#عقیده:
💢 آنگونه که بود
♦️ برشی از سیرت #خلیفه اول-رضی الله عنه-(17)
ابوبكر صديق-رضی الله عنه- ، استراتژي آزاد كردن بردگان مسلمان و تحت شكنجه را دنبال كرد و اين رويه را به عنوان يك برنامهي منظم و هدفمند اسلامي به منظور مقاومت در برابر شكنجهگريها و خشونتهاي كفار، ادامه داد و بدينسان، دعوت اسلامي، مورد حمايت و پشتيباني مالي و انساني قرار گرفت. ابوبكر-رضی الله عنه- ، بردگان مسلمان اعم از زن و مرد را خريداري و آزاد ميكرد. از آن دست مسلماناني كه توسط ابوبكر-رضی الله عنه- ، آزاد شدند، ميتوان به اين افراد اشاره كرد: *عامر بن فهيره كه در جنگهاي بدر و احد نيز حضور يافت و در بئرمعونه به شهادت رسيد. *امعبيس. *زنيره كه هنگام آزاديش نابينا شد و كفار مكه گفتند: او، به گرفت و عذاب لات و عزي، گرفتار شده كه بينايياش را از دست داده است. زنيره رضي الله عنها گفت: «به خدا سوگند، آنان دروغ ميگويند؛ چراكه لات و عزي نه ميتوانند به كسي ضرري برسانند و نه نفعي.» خداي متعال، بينايي زنيره رضي الله عنها را دوباره به او بازگردانيد. *نهديه و دخترش كه كنيزان زني از بنيعبدالدار بودند؛ آن زن، نهديه و دخترش را به آرد كردن گندم و گرداندن آسياب دستي واداشته بود و ميگفت: «به خدا كه هرگز شما را آزاد نميكنم.» ابوبكر صديق-رضی الله عنه- با ديدن اين صحنه و شنيدن قسم آن زن، فرمود: «تو، آخرش سوگندت را ميشكني.» زن گفت: «اگر راست ميگويي، خودت اين كار را بكن و اين دو را آزاد نما كه خودِ تو، آنان را خراب كردهاي.» ابوبكر-رضی الله عنه- فرمود: «هر دو را به چند ميفروشي؟» آن زن، قيمتي تعيين كرد. ابوبكرصديق-رضی الله عنه- نيز پذيرفت و فرمود: «آن دو را گرفتم و آنها، پس از اين آزاد هستند.» و سپس رو به نهديه و دخترش كرد و گفت: «آرد و گندم اين زن را به خودش بدهيد.» نهديه و دخترش پرسيدند: «آيا پس از اتمام كار، چنين كنيم؟» ابوبكر-رضی الله عنه- فرمود: «هر طور كه ميخواهيد.»
اندكي تأمل در اين ماجرا، به ما نشان ميدهد كه اسلام، چگونه ميان ابوبكر-رضی الله عنه- و آن دو كنيز، برابري ايجاد ميكند تا آنها، بهگونهاي با ابوبكر-رضی الله عنه- صحبت كنند كه شريكي، با شريكش سخن ميگويد و اصلاً در گفتگوي ميان آنها، رابطه و مسايل آقايي و نوكري معنا ندارد.
ادامه دارد.....
@tarbiytf