🔴 اهلبیت پناه حیوانات !
#امام_هادی
👈پناه آوردن شیر درنده به امام هادی !
وقتی امام هادی به خواست متوکل عباسی (لعنت الله علیه) داخل قفس شیرها رفت آن حیوانات به او پناه آوردند : یکی از شیرهای با تواضع در برابر امام هادی سر خم میکرد حضرت سخنی به آن شیر گفت و به دست اشاره کرد که برگرد و آن شیر نیز بازگشت، آنگاه امام از آن میان خارج شد. متوکل پرسید: «آن شیر آخری چه میگفت؟» فرمود: «آن شیر شکایت داشت و میگفت: «من پیر شدهام و دندانهایم ریخته است، هرگاه طعمهای به میان ما میاندازند شیرهای دیگر که جوانند زودتر میخورند و سیر میشوند و من گرسنه میمانم، شما سفارش کنید که شیرها مرا مراعات کنند.» من نیز سفارش او را کردم.» وزیر که هنوز در تیرگیهای غفلت غرق بود گفت: «خوب است که این سخن را نیز تجربه کنیم.» پس متوکل دستور داد که طعمهای نزد شیرها انداختند، در آن حال هیچ کدام از شیرها بر سر طعمه نرفت مگر همان شیر پیر که آمد و سیر غذا خورد و برگشت، آنگاه سایر شیرها به سوی طعمه حمله کردند.منابع :
📚شیعه:اثبات الهداة،ج ۳، ص ۳۷۵
📚اهلسنت:ینابیع المودة،ج۳،ص۱۴
📚اهلسنت:الفصول المهمه،ص۲۶۱
و...
👈پناه آوردن آهو به امام رضا :
شیخ صدوق میفرمایند: ابوالفضل سلیطی گفت: از حاکم رازی، دوست ابی جعفر عتبی، شنیدم که می گفت: مرا ابو جعفر به عنوان پیک پیش ابو منصور بن عبد الرزاق فرستاد. روز پنجشنبه برای زیارت امام رضا از او اجازه خواستم. ابی جعفر در پاسخ به من گفت: آنچه دربارۀ این مشهد(مرقد امام رضا) برای من اتفاق افتاده، برای شما نقل می کنم: در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم، و در راه به غارت زائران می پرداختم. لباس ها، خرجی، نامه ها و حواله هایشان را به زور از آنان می ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می دوید، تا به ناچار آهو به کنار دیوار(حرم) پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی شد.
هر چه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی رفت و از جای خود تکان نمی خورد. ولی هر وقت که آهو از جای خود(کنار دیوار حرم) دور می شد، یوز هم او را دنبال می کرد، اما همین که به دیوار پناه می برد، یوزپلنگ باز می گشت. تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی در دیوار آن مزار مطهر داخل شد. من وارد شهر شدم. پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم.
آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم، و اثرات آهو را دیدم؛ ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم، و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم. از آن پس، هر گاه که کار دشواری به من روی می آورد و مشکلی در زندگی پیدا می کردم، بدین مشهد پناه می آوردم و آن را زیارت، و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را مسئلت می کردم، و خداوند نیاز مرا بر طرف می کرد.
📚عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 285.
🆔 @samsaamakbar