماد یکدیگر سرمایهگذاری بیشتری کرده بودیم، در اقدام تعلل نمیکردیم.
کسانی که معتقد بودند حقوق جمعی به دلیل پیشرفت زمان خود به خود پیشرفت میکند، با از دست رفتن دستاوردها دیدند که اگر از حقوق محافظت نشود به سادگی به بهانه بحران ممکن است از دست برود و دانههایی از آگاهی کاشتند که حتی اگر امروز به بار ننشیند در آینده ثمر خواهد داد.
فعالان جنبش معیشتی پیش از هرچیز به مسئولیت اجتماعی برای بدیهیساختن حق سازمانیابی آگاه میشوند و از این نقطه به بعد، فهرست امکانات بیپایان و خلاق انسانی را به انبوه کارهای کوچکی که دهههاست بر زمین مانده اختصاص میدهند.
میبینیم که چگونه معلمان ، از شعارهای خلاقانهتری به نسبت چند ماه پیش استفاده میکنند و دریافتیهای دههزارتومانی خود را به عنوان پرچم در دست گرفتهاند.
همچنین نقش کلیدی شعارها در اتحاد و پیشروی جنبشهای اعتراضی را میتوان مشاهده کرد از جمله در تجمعات بازنشستگان کارگری در کرمانشاه و خوزستان
@shbazneshasteganir