#حضرت_رقیه #بسیار_مهم
🔵یکی از مهم ترین دلایل وجود حضرت رقیه سلام الله علیها دیدن پیکر مطهره ایشان هنگام تعمیر قبر مبارکِ حضرت در 165 سال پیش است ::
👤مرحوم آيت الله میرزا هاشم خراسانی (۱۳۵۲-۱۲۸۰)
در مورد این واقعه که از مسلمات میان شامیان محسوب می شود چنین می گوید :: و منها : قبر جناب رقیه بنت الحسين عليهما السلام که در خرابه شام مدفونستی وعالم جلیل شیخ محمدعلی شامی که از جمله علما و محصلین نجف اشرف است به حقیر فرمود که ::
🔶 جد امی بلاواسطه من جناب آقا سید ابراهیم دمشقی، که نسبش منتهی می شود به سید مرتضی علم الهدی و سن شریفش علاوه بر نود بود و بسیار شریف و محترم بود، سه دختر داشتند و اولاد ذكور نداشتند.
شبی دختر بزرگشان در خواب دید جناب رقیه بنت الحسين عليهما السلام را که فرمود: به پدرت بگو به والی بگوید آب افتاده میان قبر و لحد من و بدن من در اذیت است؛ بگو بیاید و قبر و لحد مرا تعمیر کند. دخترش به سید عرض کرد، و سید از ترس حضرات اهل تستن به خواب اثری مترتب ننمود. شب دوم، دختر وسطی سید همین خواب را دید. باز به پدر گفت، و ترتیب اثری نداد. شب سوم، دختر صغری سید همین خواب را دید و به پدر گفت، ايضا ترتیب اثری نداد. شب چهارم، خود سید، مخدره رقیه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند :: چرا والی را خبر دار نکردی ؟
🔶 سید بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش به جهت والی شام نقل کرده | والی امر کرد علماء و صلحاء شام، از سنی و شیعه، بروند و غسل کنند و لباس های نظیف در برکنند، به دست هرکس قفل درب حرم مخدره باز شد، همان کس برود و قبر مقدسة او را نبش کند و جسد مطهره را بیرون بیاورد تا قبر مطهر را تعمیر کنند. | بزرگان و صلحاء از شیعه و سنی، در کمال آداب غسل کردند ولباس نظيف در برکردند.
قفل به دست هیچ یک باز نشد مگر به دست مرحوم سید. بعد که مشرف میان حرم شدند، مِعوَل [: کلنگ] هیچ یک به زمین اثر نکرد مگر معول سید ابراهیمی!!
🟩👈🏿بعد حرم را خلوت کردند و لحد را شکافتند، دیدند بدن نازنین مخدره (حضرت رقیه) میان لحد و كفن آن مخدره مکرمه صحیح و سالم است، لکن آب زیادی میان لحد جمع شده.😭
🔶 پس سید بدن شریف مخدره را از میان الحد بیرون آورد و روی زانوی خود نهاد و سه روز همین قسم بالای زانوی خود نگه داشت و متصل گریه می کرد تا آنکه لحد مخدره را از بنیاد تعمیر کردند. اوقات نماز که میشد سید بدن مخدره را بر بالای شیء نظيفی می گذاشت. بعد از فراغ باز بر می داشت و بر زانو می نهاد تا آنکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن مخدره را دفن کرد. و از معجزه این مخدره در این سه روز سید نه محتاج به غذاشد و نه محتاج آب و نه محتاج به تجدید وضو؛ بعد که خواست مخدره را دفن کند سید دعا کرد که خداوند پسری به او مرحمت فرماید. دعای سید مستجاب شد و در این سن پیری خداوند به او پسری مرحمت فرمود مسمی به سید مصطفی.
🔹بعد، والی تفصیل را به سلطان عبدالحمید نوشت، و او هم تولیت زینبیه و مرقد شریف رقیه و مرقد شریف ام كلثوم و سکینه عليهما السلام را به او واگذار نمود و فعلا هم آقای حاجی سید عباس پسر آقا سید مصطفی پسر سید ابراهیم سابق الذكر متصدی تولیت این اماکن شریفه است.
و گویا این قضیه در حدود سال هزار و دویست و هشتاد بوده.
📚کتاب منتخب التواریخ تالیف میرزا هاشم خراسانی چاپ اسلامیه باب 6 صفحه 388 .
📚شبیه این ماجرا را عالم اهلسنت شبلنجی در کتاب
نورالابصار ج1 ص 363 نقل کرده است.
⚫️ علامه حائری میگوید :: «فنزل فی قبرها و وضع علیها ثوبا لفها فیه و أخرجها، فاذا هی بنت صغیرة دون البلوغ و کان متنها مجروحة من کثرة الضرب» «آن سید جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود،
👈دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضرب مجروح بود.😭
📚معاليالسبطين،حائریج2،ص101
🚨مشهور است که در بازماندگان ایشان کسانی هستند که به برکت و توفیقی که روزی مرحوم آقا سید ابراهیم دمشقی شده است، اگر دستشان را بر موضع درد مریض بکشند خوب می شود.!!
🆔@samsaamakbar