شورای بازنشستگان ایران

#_نه_به_اعدام
Канал
Политика
Новости и СМИ
Социальные сети
Другое
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала شورای بازنشستگان ایران
@shbazneshasteganirПродвигать
4,37 тыс.
подписчиков
16,7 тыс.
фото
8,64 тыс.
видео
1,69 тыс.
ссылок
شورا را باید زندگی کرد!
هم‌زمان با حضور مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران، در هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، بیش از ۴۵ زن زندانی سیاسی-عقیدتی در زندان اوین اعتصاب غذا کردند.

زندانیان در اوین نزدیک به هفت ماه است که سه‌شنبه‌ها در قالب کارزاری با نام «نه به اعدام»، خواهان توقف اعدام زندانیان سیاسی-عقیدتی هستند و به همین منظور هر هفته اعتصاب غذا می‌کنند.

پزشکیان که یکشنبه اول مهرماه برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده است، پیش از این سفر مدعی شده بود که «ایران، به مراتب امن‌تر و آزادتر از تصویری است که رسانه‌ها از آن ارائه می‌دهند.»


@Shbazneshasteganir
سی و پنجمین هفته اعتصاب غذا کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف کشور
روز سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳، اعتصاب غذای زندانیان در ۲۱ زندان کشور در سی و پنجمین هفته از کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” ادامه دارد. زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر می برند، در بیانیه خود به سفر پزشکیان به نیویورک اشاره کرده و چنین نوشتند:
«از تمامی نمایندگان دولت‌ها در سازمان ملل و همه  نهادهای حقوق بشری می‌خواهد که در سفر رئیس دولت حکومت اعدام که روانه سازمان ملل شده است؛ او را در ارتباط با موج گسترده کشتار و اعدام زندانیان مورد سوال و بازخواست قرار دهد. سوال اساسی این است که چگونه با تحریم گسترده انتخابات و بدون کسب رای اکثریت، پزشکیان خود را نماینده مردم ایران می‌داند!؟»
این زندانیان در بیانیه اعتصاب غذای خود همچنین صدور احکام اعدام برای چهار زندانی سیاسی مهدی حسنی، بهروز احسانی، محمدجواد وفایی ثانی و حاتم اوزدمیر و تمام محکومان به اعدام با هر اتهامی را محکوم کردند.
«سی و پنجمین هفته کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف کشور

#اعدام_قتل_عمد_حکومتی


@Shbazneshasteganir
پیام زندانی سیاسی زیر اعدام بهروز احسانی از اوین

مردم شریف و قهرمان ایران
اینجانب بهروز احسانی که در بند ۴ زندان اوین محبوس می‌باشم در آبانماه ۱۴۰۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و به انفرادی ۲۴۰(زیر نظر ۲۰۹) منتقل و آنگاه پس از ۳ماه و نیم به بند ۴ اوین منتقل شدم. بالاخره بعد از ۲۲ماه بلاتکلیفی اکنون بدون مستندات برایم حکم اعدام صادر کرده‌اند. از این نظام جز این برنمی‌آید.
من همان‌طور که در دوره بازجویی گفته بودم به‌قول شهید خسرو گلسرخی بر سر جانم آن هم در سن ۷۰سالگی با کسی چانه نمی‌زنم و اصلاً نگران ۱۰درصد باقی‌مانده عمرم نیستم آماده‌ام تا جان ناچیزم فدیه راه رهایی مردم ایران باشد.

حکم ما در دومین سالگرد قیام ۴۰۱ به ما اعلام شد. بر روان پاک بیش از ۷۰۰شهید آن قیام بزرگ درود می‌فرستم و سر تعظیم فرود می‌آورم. ......
گذشته از زندانیان سیاسی از زندانیان عادی نیز سرهایی بر دار می‌رود که منشاء جرایم و اتهامات آنها همین رژیم است و قربانیان بی‌دفاع همین نظام و همین شرایط اند. ما سی‌و‌چهارمین هفته اعتصاب غذای سه‌شنبه‌های نه به اعدام را همراه با ۲۱زندان دیگر در سراسر کشور پشت سر گذاشته‌ایم. و تا روزی که سرها بالای دار می‌رود به اعتصاب سه‌شنبه‌ها ادامه خواهیم داد.
از هم میهنان عزیز، مجامع بین‌المللی و نهادهای حقوق‌بشری می‌خواهم که علیه اعدام در ایران همین امروز اقدام کنند چرا که فردا دیر است. در سه‌شنبه‌های نه به اعدام با ما همراهی کنید. مردمی که آزادی و جمهوری دموکراتیک را می‌خواهند حقشان اعدام نیست. سکوت جامعه جهانی باعث جری شدن این رژیم در اجرای اعدام است. مماشات با این رژیم را بس کنید.
با درود به تمام شهیدان راه آزادی و با درود به شرف ایران و ایرانی
بهروز احسانی - اوین ۱۴۰۳.۶.۲۸



@Shbazneshasteganir
جمعی از زنان فعال داخل کشور: صدایمان هستید، صدایتان خواهیم ماند

