🌕 آقا امام سجاد علیهالسلام فرمودند: هیچ روزی چون روز حسین علیه السلام نیست؛ چرا که سی هزار نفر که میپنداشتند از این امّتند، به سویش پیشی گرفتند، و هر یک میخواستند به واسطهٔ ریختن خونش، به خداوند عزوجل تقرب جویند؛ و او ایشان را یادآور حقّ میکرد ولی نمیپذیرفتند، تا اینکه او را از سَرِ سرکشی و ستم و دشمنی کشتند.
🔴شعری که سیصد سال قبل از بعثت پیامبر اسلام بر دیوار یک کلیسای رومی آویخته بود...
🌕 پيشواى بنى سليم از دستهاى از بزرگان آن قوم چنين روایت میکند كه گفتند: ما با شهرهای روم جنگیدیم، وقتی داخل یکی از کلیساهای آنان شدیم دیدیم این شعر در آن نوشته شده: آیا گروهی که حسین علیهالسلام را کشتند جا دارد روز قیامت به شفاعت جدّ او امیدوار باشند؟ ما از آنان پرسیدیم این شعر از چه زمانى در كليسای شما نوشته شده؟ گفتند: سیصدسال قبل از اینکه پیغمبر شما مبعوث شود.
علىّ بن حسين -عليهما السّلام- مىفرمايد: بعد از اينكه عمر بن سعد برگشت، دم غروب بود كه حسين بن علی عليه السلام يارانش را جمع كرد، من مريض بودم خودم را نزديك ایشان رساندم تا سخنانش را بشنوم، شنيدم پدرم به يارانش مىگفت:
«ستايش مىكنم به بهترين ستايش خدايى را كه برتر و بلند مرتبه است و در راحتى و سختى او را سپاس مىگويم، خدايا تو را سپاس مىگويم كه ما را با فرستادن پيامبرت گرامى داشتى و قرآن را به ما آموختى و ما را در دين فقيه و دانا نمودى و برای ما گوشها و چشمها و قلبها قرار دادی و ما را از مشركين قرار ندادى.
من يارانى برتر و بهتر از ياران خويش، و اهل بيتى نيكوكارتر و پرهيزكارتر از اهل بيت خود نمىشناسم، خداوند به همه شما جزاى خير عطا كند. آگاه باشيد، گمان مىكنم فردا روز نبرد ما با اين دشمنان است. آگاه باشيد، نظرم اين است كه شما همگى با آزادى برويد. از جانبِ من عهدى بر گردن شما نيست.
شما را تاريكى شب، از ديد دشمن مىپوشاند، آن را مركب خود قرار دهيد. هر مردى از شما دست يكى از مردان اهل بيتم را بگيرد، و در آبادیها و شهرهايتان پراكنده شويد، تا اينكه خداوند گشايشى ايجاد كند. اين قوم مرا مىطلبند، و اگر به من دست يابند از تعقيب ديگران چشم میپوشند.»
عباس بن على -عليه السّلام- سخن را آغاز كرد و گفت: چرا چنین كنيم؟ آيا براى اينكه بعد از تو زنده بمانيم؟! خدا هرگز چنين روزى را نياورد!...