#مقاله #زنانگی در هستی شناسی #ابن_عربی فاطمه وفائی،حسن ابراهیمی @womenwatcher اندیشمندان و محققان بسیاری دربارة جایگاه و اهمیت زن در نظام عرفانی ابن عربی به تحقیق و تفحص پرداختهاند؛ چنانکه گویی وی زنانگی را همچون تعینی ثابت و پایدار از جنسیت مینگرد. اما تحقیق و تفحص در آثار ابن عربی، بهویژه «فتوحاتالمکیه» و «فصوصالحکم»، نشان میدهد که وی، زنانگی را تنها بهعنوان صورت و تعینی از جنسیت در تمیز از مردانگی نمینگرد، بلکه آن را در گسترهای وسیع در تبیین خداشناسی، جهانشناسی و انسانشناسی عرفانی خویش به کار میبرد، تا جایی که وی ذات الهی و برخی از صفات او مانند قدرت و اراده را مؤنث دانسته و گاه آن را در مقامی برتر و بالاتر از مردانگی نشاندهاست. تحقیق حاضر نشان می دهد که تأنیث به معانی منفعل بودن، اثرپذیری و مادری، در هستیشناسی عرفانی ابن عربی به کار رفته و در هر کاربرد وجهی از وجوه گوناگون هستی را به نمایش گذاشتهاست. تأنیث چنان در تار و پود هستیشناسی عرفانی ابن عربی تنیده شدهاست که بدون آن نمیتوان نظام اندیشگی او را واجد انسجام لازم دانست. همچنین میتوان اینگونه برداشت کرد که ابن عربی جنسیت را امری نسبی تلقی کرده و موجودات را دارای دو بعد زنانگی و مردانگی میدانستهاست که در موقعیتهای مختلف یکی از جنسیتها را از خود نشان میدهند.