درود بر زنان زندان اوین  و سایر زندان‌های ایران که چه زیبا جسارت را معنا کرده‌اند و در فضای سختی‌های زندان، شکنجه، اعدام و رذالت‌های موجود، بر اهداف آزادی‌خواهی و عدالت‌جویانه‌ی خود ایستادگی می‌کنند و بدون یاس و خستگی،  شجاعانه زندان را به نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان ایران بدل نموده‌اند‌. آنان به‌درستی پی‌برده‌اند که پس از خیزش زن، زندگی، آزادی شرایط جامعه به قبل باز نمی‌گردد و در همگامی با سایر زنان، زندان را به کانون مبارزات خود تبدیل کرده‌اند. اوین و سایر زندان‌های ایران اینک تبلور صدای جنبش زن، زندگی، آزادی و قلب تپنده‌ی اعتراضات جنبش است، جنبشی که به‌رغم سرکوب‌های وحشتناک، زنده و جاری است و راه خود را به اشکال مختلف و متفاوت ادامه می‌دهد. از اعتراضات خیابانی کارگران، پرستاران، بازنشستگان و … تا مقاومت خانواده‌های دادخواه و به‌ویژه حضور گسترده‌ی زنان که رنگین کمان گیسوان عصیانگر‌شان، خیابان‌های شهر را رنگ زندگی بخشیده‌است.
زنان زندانی در اوین، قزل‌حصار، و زندان‌ها‌ی گوشه‌گوشه‌ی ایران، راسخ و پی‌گیر، حرکت‌های اعتراضی به اعدام را که از قبل آغاز شده بود و در خیزش «زن، زندگی، آزادی» گسترده‌تر و پررنگ مطرح شد، با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، تداوم بخشیده و آن‌را با قدرت و استحکام بیشتر به عمق جامعه تسری داده‌اند. آنان پای در  راه رهایی گذاشته و بهای آن را با جان، آزادی و زندگی خود می‌پردازند.
 ما جمعی از زنان فعال داخل کشور و هم‌بندان زنانِ زندانی در زندان بزرگ ایران، ضمن حمایت همه جانبه از این زنان و مبارزاتشان، در هر شرایطی، تمام قد در کنار آنان ایستاده‌ایم و تا رسیدن به جامعه‌ای عاری از هرگونه تبعیض جنسیتی، طبقاتی، نژادی، قومی، دینی، گونه‌ای و …در کنار هم به مبارزه، ادامه خواهیم داد.
جمعی از زنان فعال داخل کشور
شهریور ۱۴۰۳
اخبار روز


@Shbazneshasteganir
کارزار سه شنبه های " نه به اعدام" در سی‌ و چهارمین سه‌شنبه، همچنان مقاوم به پیش میرود.

زندانیان کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۱زندان مختلف امروز سه‌شنبه ۲۷شهریور ، برای سی و چهارمین هفته پیاپی علیه حکم اعدام دست به اعتصاب غذا می‌زنند، که شامل زندانیان زندانهای اوین (بند زنان، بند ۴ و بند ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و واحد۴)، زندان تهران بزرگ، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز ، زندان اسد آباد اصفهان، زندان بم کرمان، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائم‌شهر ، زندان اردبیل، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران می‌باشد.

فعالان این کارزار بار دیگر از تمامی زندانیان در زندان‌های سراسر کشور می‌خواهند که، برای لغو حکم اعدام و نهادینه شدن و سراسری شدن مطالبه لغو حکم اعدام در جامعه، به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" بپیوندند. و ضمن اشاره به حمایت ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی سابق و ۱۵۰ نفر از فعالان مدنی و سیاسی از کارزار،مکررا از عموم نهادها، سازمان‌ها و تشکل‌های حقوق‌بشری، سیاسی، صنفی و کنشگران سیاسی و مدنی و رسانه‌های آزاد خاضعانه می‌خواهند، مساله " نه به اعدام" را در صدر فعالیت‌های خود قرار داده و با کمک به این کارزار و دفاع از "حق حیات" شهروندان؛ راه رسیدن به آینده روشنی برای جامعه را بدون سرکوب و اعدام" میسر سازند؛ آینده‌ای که تنها در سایه اتحاد و عمل جمعی ممکن خواهد شد.


#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
هفته ۳۴
۲۷ شهریور ۱۴۰۳


#سه‌_شنبه_های_نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آلمان - گرامیداشت دومین سالگرد ژینا و جنبش انقلابی زن زندگی آزادی

ایرانیان آزادیخواه ساکن فرانکفورت آلمان با برپایی مراسمی در آستانه دومین سالگرد قتل حکومتی ژینامهسا امینی و جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»

#سه_شنبه_نه_به_اعدام


@shbazneshasteganir
جمعی از زنان داخل کشور: به نام ژن، ژیان، آزادی: زن، زندگی، آزادی

 دو سال از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی می‌گذرد، قتلی که در پی‌خود جنبشی عظیم و در نوع خود بی‌سابقه پدید آورد و در بزنگاه مهمی از تاریخ با انتخاب  شعار زن، زندگی، آزادی علیه حاکمیتِ دیکتاتوریِ اسلامی و مناسبات ارتجاعی، تبعیض‌گرایانه، بهره‌کشانه و زن‌ستیزانه‌ی آن بپاخاست. جنبشی که اگر چه با افت و خیز، ولی پیوسته به‌پیش می‌رود و دمی آرام نمی‌گیرد، جنبشی که  زنان و به‌ویژه جوانان پیشقراولان آن هستند.
خیابان‌ها زیر پاهای دونده و پرشور نسلی معترض و مدرن به لرزه در آمد، نسلی که با ابتکار و خلاقیت در برابر شکل‌های وحشیانه‌ی سرکوب، شیوه‌های نوینی از مبارزه را به نمایش گذاشت و چشم جهانیان را به نقطه‌ای درخشان در خاورمیانه‌ی دین‌زده و مصیبت‌زده خیره کرد!
 فراخوان اعتراضی و به‌موقع و تاریخی زنان  در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ علیه قتل مهسا امینی به‌دست گشت ارشاد، نقطه عطف جنبش شد که ‌متعاقب آن در کردستان و سپس همه‌ی نقاط ایران اوج گرفت و جهانی شد، چنانکه در تظاهرات زنان و کارگران  هند، پاکستان، افغانستان و همچنین در تظاهرات هزاران نفری ایرانیان ساکن  خارج از کشور شاهدش بودیم. این جنبش که اندوخته‌ای از تجربه‌ی ده ها سال مبارزه و به‌ویژه اعتراضات گسترده در  ۸۸  و ۹۶ و ۹۸ را با خود همراه داشت از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخوردار بود که آن‌را از سایر خیزش‌های اعتراضی متمایز می‌کرد :
۱ – جنبش مهسا توانست مبارزات آزادی‌خواهانه، عدالت‌خواهانه، ضدتبعیض، ضدارتجاع، ضدمذهب، محیط‌زیستی و ضدسرمایه‌داری را در سراسر ایران از کردستان تا بلوچستان و خوزستان و… به هم پیوند زده و در عرض چند روز شاهد درهم‌تنیدگی مطالبات میلیون‌ها انسان بودیم.

۲- ویژگی « سکولار و  فمنیستی»ِ جنبش بسیار برجسته بود و منجر به تضعیف سنت‌های ارتجاعی، مردسالارانه  و ‌مذهبی شد. مطالبات و شعارها به گونه‌ای شکل گرفت که ذهنیت  بخش‌های سنتی و مذهبی جامعه را نسبت به جایگاه زنان وجوانان و انتخاب سبک زندگی، به‌طورکلی، و در شکل‌دادن به آینده‌ی سیاسی جامعه  بطور عموم تغییر داد. این تغییرات در مسیر خود بخش‌های بیشتری از جامعه را از بدنه‌ی  سیاسی و ایدئولوژیک حکومت جدا و چنان ضربه‌‌ی  کاری‌ای به اقتدار آن وارد کرد که هیچگاه قابل  بازیابی نخواهد بود. کنش‌هایی چون سوزاندن روسری وعمامه‌پرانی و ده‌ها نمود دیگر از این جمله‌اند. در کنار بی‌حجابی و انتخاب پوششِ آزادِ زنان  و‌مردان و نوع سبک زندگی ، توقعات عینی مردم از نوع زندگی، روزبروز وسیع‌تر و ریشه‌ای‌تر شد و با تبلیغات و سیاست‌های ریاضت‌طلبانه‌ی حاکمیت هرچه بیشتر در تناقض قرارگرفت.

۳- آنچه از جنایات و کشتار و زخمی کردن مردم تا بحال منتشر شده  فقط  نوک کوه یخ جنایات بی‌شماری است که در طی این خیزش و پس از فروکشی موقت آن توسط حکومت انجام شده و در صورت عیان شدن این کوه یخ حجم وحشتناک این جنایات آشکار و برتعداد خانواده‌های مصیب‌دیده و دغدار به مراتب افزوده خواهد شد. اما افشای همین اندک هم باعث ایجاد همدلی میان خانواده‌های داغدار از دهه‌ی ۶۰ ، کوی دانشگاه ، خیزش‌‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ ، مسافران هواپیما پی اس۷۵۷  وایجاد موج قدرتمندی از دادخواهی ‌گردیده که امروز همراه با جنبش‌های دیگر  با مطالبه‌ی مترقی «نه به اعدام» تا روز برپایی دادگاهی علنی برای افشا همه‌ی آمران و عاملان جنایت‌های بی‌حد وحصر حکومت کنار هم خواهند ایستاد. 

۴-  به‌رغم موج شدید سرکوب‌ها مردم تسلیم نشدند. مبارزات زندانیان سیاسی و اعتراضات مستمر و پیگیر آنان و «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» همچون ستاره‌ای در بستر مبارزات مردم می‌درخشد. هنرمندانِ  معترض از  رقص، موسیقی، نقاشی و هر هنر و به هرطریقی برای پیش‌راندن جنبش بهره‌می‌گیرند. جنبش‌های معیشتی کارگران، کشاورزان، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و.. در کنار جنبش‌های محیط‌زیستی و حق به شهر، هر روز مطالبات رادیکالتری را به خیابان آورده و با تحریم گسترده‌ی انتخابات حکومتی، مُهر «نه به شرایط موجود» را پر رنگ‌تر کردند.

۵-  به‌رغم ویژگی تکثر و تنوع مطالباتِ  اقشار مختلف مردم، وجوه اشتراکی قوی و قابل اتکایی در بین این مطالبات وجود دارد. مطالبه‌ی رفاه و تامین معیشت،  آزادی بی‌قید وشرط بیان و عقیده ،توقف سرکوب‌ها و آزادی همه زندانیان سیاسی ، نابودی تمامی اشکال ستم، تبعیض و سلطه اعم از ستم‌های طبقاتی، جنسیتی، ملیتی، دینی، توقفِ غارت اموال و دفعِ فساد سیستماتیک چنان زنجیرهای بهم‌پیوسته‌ای هستند که با تشکل‌یابی و انسجام  می‌توانند هر نیرویی را به تسلیم وادارند.
👇👇👇
شورای بازنشستگان ایران
Photo
بیانیه ی مشترک  بمناسبت دومین سالگرد طلوع انقلاب زن، زندگی، آزادی

دوسال از قتل حکومتی  #مهسا ژینا امینی و فوران انقلاب زن زندگی آزادی میگذرد. انقلابی اجتماعی که برآیند مبارزات طولانی ، ناشی از مصائب و هزینه های سنگین سیاسی اقتصادی و تجربیات بیش از چهل سال  انقلاب به فرجام نرسیده 1357 است که در قامتی نوین متاثر از شرایط امروز و نسل پرورش یافته در جهان کنونی با اعلام اینکه: "دیگه تمومه ماجرا" عروج کرد و آزادى خواهى ، معیشت توام با رفاه عمومی، برابرى طلبى ، مدرنیسم و سکولاريسم را به صف کشید.

بدینگونه  انقلاب نوین انسانی، انقلاب زن زندگی آزادی سر بلند کرد. انقلابی که به عنوان تبلور  آزادی، رفاه و مدرنیسم در تمام دنیا برسمیت شناخته شد و مورد حمایت قرار گرفت.

تقابل اجتناب ناپذیر اکثریت مردم با حکومت از سالها قبل بر سر بدتر شدن شرایط سخت زندگی در جریان بوده و چنانکه می‌بینیم در طی دوسال گذشته، خیابان به عنوان مظهر وجودی انقلاب همواره در تسخیر معترضان بوده است.
دادخواهان ، بازنشستگان ، کارگران ،معلمان ، پرستاران ، دانشجویان، مالباختگان و  زنان شجاعی که از خاکریز فتح شده حجاب قدمی به عقب بر نداشتند ،خیابانها را به عرصه نبرد تبدیل کرده اند.

دادخواهان با گرامیداشت یاد عزیزانشان که نمادهای انقلاب هستند، پیام ادامه راه آنها تا رسیدن به آزادی و عدالت را میدهند.

بازنشستگان با تجمعات مداوم هفتگی به بلندگوی مطالبات جامعه بدل شده اند و هر روز گسترده تر و در شهرهای بیشتر ندای نه به شرایط موجود شده اند.

کارگران در بیشتر مراکز کاری از جمله کارگران پروژه ای و ارکان ثالث تا کارکنان رسمی نفت و واگن پارس با گسترش اعتراضات و اعتصاباتشان انقلاب را قوام بخشیده اند و شاهد راهپبمایی ها و اعتصابات پرشور به همراه خانواده های کارگری هستیم.

در آستانه دومین سالگرد انقلاب مهسا، پرستاران و کادر بهداشت و درمان  با همبستگی بینظیری با اعتصاب و اعتراض و تجمع ،با فریاد زدن درد مشترک، اتحادی سراسری و بیسابقه در تاریخ جنبش های معیشتی را به نمایش گذاشتند .

امروز ما با یک جنبش قوی بر سر معیشت، آزادی و برابری در سطح جامعه روبرو هستیم.
انقلابی که با شعار  #_زن_زندگی_آزادی سر بلند کرد و با #منشور_خواستهای_حداقلی_بیست_تشکل کارگری- اجتماعی و پرچم #میثاق_تشکلها در اول ماه مه افق پیروزی را ترسیم کرد، با  گامهایی استوار تری به جلو گام بر میدارد.

گرچه خیزش گسترده مردمی در این دو سال با فجیع ترین اشکال سرکوب حکومتی روبرو و تمام قدرت پلیسی و نظامی و امنیتی و زندان و اعدام برای عقب راندن فضای انقلابی به کار گرفته شد و بطور نسبی از التهاب و شتاب اولیه اش کاسته شد، ولی این رویکرد هرگز نتیجه نداد و به جرئت می‌توان ادعا کرد که قویترین جنبش علیه شکنجه و اعدام در همین شرایط سرکوب  شکل گرفت  که قوام آنرا  در " سه‌شنبه‌های  نه به اعدام" در زندانها و حمایت مردم از این جنبش مترقی شاهدیم.
نتیجه  اینکه جامعه معترض نه تنها مرعوب نشده بلکه با فشرده تر شدن فنر خشم و نفرت اکثریت ، زمینه ی به سرانجام رساندن انقلاب ناتمام زن، زندگی،آزادی با قدرتی مهیب تر از دو سال قبل مهیا گردیده است.
ما مردم به جان آمده، میدانیم که راهی جز ادامه متحدانه و گسترده انقلاب زن زندگی آزادی پیش روی خود نداریم.

اینک در دومین سالگرد انقلاب نوین زنانه تاریخ، ما معلمان ، ما کارگران پرستاران و بازنشستگان، ما زنان و دادخواهان، ما جوانان آزادیخواه و ما مردمی  که از فقر و فساد و گرانی و ظلم و تبعیض حاکمان به جان آمده ایم، با ادامه اعتراضات، تجمعات و اعتصاباتمان و فریاد دوباره  "اتحاد ،اتحاد، علیه فقر و فساد" با گرامیداشت قدرتمند و پر شور سالگرد آغاز انقلاب، یکصدا با هم برای  برچیدن مناسبات نابرابر ، پایان دادن به بیحقوقی زن و بردگی مزدی، و بازگرداندن اختیار به انسان هم پیمان میشویم.

زنده باد #انقلاب_زن_زندگی_آزادی

#ایستاده‌ایم_تا_پایان

امضاء ها :

-انجمن برق و فلز کرمانشاه

-چالش صنفی معلمان ایران

-شورای بازنشستگان ایران

-شورای سازماندهی اعتراضات
کارگران پیمانی نفت

-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)

-شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران

-کانون‌گفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی

-ندای زنان ایران

-نهاد دادخواهان


شهریور۱۴۰۳


@Shbazneshasteganir
سی و دومین کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام”، گسترش کارزار به ۲۱زندان در آستانه سالگرد اعتراضات ۱۴۰۱

با پیوستن زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم کرمان کارزار علیه اعدام به ۲۱ زندان گسترش یافت


