View in Telegram
✔️تهدید اصلی علیه مملکت و فتح‌نامه دفع سیدسیاهپوش! ✍️سهند ایرانمهر میرزا رضاخان ارفع ملقب به «پرنس ارفع» از رجال دوران قاجار است. اینکه او که بوده و از کجا به کجا رسیده و چه کرده در حوصله این نوشته نیست اما عجالتا اینقدر بدانید که سرکنسول ایران در تفلیس و وزیر مختار ایران در روسیه و عثمانی و وزیر عدلیه بخشی از کارنامه کاری اوست.  زمانی به منصب آجودانی ولیعهد در تبریز گمارده شد و در مأموریت تعیین سرحدات ایران و روسیه در خراسان به عنوان مترجم کمیسیون تحدید حدود (هیأت تعیین حدود سرحدات به ریاست سلیمان خان افشار صاحب اختیار) شرکت کرد. همان ماموریتی که به گفته خودش سلیمان‌خان زیربار حرف زور روس‌ها نرفت و از ماموریت دست‌کشید و شاه تلگراف رمزی داد که با روس‌ها کنار بیایید و «مشاجره نکنید» و بخش‌هایی از ایران به روس‌ها واگذار شد.  ارفع کتاب خاطراتی دارد با نام «ایران دیروز» که خاطره جالبی از آن ماموریت را دارد. او می‌گوید وقتی به کلات نادری رسیدیم روسای لشکر جلسه‌ای گذاشتند و گفتند خبر رسیده سید(شیعه) سیاهپوشی سی‌هزار ترکمن را دور خودش جمع کرده و‌ قصد فتح خراسان را دارد و‌ فردا باید در فلان تپه کمین کنیم و مانعش شویم و موضعی را هم می‌دهند به ارفع و همراهانش. خلاصه این عده که به قول ارفع عمده‌ سلاح‌شان گلوله هم نداشت کمین می‌کنند تا اینکه رهگذرانی آنها را می‌بینند و وقتی دلیل کمین را می‌پرسند بنای خنده می‌گذارند که: «آخر در این منطقه سنی‌نشین سیدسیاهپوش مگر می‌تواند سی‌هزار ترکمن سنی پشت خودش جمع کند؟» و بعد به ارفع توضیح می‌دهند که این حقه‌ای است که معمولا صاحب‌منصبان می‌زنند تا «فتح‌نامه‌»‌ای بنویسند و در آن شرح فتح خیالی در نبرد با دشمن و‌تهدید خودساخته را صورتجلسه کنند و‌ بفرستند طهران تا پول و‌ امتیازی از شاه بگیرند و مواردی بوده که حتی رعیت بدبختی را مزدور یا اصلا سرکرده فلان دسته شورشی معرفی کرده و بعد از دستگیری یا کشتنش، فتح‌نامه تنظیم‌ شده است. ارفع می‌نویسد، همین هم شد متنی نوشتند که سواران سید سیاهپوش را لت‌وپار کردیم و «باقی بسته به مراحم اولیای دولت است». ارفع می‌گوید من صورتجلسه را امضاء نکردم اما نامه را مهر کردم(!). نامه را شورای نظامی به طهران فرستاد و از تهران دو‌قبضه شمشیر مُرصع و‌ منصب و پنج‌هزار تومان انعام گرفتند! از یاد نبریم که این دشمنان و خطرات فرضی که برای مقابله با آن سناریو تهیه و عِدّه و عُدّه فراهم و بودجه درنظرگرفته می‌شد و صاحب‌منصبان و دفتری و لشکری هم در آن مشارکت می‌کردند و دست‌آخر «فتح‌نامه»‌ای هم برای دریافت مراحم اولیای امور تنظیم می‌شد، درست در همان روزهایی بود که تمامیت و کیان کشور در معرض خطر دست‌اندازی‌های اجنبی بود و رعیت و کشاورز ایرانی بخاطر مرزبندی‌های غلط مجبور بود برای چرای دام‌هایش در زمینی که قبلا مال خودش و جزو ایران بود به روس، مالیات بدهد. اگرچه مرور تاریخ تلخی‌ و حسرت‌هایی هم دارد اما شاید خواندن چنین فرازهایی از تاریخ تلنگری «همه‌زمانی» باشد برای شناخت خطرات واقعی که علیه مملکت و مردمانش وجود دارد و انذاری نسبت به اموراتی که خطر نمایانده می‌شود، اموراتی که برای دفع‌اش از درهم و دیناری‌ که باید خرج دفع خطرات واقعی شود، برداشت می‌شود و سپس فتح‌نامه‌اش تنظیم و امضاء و ارسال می‌شود.    @sahandiranmehr
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily