❇️قسمت چهارم: اسنادی از دفن حضرت رقیه در مشهد الحسين - عليهما السلام
در قسمت های گذشته روشن شد که
اولا: در میان مردم بومی دمشق صحبت از دفن یکی از دختران حضرت سیدالشهداء عليه السلام در این شهر مطرح بوده است.
ثانيا: مزاری که امروزه به حضرت رقیه سلام الله عليها منسوب است در - کنار باب الفراديس و قبرستان قدیمی دمشق واقع شده است
ثالثا: این مکان از قرون گذشته مکانی مقدس و محل آمد و شد مردم محسوب می شده و آن را منسوب به حضرت سیدالشهداء عليه السلام میدانستند و مسجدی بوده که در آن نشان قبری نیز وجود داشته و برخی آن را محل دفن سر مبارک حضرت می دانسته اند. اکنون سخن در این است که آیا سندی از دفن شخصی از اهل بیت علیهم السلام نیز در آن وجود داشته است یا نه؟ در ادامه به بررسی اسنادی می پردازیم که شاهد بر این مطلب است.
🔻سند اول: استفتاء از برهان الدين ناجی (۸۱۰- ۹۰۰)
اولین سندی که نگارنده بدان دست یافته و صراحة مربوط به مزار فعلی حضرت رقیه سلام الله عليها است، نسخه خطی استفتائی است از برهان الدين ناجی دمشقی که در آن درباره صحت انتساب قبر موجود در مسجدالرأس به حضرت رقیه بنت أميرالمؤمنین علیه السلام سؤال شده است. متن این استفتاء چنین است:
« الحمدلله رب العالمین والصلوة على رسوله محمد و آله أجمعين. ما تقول السادة العلماء أئمة الدين رضي الله عنهم أجمعين في الضريح الذي في مسجد الرأس داخل باب الفراديس المدعو ضریح السيدة رقية بنت علی ابن ابی طالب رضي الله عنهما؟ هل صح أم لا؟ أفتونا مأجورين و أوضحوا لنا العبارة أدام الله النفع بكم في الدنيا و الآخرة و أثابكم الجنة بمئه و کرمه و يمنه آمین.) چه می فرمایند سروران علماء، پیشوایان و زمامداران دین رضي الله عنهم أجمعين در مورد قبری که در مسجدالرأس داخل باب الفراديس قرار دارد و به قبر سيده رقيه دخت علي بن أبي طالب رضي الله عنهما خوانده می شود؟ آیا انتساب این قبر صحیح است یا خیر؟ نظر خود را در این باره به ما اعلام نموده مسأله را برای ما روشن کنید؛ خداوند شما را اجر داده، بهرۀ ما را از شما در دنیا و
آخرت مستدام بدارد و در بهشت برین جایتان دهد. شیخ برهان الدين دمشقی در پاسخ چنین گفته است:
الحمد لله الذي يقول الحق و هو يهدي السبيل، كان لسيدنا على بن أبي طالب كرم الله وجهه من جملة أولاده من غير سيدتنا فاطمة بنت اسمها رقية - و أكثر النساء لايصغرها لحنا منه . لكن لم أقف قط على قول أحد من العلماء المتقدمين و لا المتأخرين حتى من يذكر الغث و السمين تعیین موتها صغيرة أو كبيرة و لا أنها قدمت دمشق أو سكنتها فضلا أنها توقيت بها و دفنت بهذا المكان المعروف بمسجدالرأس و لم أسمعه إلا في زماننا ممن لايعتد بقوله و لايلتفت إليه من العوام.
حمد و سپاس اختصاص به خدایی دارد که سخن حق می گوید و اوست که به راه راست هدایت می کند. در میان فرزندان سید ما على بن أبي طالب از غیر همسرشان فاطمه علیهما السلام دختری به نام «رقیه» بوده است که اکثر زنان به اشتباه این اسم را «رقیه» بدون تصغير و تشدید می خوانند. ليکن من تا به حال در میان علمای متقدم و متأخر حتی آنها که مطالب بی سند و غیر معتبر را هم ذکر می کنند نیافته ام کسی را که زمان وفات او و اینکه در هنگام وفات در سنین کودکی یا بزرگسالی بوده است را تعیین نموده باشد؛ و نیز ندیده ام که کسی گفته باشد که وی به دمشق آمده یا در آنجا ساکن گردیده باشد چه رسد به اینکه در دمشق وفات نموده و در این مکان معروف به مسجدالرأس مدفون شده باشد. این مطلب را جز در همین زمان از مردم عامی که به گفتارشان اعتنایی نمی شود نشنیده ام.
و النساء اللواتي كن معه لأى الحسين عليه السلام) ثم قدمن دمشق ثم أعد إلى وطنه و وطن أهليه المدينة النبوية؛ و كيف تسكن هي أو غيرها من أهل البيت بلدة الدولة فيه لبني أمية إلى أن يدفن في هذا الموضع؛ حتى أن الرجل الطواف الشيخ أبا الحسن الهروی المیزد في كتابه الزيارات الذي جمع فأوعى على أن قال: «الفراديس به مشهد الحسین» و لم يذكر فيه قبر أحد مع أنه يذكر مزارات لم تشهر إلا عند العوام أو أثبت بمنام. ولا ذكر هذا القبر الشيخ علاء الدين ابن اللحام الحنبلي في قبور دمشق المكذوبة ...)
زنان همراه با حسین علیه السلام نیز که در کاروان او بوده اند و سپس به اسارت به دمشق آمده اند و سپس به وطن آباء و اجدادیشان مدینه بازگردانده شدند؛ و اصلا چگونه این بانو یا هر زن دیگری از اهل بیت در سرزمینی که دولت آن به دست بنی امیه است سکنی گزیند تا وفاتش فرار رسد و در چنین موضعی دفن شود. حتی شیخ ابوالحسن هروی جهانگرد در کتاب زیارات خود که مزارات را ذکر می کند صرفا می گوید:
🆔@samsaamakbar