متن کامل بیانیه زندانیان اعتصابی در سی‌ودومین هفته اعتصاب غذا به شرح زیر است:
در آستانه سالگرد قتل زنده‌یاد مهسا[ژینا] امینی، اقلیت حاکم بر کشور با نقض تمام موازین حقوق‌بشری، در یک هفته گذشته باز هم دست به اقداماتی ضد انسانی زده است.
در سه‌شنبه گذشته ششم شهریور و همزمان با اعتصاب غذای صدها زندانی در کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” در زندان‌های مختلف کشور، دستگاه قضائی استبداد دینی حاکم بر ایران، در یک اقدام ضد انسانی در شهر سبزوار یک زندانی را در ملاء‌عام اعدام کرد. رفتاری قرون وسطائی که خشم و انزجار جامعه حقوق‌بشری و عموم مردم را درپی داشت.
هم‌زمان و در دیگر نقاط از جغرافیای این سرزمین ِگرفتار اقلیتی مستبد، دو جنایت دیگر نیز رخ داد، و دو بار دیگر “حق حیات” شهروندان در کمال قساوت از آنان گرفته شد. نخست یک زندانی به نام سیدمحمد میرموسوی (در بازداشتگاهی در شهر لاهیجان) و دوم زندانی دیگری به نام کمیل ابوالحسنی، در زندان تنکابن توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران امنیتی زندان زیر شکنجه و به شکلی فجیع به قتل رسیدند.
قتل سید محمد میرموسوی توسط ماموران نیروی انتظامی
انجام این دو قتل توسط ماموران حکومتی که بنا بر سابقه کمترین بازخواست و هزینه برای آمران و عاملان آن در پی نخواهد داشت؛ هم‌زمان بود با صدور حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی به نام عباس تورنجی در زندان بم استان کرمان.
عباس تورنجی زندانی سیاسی است که در روندی بسیار مبهم و با نقض حقوق بنیادین وی همچون حق “دادرسی منصفانه” و…به اتهام قتل یک مامور امنیتی پشت درهای بسته یک بی‌دادگاه محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.
بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… روبه‌رو بوده‌است، و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است.
تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیده‌اند که باید درمقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافته‌است، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سی‌ودومین هفته پیاپی در کارزار” سه‌شنبه‌های نه به اعدام” در اعتصاب غذا به سر می‌برند.
این کارزار در یک هفته گذشته بنابر گزارش منابع موثق در رسانه‌های حقوق بشری با پیوستن شماری از زندانیان زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان، به ۲۱ زندان مختلف در سرتاسر کشور گسترش یافته است؛ و همچنین هفته گذشته شاهد حمایت ۶۸ نهاد و سازمان مدافع حقوق بشر ایرانی و بین‌المللی از آن بوده‌ایم.
کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، بیانیه پیوستن جمعی از زندانیان زندان اسدآباد مبارکه به این کارزار
بنا بر اطلاع منابع موثق زندانیان کارزار‌ “سه‌شنبه‌های نه به اعدام” در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین(بند زنان، بند۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد۳و۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائم‌شهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم،
ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام و تاکید بر لغو اعدام و پایان این “وضعیت غیرانسانی” قتل فجیع محمد میرموسوی و کمیل ابوالحسنی و نقض “حق زندگی” شهروندان ایرانی به اشکال مختلف توسط حکومت را نيز با شدت محکم کرده، و بار دیگر از مردم آزادیخواه ایران و زندانیان دربند می‌خواهند که برای مقابله با اعدام از کارزار “سه‌شنبه‌های نه به اعدام”حمایت کرده و به آن بپیوندند.
کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام
سه‌شنبه‌ ۱۳شهریور ۱۴۰۳


@Shbazneshasteganir
نامه سرگشاده ۳ زندانی سیاسی در خصوص خطر جانی برای افشین بایمانی و سامان یاسین



🔻با درود به مردم شریف و آزاده

دو همبندی ما آقایان #افشین_بایمانی و #سامان_یاسین که یک سال گذشته را در کنار آنان در واحد چهار زندان قزلحصار دربند بوده‌ایم، در روندی غیرقانونی و با "امنیتی‌سازی پروسه درمان زندانیان" که پیشتر موجب گرفتن جان عزیزانی چون بکتاش آبتین، ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی و ده‌ها تن دیگر از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی شده، امروز با خطر جدی نقض حق حیات‌شان مواجه هستند‌.

آقای #افشین_بایمانی همبندی ما بیست‌وپنجمین سال حبسش را پشت سر می‌گذارد؛ و بر اثر تحمل "ربع قرن" حبس ظالمانه دچار نارسائی قلبی شده و در چند ماه اخیر دست‌کم از سوی چندین پزشک در داخل زندان (دکتر حاجی‌بابایی در ۱۴۰۲/۱۰/۲۲؛ دکتر امجدی در ۱۴۰۲/۱۱/۹ و ۱۴۰۳/۵/۸ و دکتر رجبی در ۱۴۰۳/۶/۷) معاینه، و هر بار بر درمان فوری و انجام عمل قلب در بیرون از زندان تاکید شده‌ است؛ پزشکی قانونی نیز در پائیز سال گذشته ضمن تایید نارسایی قلبی آقای بایمانی، ایشان را به دکتر بهار مرادی متخصص قلب و عروق معرفی کرده و خانم دکتر مرادی بر فوریت انجام عمل و بستری شدن و دور بودن بیمار از شرایط استرس‌زا (زندان) تاکید کرده بودند.(اسناد دستورات پزشکی مذکور موجود است. )

در چنین شرایطی دادستان تهران و معاون دادستان و دادیار ناظر بر زندان آقای نیری به دلایل نامعلوم با اعزام فوری آقای بایمانی به مرخصی درمانی و انجام عمل قلب و طی مراحل درمانی دیگر در بیرون از زندان تحت نظر خانواده، از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی درمانی خودداری می‌کنند.

درباره آخرین وضعیت آقای افشین بایمانی باید یادآور شویم، ما به عنوان همبندی‌،از ایشان خواستیم به دلیل مشکلات قلبی در سی‌ویکمین هفته کارزار اعتصاب غذای "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در روز سه‌شنبه مورخ شش شهریور ۱۴۰۳ شرکت نکنند، اما ایشان به اصرار خود به این کارزار اعتصابی متعهد بوده و روز سه‌شنبه را همراه با ما در اعتصاب غذا به سر بردند؛ کمتر از نیم‌روزی پس از آن در روز چهارشنبه دچار حمله قلبی مجدد شده و با علائم سکته قلبی به مرکز درمانی بیرون زندان فرستاده شده و یک روز بعد بازگردانده شدند.

در مورد دیگر همبندی ما آقای سامان یاسین هنرمند زندانی نیز باید شهادت دهیم، با وجود دو بار بستری شدن ایشان در بیمارستان روان‌پزشکی رازی و نظریه کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر تشدید بیماری‌های ایشان در شرایط زندان، و در شرایطی که نزدیک به دو سال است که این جوان به صورت بلاتکلیف در زندان است؛ دادستانی و نماینده ایشان هیچ‌گونه دغدغه‌ای نسبت به حفظ جان این زندانی سیاسی نداشته و تنها به نگارش نامه‌هایی به زندان و تاکید بر "دسترسی زندانی به خدمات پزشکی!" بسنده کرده‌اند!

این در حالی است که #سامان_یاسین علاوه بر بیماری‌های دیگر، دچار بیماری پنیک بوده که حضور در شرایط استرس‌زای زندان این بیماری را تشدید می‌کند. به‌گونه‌ای که هر روز و هر ساعت بیم آن می‌رود که جان وی به خطر افتد.

واقعیت موجود در زندان قزلحصار خود هولناک و غیرانسانی است، ما نه می‌خواهیم با کلمات بازی کنیم، و نه ذره‌ای از واقعیت فراتر برویم.

دادستان تهران و معاون ایشان در مورد این دو هم‌بندی‌ ما یا آگاهانه و با تصمیم خود و یا تحت فشار نهادهای دیگر، با عمل نکردن به قانون و تداوم نگهداری آنها در زندان و محروم کردن‌شان از حق درمان در خارج از زندان و زیر نظر پزشکان مورد تایید خانواده، در عمل زمینه "قتل سیستماتیک" و "کشتار سفید" آنها را فراهم آورده‌اند. قتل و کشتاری که بنا بر اطلاع موثق در مورد ده‌ها زندانی در دیگر زندان‌ها از جمله در زندان شیبان اهواز، بند زنان زندان اوین، بند ۴ زندان اوین و.... نیز درحال وقوع است.

در آخر اینکه ما به عنوان همبندی این دو عزیز، خواهان آزادی یا دست‌کم اعزام به مرخصی استعلاجی فوری #افشین_بایمانی و #سامان_یاسین هستیم، و مسولیت بروز هر حادثه‌ای و به خطر افتادن سلامتی یا جان این عزیزان در زندان را برعهده دادستان تهران، معاون ایشان و البته در مراتب بالاتر قوه‌قضائیه و سازمان زندان‌ها را در این مورد مسول می‌دانیم. بدیهی است که در صورت تداوم این شرایط غیرقانونی و نقض حقوق این دو عزیز، مقاومت و اعتراض را حق خود دانسته و اعتراضات دیگری را در داخل زندان به مورد اجرا خواهیم گذاشت.

احمدرضا حائری
حمزه سواری
سعید ماسوری

زندان #قزلحصار
شهریور ۱۴۰۳


@Shbazneshasteganir
شماره ۵

🔴 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام بپیوندیم.

عاتکه رجبی

در پنجمین هفته همراهی‌ام با این کارزار، تصمیم دارم مطالبی در خصوص "سیاست اقتدارگرا و اعدام" و "اعدام دسته‌جمعی زندانیان سال ۶۷" را بازنشر کنم.

"حکم اعدام، شنیع‌ترین شکل شکنجه است و شکنجه، شنیع‌ترین شکل حکم اعدام. هر دو هدف یکسانی دارند و ترکیبی هستند از رنج و مرگ."
رامیرز

🔸 سیاست اقتدارگرا و اعدام:
وجود حکم اعدام، هم‌سو با نظر طرفداران حکومتی است که قدرتی مطلق و انحصاری از جمله حق گرفتن زندگی شهروندان را دارد. به این ترتیب قربانی حکم اعدام، بزرگ‌تر از قاتل و مقتول و خانواده‌هایشان، یعنی کل جامعه است. در چنین شرایطی و در حالیکه حق شهروندان برای زندگی، مقدم بر حق دولت برای کشتن است، کدام قدرتمندتر و کدام مسلط‌ترند؟ این حقی که افرادی جان هم نوع خود را می‌گیرند، از کجا نشات می‌گیرد؟ قانون نماینده اراده عامه است که از مجموع اراده افراد پدید آمده، از این رو باید پرسید: چه کسی به افراد دیگر حق داده که حیات کسی را از وی باز گیرند؟ آیا نظامی با مجوز کشتن، نظامی خطرناک نیست؟ آیا شهروندان چنین نظامی، ممکن نیست قربانیان این نظام شوند؟ چه کسی از بقا و تداوم حکم اعدام سود می‌برد؟

ممکن است مجرمان برخی جرائم فجیع، با توجه به ضرورت تناسب وزن جرم و مجازات، شایسته مرگ باشند، اما آیا ما اجازه داریم آن‌ها را بکشیم؟ مجرمانی که خود در شرایط این نظام، پرورش یافتە و اعمال خشونت و جرم آنان نتیجەی سیاست‌های غلط و ناعادلانەی سیستم در مقابل خود جامعە است. بسیاری از کشتارها اشتباه‌اند و نظام‌های مجازات‌کننده مرگ نیز خطاکار و بالقوه خطرناک‌اند. نظام‌های حامی کشتار، اغلب خشن، محاسبه‌گر و برنامه‌ریزی شده هستند.

واکنش وحشیانه در برابر عمل وحشیانه، تداوم چرخۀ خشونت و سهیم شدن در استمرار فرهنگ خشونت است. محکومان ممکن است سزاوار سلب حیات باشند، اما ما نباید آنها را بکشیم، زیرا بهتر از آنها هستیم. این حقیقت که او یک قاتل است نباید به همان میزان از ما یک قاتل بسازد. مجازات باید خاستگاه حیات باشد و نه خاتمه حیات، بلکه باید در راستای تصحیح حیات باشد و بیشتر امری جبرانی باشد تا امری همچون کشتن حیات. بی‌اعتنایی نظام سیاسی به حیات شهروندان، بر آنان بازتاب منفی دارد. پیام صدور مجوز کشتن در هر نظامی این است که "کشتار همیشه خطا نیست" درحالیکه اعدام یا کشتن، قدرت تسلط بر زندگی افراد توسط حاکمیت را نشان می‌دهد که نه اثر مثبت دارد، نه اثر بازدارنده و نه اصلاح کننده است.

همچنین به این مهم باید اشاره داشت که یکی از سیاست‌های حکومت‌های اقتدارگرا جهت ایجاد رعب و پدید آوردن حالت متابعت و یکنواختی عقیدتی سیاسی در بین توده مردم، اعدام است.

🔸 اعدام زندانیان عقیدتی-سیاسی در تابستان ۱۳۶۷

در ماه‌های مرداد و شهریور ۱۳۶۷ چند هزار نفر زندانی سیاسی-عقیدتی به صورت مخفیانه، اعدام شدند.

بسیاری جوانانی در دهه دوم زندگی خود بودند که عمدتا به دلیل «داشتن اعلامیه و نه فعالیت مسلحانه» بازداشت شده بودند و در حال گذراندن محکومیت یا حتی محکومیتشان تمام شده بود. برخی تحت این عنوان که به خدا، جهان بعد از مرگ و روز رستاخیز اعتقادی ندارند به دار آویخته شدند.

در نخستین ساعات روز جمعه ۲۸ تیر ۱۳۶۷، حصارهای آهنینی بر گِرد زندانهای اصلی، در سرتاسر ایران کشیده شد. دروازه‌ها بسته و تلفن‌ها قطع شد. تلویزیون‌ها را از برق کشیدند و از توزیع نامه‌ها، روزنامه‌ها و بسته‌های دارویی در زندانها خودداری ورزیدند. ساعات ملاقات منحل و بستگان زندانیان را از حول و حوش زندانها پراکنده ساختند. به زندانیان دستور داده شد که در سلولهای خود باقی بمانند و از صحبت با نگهبانان خودداری کنند. رفت‌و‌آمد به مکانهای عمومی مانند درمانگاهها، کارگاهها، قرائت‌خانه‌ها، تالارهای تدریس و حياتها ممنوع شد.
طی فرمانی، به کمیسیونی ویژه اختیار داده شد اعضای سازمان مجاهدین خلق را بعنوان "محارب" و افراد وابسته به سازمانهای چپ را بعنوان "مرتد" اعدام کنند. ابتدا به آنها اطمینان دادند که محاکمه‌ای در کار نیست بلکه جریانی است به منظور اعلام عفوعمومی و جدا کردن مسلمانان از غیر مسلمانان. پس از این جلب اطمینان از افراد خواسته شد نام سازمانی را که قبلا به آن وابسته بوده و اعتقاد به دین اسلام را اعلام دارند.

کسانیکه پاسخ نامساعد میدادند بیدرنگ به اتاق ویژه‌ای هدایت میشدند. در آنجا انگشترها و عینکهایشان ضبط و به آنها گفته می‌شد وصیتنامه خود را بنویسید. سپس آنها را به سوی چوبه‌های دار پنهانی می‌بردند و در گروه‌های۶نفری به دار می‌آویختند. اعدام شدگان بدون اطلاع به خانواده‌ها، در گورهای دسته‌جمعی به خاک سپرده و بیشترخانواده‌ها پس از چند ماه خبردار شدند که فرزندانشان اعدام شده‌اند.



@Shbazneshasteganir
🟣‌ ۳۰ هفته مقاومت علیه اعدام؛ تداوم کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۱۸ زندان کشور


متن: «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که اکنون با پیوستن صدها زندانی در ۱۸ زندان سراسر کشور همراه شده، بنا بر بیانیه‌ها و مواضع کنشگران زندانی همراه با آن، از ابتدا مخالفت و اعتراض به نفس اعدام به عنوان یک مجازات غیرانسانی و بدون بازگشت را مستقل از نوع اتهام و یا انگیزه و اعتقادات محکومانِ به اعدام، و لغو این مجازات غیرانسانی را هدف خود قرار داده است.

تداوم و گسترش مداوم این کارزار در حالی است که مقامات قضائی و امنیتی "جمهوری اسلامی" از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون بیش از ۳۱۰ نفر را به دار آویخته و اعدام کرده‌اند، در میان این تعداد قربانی اعدام در چند ماه اخیر، ۱۶ نفر از زنان زندانی نیز اعدام شده‌اند و حکومت با سرعت بخشیدن به ماشین اعدام خود در هفته‌های اخیر، ۱۱۸ نفر را فقط در مردادماه اعدام کرده است.

گستردگی استفاده حاکمیت استبداد دینی در چند وقت اخیر از مجازات اعدام، به گونه‌ای بوده است که گویی کارگزاران استبداد به شکل سیستماتیک راه‌حل همه بحران‌ها را در پای چوبه طناب دار یافته و به تعبیری "انتقام سخت" خود را با "اعدام" از فرزندان این آب و خاک می‌گیرند.

در این بین جامعه زنان که می‌تواند نیروی محرکه تغییرات بنیادین در ایران باشد، هدف سرکوب بیشتر در خیابان و در زندان توسط حکومت بوده است؛ آمار ۱۶ اعدام زنان زندانی در ۵ ماه اخیر، دستگیری‌ها و خشونت علیه زنان در جامعه به بهانه "حکومت ساخته" حجاب، که در مواردی به مرگ یا نقض حق سلامت دختران و زنان این سرزمین نیز انجامیده، مصداق بارزی از این رویارویی خشونت‌بار حاکمیت با زنان به عنوان نیروی پیشرو در تغیرات بنیادین به حساب می‌آید.

