🔸از بس کتک خورد و اذیت شد، تا دوم دبستان بیشتر نخواند اما علاقه اش به دانستن و خواندن را از دست نداد و از بنایی تا کفاشی و از فعلهگی تا قصابی را تجربه کرد. در پنج ماهی که قصابی میکرد انواع اصطلاحات را آموخت از"دَم وَرنَکُن" (حرف نزن)، "خَس" (استخوان)، "لانتوری" ( گوشت لاغر)تا"زِل" (گوسفند بی دنبه)، "گز بیا" ( کم بده) (گزنه،155، 179) و این آموختنها را در هر رسته و شغلی چنان مصرانه پیگیری کرد که به مدد حافظه قدرتمند خود هر انچه مربوط به زیست و زبان و سلوک تهران و تهرانیان بود ، در مجموعههای طهران قدیم و تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم و چندین کتاب دیگر گردهم آورد.
🔸ابوالحسن نجفی در فرهنگ عامیانه و احمد شاملو در کتاب کوچهاش وامدار آثار او هستند.عباس میلانی در کتاب "تهران و تجدد ، هفتخوان شخصی جعفر شهری"آثار او - از شعر خاطرت و داستان كوتاه و"تهران قديم" و تاريخ اجتماعی تهران و مجموعههائی درباره خرافات مردم تهران و پزشکی گياهی ، داستانهای كوتاه و سه رمان او "شكر تلخ" و "گزنه" و"قلم سرنوشت"- را "گونه ظريف و پر زور پيشبرد حق خويش" self assertiveness توصيف میكند كه نويسنده در آنها مركز همه چيز است . اما مثالهائی كه ياد شده است بيشتر استغراق درخود را می رساند كه يك جنبه ديگر مدرن بودن شهری است ؛ تجددی در مرحله گذار، با زياده رويها و كوتاهيهايش. ايرانی پيشامدرن از آوردن نام خود يا ضمير اول شخص اكراه می داشت ( "چنين گويد اين بنده حقير" ) شهری باكی از آن ندارد كه اندازه يقه و كفش خود و حتی خصوصیترین تمنیات خود را بیریا و بدون ترس از قضاوت خواننده بنویسد.
🔸شهری در نوشتههایش مخالف ریاکاری ایرانیان است و البته خودش را هم صادقانه یکی از ایرانیان می داند و به قول خودش اهل زدن دم به خمره است. شهری در میان پژوهشگران جایگاه متفاوتی دارد. از یک سو، او را به دلیل دقت در بازگویی جزئیات زندگی مردم ستایش کردهاند، و از سوی دیگر، برخی روش غیرعلمی و شخصی او در تدوین تاریخ را نقد کردهاند. آثار جعفر شهری بهویژه در حفظ فرهنگ شفاهی و بازنمایی زندگی مردم عادی، نقش کلیدی ایفا کردهاند. اگرچه او مورخی آکادمیک نبود، اما در انتقال تجربه زیسته تهرانیها و نگهداشتن هویت زبانی و فرهنگی نقش بیمانندی داشت.
🔸عباس میلانی آثار او را ترکیبی از نگرش مدرن و حسرت برای گذشته میداند و در مقایسه ای او را با والتر بنيامين مقایسه میکند و معتقد است، در حالی كه بنيامين "پروژه آركاد" خود را درباره پاريس سده نوزدهم كه قرار بود "تاريخ اساسی" آن شهر باشد ناتمام گذاشت ؛ شهری همان طرح را درباره تهران به مقدار زياد تمام كرد . میلانی ، شهری را چون بنيامين يك flaneur ، ولگرد ، شهر می نامد . اين هردو بجای آنكه نگاه خود را به گفته والتر بنيامين بر مردان بزرگ و رويدادهای مشهور تاريخنگاری سنتی بدوزند خواستند شهر را توسط "دورريختگان" و "خاكروبه های" تاريخ ، و آثار نيمه پنهان و گونه گون زندگی شهری جماعات بشناسانند .
امروز سالروز درگذشت جعفر شهریباف مشهور به جعفر شهری بچه عودلاجان و راوی فرهنگ شهری #تهران قدیم است.
سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr