خانهی پس از مهمان من را یادِ تو میاندازد ساکت و دلگیر و کم نور... فکر میکردم تو مهمان همیشگیِ خانه خواهی بود هر جا بروی، برمیگردی و بالشتت را کنار سر من جفت میکنی؛ تا شب، اینگونه به لامپِ کمجانِ خانه لشگر نکشد🌌
شما چه توپر باشی چه اسکینی، چه ورزش کنی چه نکنی، چه سفید باشی چه سبزه، چه خوب غذا بخوری چه بد، اصن هرکاری کنی ... همیشه، تاکید میکنم همیشه، دستکم یه گهخور تو زندگیت پیدا میکنی که بخواد بهت حس منفی بده.