View in Telegram
#فقط_امام_زمان 🔳 از شهادتِ امام #حسن_عسکری تا خیانت جعفرکذاب و عکس‌العمل حضرتِ امام مهدی ::: 🚨بزرگ طایفه ما حضرت شیخ الاسلام علامه مجلسی میفرمایند که :: شیخ صدوق (ره) بسند معتبر از ابوالادیان روایت کرده است که گفت‌: من خادم امور حضرت امام حسن عسکری (ع) بودم و نامه‌های آنحضرت را به شهرها می‌بردم ، پس روزی در ایام بیماری مسمومیت که در آن به عالم بقاء رحلت فرمودند، مرا طلبیدند و نامه‌ای چند نوشتند به مدائن و فرمودند که: «بعد از پانزده روز باز داخل سامراء خواهی شد ، و صدای شیون از خانۀ من خواهی شنید، و مرا در آن وقت غسل می‌دهند». 🔹👈 ابوالادیان گفت: مولای من، هرگاه این واقعه روی دهد، امر امامت با کیست؟فرمود: هر کس جواب نامه‌های مرا از تو طلب کند ، او امام است.....گفتم: علامتی دیگر بفرما.....فرمود: هر کس بر من نماز کند ، او جانشین من خواهد بود.....گفتم: علامتی دیگر بفرما....فرمودند: هر کس بگوید که در کیسه چه چیز است ، او امام شماست. 🔻ابوالادیان گفت: هیبت حضرت مانع شد که بپرسم که کدام کیسه؟! سپس بیرون آمدم و نامه‌ها را به اهل مداین رساندم و جوابها گرفته ، برگشتم ؛ و چنانکه فرموده بود ، در روز پانزدهم داخل سامراء شدم و به صدای نوحه و شیون از منزل آن امام مطهّر بلند شده بود. 👈چون به در خانه آمدم ، #جعفر_کذاب را دیدم که بر در خانه نشسته و شیعیان برگرد او بر آمده‌اند، و او را تعزیت به وفات برادر و تهنیت به امامت خودش می‌گویند. من در خاطر خود گفتم که: اگر این امام است ، پس امامت نوع دیگر شده است ، این فاسق کِی اهلیّت امامت دارد ، زیرا که پیشتر او را می‌شناختم که شراب می‌خورد و قمار می‌باخت و طنبور می‌نواخت.! سپس تعزیت و تهنیت گفتم و هیچ سؤالی از من نکرد. در این حال عقید خادم بیرون آمد و به جعفر خطاب کرد که: برادرت را کفن کرده‌اند ، بیا و بر او نماز کن. جعفر برخاست و شیعیان با او همراه شدند، چون به صحن خانه رسیدیم ، دیدیم که امام حسن عسکری (ع) را کفن کرده ، بر روی تخته گذاشته‌اند. جعفر پیش ایستاد که بر برادر اطهر خود نماز کند ، 🟢👈چون خواست که تکبیر گوید ؛ طفلی گندمگون پیچیده موی گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت: ای عمو! عقب بایست که من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو. پس جعفر عقب ایستاد و رنگش متغیر شد ؛ آن طفل پیش ایستاد و بر پدر بزرگوار خود نماز کرد، و آنجناب را در پهلوی امام علی نقی سلام الله علیه دفن کرد و متوجّه من شد و گفت: ای بصری، بده جواب نامه را که با توست، پس تسلیم کردم و در خاطر خود گفتم که: دو نشان از آن نشانه‌ها که حضرت امام حسن عسکری (ع) فرموده بود ظاهر شد و یک علامت مانده است، بیرون آمدم، به جفعر گفتند چه کسی بود آن طفل؟ جعفر گفت: والله او را هرگز ندیده بودم و نمی‌شناختم....!! 🔶پس در این حالت جماعتی از اهل قم آمدند و سؤال کردند از احوال امام حسن (ع) ، چون دانستند که از دنیا مفارقت یافته است، پرسیدند که: امامت با کیست؟! مردم اشاره کردند بسوی جعفر، پس نزدیک رفتند و تعزیت و تهنیت دادند و گفتند: با ما نامه و اموال هست، بگو که نامه‌ها از چه جماعت است، و مالها چه مقدار است تا تسلیم نمائیم. جعفر برخاست و گفت: مردم از ما علم غیب می‌خواهند!!!! 🔷 در آن حال خادم بیرون آمد از جانب حضرت صاحب الامر (عج) و گفت: با شما نامۀ فلان شخص و فلان و فلان هست، و همیانی هست که در آن هزار اشرفی هست، و در آن میان ده اشرفی هست که طلا را روکش کرده‌اند. آن جماعت نامه‌ها و مالها را تسلیم کردند و گفتند: هر کس تو را فرستاده است که این نامه‌ها و مال‌ها را بگیری ، او امام زمان است ؛ و مراد امام حسن عسکری همین کیسه بود. 🔥پس جعفر کذّاب رفت نزد معتمد لعنت الله علیه که خلیفۀ بناحق آن زمان بود، و این واقعه را نقل کرد، معتمد خدمتکاران خود را فرستاد که صیقل [ #نرجس_خاتون ] کنیز امام حسن عسکری را گرفتند که آن طفل را بما نشان ده و انکار کرد ، و از برای رفع مظنّه ایشان گفت: حملی دارم من از آن حضرت. به این سبب او را به ابن ابی الشوارب قاضی سپردند که چون فرزند متولّد شود بکُشند، بناگاه عبداللَّه بن یحیی وزیر مُرد، و صاحب الزنج در بصره خروج کرد، و ایشان بحال خود درماندند ، و کنیز از خانۀ قاضی به خانه خود آمد. 📚کتاب جلاء العیون ،تالیف علامه مجلسی (رضوان الله علیه): صفحه ٩٩۴. 🆔@samsaamakbar
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily