📍#سروناز_احمدی، زندانی سیاسی در ایران، در اعتراض به عدم رعایت موازین قضایی و ممانعت از مرخصی درمانی با اعلام اعتصاب مصرف داروهایش را متوقف کرده است.
او در نامهای، با انتقاد از نحوه رسیدگی پزشکی و عدم اعطای مرخصی و آزادی مشروط به عنوان حقوق زندانیان نوشته است «حق را نباید بگذاریم به شکل امتیاز درآورند و نصفهنیمه جلویمان بیندازند.»
سروناز که به صرع مبتلاست نوشته است با وجود تجویز داروهایی با «دوزی نسبتا بالا» از سوی پزشک متخصص مغز و اعصاب و توصیه برای اعطای مرخصی، مسئولان داروها را با تاخیر تحویل دادند و در عین حال، با مرخصی هم موافقت نکردند.
سروناز احمدی در ۱۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری، همراه همسرش کامیار فکور در حالی مقابل خانهشان بازداشت شد که تنها نزدیک به سه هفته از ازدواجشان گذشته بود./بیبیسی
اعتصاب غذای #سروناز_احمدی در زندان اوین، در حمایت از اعتصاب غذای زندانیان تبعیدی به زندان قزلحصار
سروناز احمدی، فعال حوزه کودکان، مددکار اجتماعی و مترجم که در حال حاضر در زندان اوین محبوس است، طی نامهای از داخل بند زنان اعلام کرده است که از امروز ۲۶ شهریور در همراهی با مقاومت زندانیان تبعیدی از زندان اوین به قزلحصار، همدوش آنها در اعتصاب غذا خواهد بود.
📍متن نامهی او :
«سروناز احمدی هستم، مددکار در حوزه کودکان و مترجم و در حال حاضر زندانی در زندان اوین. تقریبا سه سال است که همسرم کامیار فکور را میشناسم. در همین سه سال پنج بار کامیار را از من ربودند. کامیار خبرنگار در حوزه اقتصاد محیطزیست، ترانهسرا و خواننده موسیقی رپ است و از اولین لحظاتی که از او به یاد میآورم در جنگ بوده، برای رهایی کارگران و ازمیانبرداشتن بیگانگیمان با طبیعت. کامیار بیست و هشت ساله است و تاکنون شش پرونده برایش ساختهاند، با اتهاماتی مثل شرکت در تجمع برای اعتراض به دستمزدهای که تا روز دهم ماه هم نمیرسد، بازنشر گزارشهای محیطزیستی در روزنامه رسمی کشور و حمایت از کارگران و معلمان و بازنشستگان، پروندههایی که در مواردی با ضربوشتم شدید همراه بوده است. ما تنها دو هفته از ازدواجمان گذشته بود که در جریان جنبش زن زندگی آزادی بازداشت شدیم و در نهایت من با حکم سه سال و شش ماه و کامیار با حکم دو سال و هشت ماه حبس به زندان اوین منتقل شدیم، درحالیکه با توجه به اتهاماتمان یعنی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی باید مشمول عفو ۱۴۰۱ میشدیم که البته آن را دستاورد شمار زیاد مشارکتکنندگان در این جنبش میدانم. دوازدهم شهریور کامیار را بههمراه دوازده زندانی دیگر با دروغ در روز ملاقات به بند امن زندان قزلحصار کرج تبعید کردند، یعنی سرکوب در سرکوب. حالا در زندگی مشترکمان همان هفتهای یک یا دو بار ملاقات را نیز سه هفته است که نداریم و تنها سه بار برایم از زندان تماس برقرار کردهاند، تماسهای سه دقیقهای با حضور ماموران. هر روز هم خبری از وضعیت اسفبارشان میرسد، از ضربوشتم تا بیهوشی جعفر ابراهیمی، معلمی که بهجای تبعید بهخاطر وضعیت وخیم سلامتیاش باید عدم تحمل حبس دریافت میکرده است. در روز این تبعید پس از اعتراضم با همراهی همبندیانم به من وعده داده شد که کامیار تا یک هفته آینده بهخاطر حضور من در زندان اوین به این زندان بازمیگردد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. حالا این سیزده نفر در اعتصاب غذا هستند در حمایت از قیام ژینا و بار دیگر نشان دادهاند که هر جا ستمی هست مقاومتی هم هست. من هم از امروز بیستوششم شهریور در همراهی با مقاومت این زندانیان در اعتصاب غذا خواهم بود و پس از پایان اعتصاب غذای این زندانیان هم اعتراضم به این تبعید و سرکوب مضاعف در زندان از طریق تبعید را با تحصن و در صورت لزوم مجددا اعتصاب غذا نشان خواهم داد، تا زمانی که همسرم به این زندان بازگردانده شود و هر دو در یک زندان باشیم.
این اعتراضیست به سرکوب مضاعف زندانی از طریق تبعید در محل سرکوب یعنی زندان، این اعتراضیست برای سوی چشمان جعفر ابراهیمی، اعتراضیست برای عشق، عشقهای خاموشنشدنی دشوار. این اعتراضیست به تمام آزار و اذیتها و اضطرابها و نگرانیهایی که در عشق با آن مواجهمان میکنند. این اعتراضیست کوچک برای یادآوری رنجها و مقاومتهای بزرگ، برای یادآوری پیراهن سرخ عروسی مریم همسر بکتاش آبتین، برای همقطاریام آنیشا اسدالهی که همان تماس سه دقیقهای را هم با همسرش کیوان به جرم خواندن شعر ندارد، برای سعید سلطانپور که در شب عروسیاش او را ربودند تا به خیال خود از صحنه زندگی محوش کنند، برای پوری و مرتضی کیوان، برای آنهایی که برای عشق از آنها حتی یک گور مشخص هم باقی نمانده و برای حنانه کیا. این اعتراض اگرچه پس از پایان این اعتصاب غذای جمعی، جلوه اقدامی فردی را خواهد داشت اما با ایمان به قدر جمعمان است و با امید به اینکه آنچه از من باقیمانده بسنده است تا آن خیالواره سبک وزن بر تباهی واقعیت چیره شود».
گزارش «شرق» از روند رسیدگی به پرونده #سروناز_احمدی، فعال حقوق کودک و #کامیار_فکور، روزنامهنگار که هر دو در زندان به سر میبرند
✍مریم لطفی
عرفان کرمویسی، وکیل سروناز و کامیار:
🔻دو سری دفتر دادستانی نامه زده که سروناز و کامیار مشمول عفو میشوند و اگر مقدمات لازم فراهم شود آزاد میشوند، اما متأسفانه سرپرست دادسرای اوین با این مسئله مخالفت کردند و گفتند در رأی آنها قید شده که این دو نفر مشمول عفو نمیشوند.
🔻سری دومی که دفتر دادستانی نامه زد و خواستار اطلاع از دلیل عدم عفو این دو نفر شد، به بنده گفتند دلیلی ندارد بخواهیم به شما بابت این موضوع جوابی بدهیم و دلیل عدم عفو سروناز و کامیار را به شما یا هر مرجع دیگری اعلام کنیم!
سروناز احمدی: 🔻اعلام شد که فعالیتهایم در فضای مجازی جزء فعالیت تبلیغی علیه نظام محسوب شده. مصادیق اتهام اجتماع و تبانی در پروندهام هم عجیب بود. مثلا در یک بند از اتهاماتم نوشته شده بود که من با کار در دروازهغار و کودکان مهاجر قصد داشتم نسلی از مارکسیستها را تربیت کنم!
چاپ کتابی که مترجم آن ۲۵ روز است که در زندان بهسر میبرد و وضعیت وی مشخص نیست!
کتاب تازه چاپ شدهی «انقلاب در نقطه صفر» که توسط نشر افکار روانه بازار شده، به همت #سروناز_احمدی ترجمه شده است که هماکنون در بازداشت به سر میبرد.
سروناز احمدی فعال حقوق کودکان در تاریخ ۱۵ آبان ماه به همراه همسرش «کامیار فکور» در منزلشان در تهران بازداشت شدند.
این فعال حقوق کودکان که دارای کارشناس ارشد رشتهی مددکاری اجتماعی از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است، در حوزهی زنان نیز فعال است و مقالاتی را در این زمینه ترجمه و منتشر کرده است.