🍃🦋فتنهی چشمِ تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
آن که آیینهی صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
آه از شوخی چشم تو که خونریزِ فلک
دید این شیوهی مردمکُشی و یاد گرفت
منم و شمع دلِ سوخته، یارب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از نالهی عشّاق غمانگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
سایه! ما کشتهی عشقیم، که این شیرینکار
مصلحت را مدد از تیشهی فرهاد گرفت
#هوشنگ_ابتهاج🍃🦋