روشن است که "جمهوری اسلامی" در این اعدام‌ها مجموعه‌ای ۱۰۰ یا ۱۲۰ نفره را اعدام نمی‌کند، بلکه ۱۲۰ "تک نفر" را در تنهایی خودشان اعدام می‌کند و همه دیگرانی که شامل هزاران زندانی هستند هم کماکان تنها و بی‌پناه در انتظار آخرین روز زندگی و اجرای حکم اعدام‌شان باقی می‌مانند؛ به همین دلیل  چنان‌که زندانیان زندان اوین و لاکان رشت به درستی اشاره کرده بودند؛ مقابله و متوقف کردن این ماشین کشتار و اعدام در اقدامات و اعتراضات دسته جمعی و سراسری ممکن خواهد بود، یعنی مستقل از انگیزه‌ها، اعتقادات و...از آنجا که اعدام مقوله‌ای اجتماعی است و توسط حکومت اجرا می‌شود، مقابله با آن نیز یک امر اجتماعی بوده که تنها به صورت دسته‌جمعی و با اتحاد امکان‌پذیر خواهد شد.

همین ضرورت اتحاد و همدلی برای مقابله با اعدام را زندانیان کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" بارها مطرح کرده و برای مقابله و جلوگیری از تداوم اعدام‌ها از همگان خواسته‌اند که به هر شکل ممکن بپا خیزند و  زندانیان را برای این مقابله و مقاومتی که از درون زندان شروع شده یاری دهند.

بنا بر اطلاع منابع موثق که به دست ما رسیده، زندانیان اعتصابی "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" امروز نیز برای سی امین هفته پیاپی در زندان‌های مختلف کشور از جمله زندان‌ اوین (بندزنان، بند۴، بند ۶ و بند ۸)، زندان قزاحصار ( واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان قائم‌شهر، زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان)، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان خوی، زندان نقده، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام دست به اعتصاب غذا زده‌اند؛ و از همه هم‌وطنان، بویژه زندانیان زندانهای دیگر خواستار پیوستن به این کارزار و حمایت از آن شده‌اند. و از گزارشگر ویژه حقوق بشر خانم مای ساتو، خواستار توجه ویژه به اقدامات ضدانسانی بویژه اعدام در ایران و تلاش بی‌قفه در راستای توقف اعدام‌ها و پایان پذیرفتن این وضعیت غیرانسانی در ایران شده‌اند.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

۳۰مرداد۱۴۰۳»


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


به نقل از بیدارزنی


@Shbazneshasteganir
گزارش شماره‌ی پنج از دهمین کنگره‌ی جهانی سازمان آموزش بین‌الملل؛ پنل "تعهد اتحادیه‌ها در مبارزه با ناسیونالیسم افراطی و نیز برابری جنسی_جنسیتی"؛ اتحادیه‌ها پیشگام در ایجاد برابری، دموکراسی، دربرگیرندگی، حقوق بشر و حقوق جامعه‌ی رنگین‌کمان

فعالین در زمینه‌های حقوق‌بشری و حقوق جنسی-جنسیتی در سراسر جهان به‌طور مستمر برای ایجاد عدالت و برابری تلاش می‌کنند. به همین منظور، در دهمین کنگره جهانی بین‌المللی آموزش، پنلی با عنوان "تعهد برای حقوق و برابری جنسی-جنسیتی در مقابل ناسیونالیسم افراطی و اقتدارگرایی" برگزار شد.

مدیر این جلسه، #جنیفر_موزس، مسئول برابری جنسی-جنسیتی و آموزش در اتحادیه معلمان بریتانیا (NASUWT)، بحث را با تأکید بر پیشرفت‌های قابل‌توجه در زمینه حقوق بشر و حقوق جنسی-جنسیتی طی دهه‌های گذشته آغاز کرد. موزس با معرفی شیوا عاملی‌راد به حاضرین پنل آغاز شد:

#شیوا_عاملی‌راد: در ایران، از همان ابتدای انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، جنگی تمام‌عیار علیه زنان و هر آنچه "زنانه" تلقی شود، در جریان بوده است. زن‌ستیزی یکی از ارکان اصلی این حاکمیت است که ریشه در ظهور جنبش‌های سیاسی مذهبی و تأسیس یک رژیم تمامیت‌خواه بر پایه ایدئولوژی اسلامی دارد که به‌طور گسترده‌ای با "انقلاب فرهنگی" آغاز شد که منجر به تداوم گسترده انواع تبعیض و نابرابری‌هایی می‌شود که فراتر از جنسیت و شامل طبقه، ملیت و دیگر فاکتورها و ریزفاکتورهای بسیاری است...
⬅️ لینک ادامه‌ی توضیحات

وضعیت فعالین زن و حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
تعداد زیادی از فعالین زن جنبش "ژن ژیان ئازادی" در ایران با مشکلات و فشارهای زیادی مواجه هستند: اخراج  معلمان از جمله #سمیه_اخترشمار، معلم ؛ صدور ۶۰ سال حکم زندان برای ۱۱ نفر از فعالین زنان در گیلان، از جمله #فروغ_سمیع‌نیا و همراهانش؛ صدور ۲۱ سال زندان برای #ژینا_مدرس‌گرجی، از فعالین زنان کوردستان؛ در دو مورد بسیار غیرمنتظره، #شریفه_محمدی، فمنیست آذربایجانی و عضو سابق یکی از اتحادیه‌های کارگری، و #پخشان_عزیزی، فعال زنان و روزنامه‌نگار اهل کوردستان، به اعدام محکوم شده‌اند. نیز در واکنش به مقاومت زنان و دختران نوجوان در جنبش "ژن ژیان ئازادی" حاکمیت اقدام به مسمومیت شیمیایی مدارس دخترانه کرده است و صدور حکم زندان برای فعالین دانشجویی و معلمان از جمله صدور حکم زندان برای #محمد_حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، که اخیرا از زندان آزاد شده بود...
⬅️ لینک ادامه‌ی توضیحات

آموزش در معرض حمله
موزس تأکید کرد که تغییرات اجتماعی و قانونی نیازمند اقدامات در جبهه‌های متعدد است و آموزش یکی از میدان‌های نبرد کلیدی به شمار می‌آید. او بر ضرورت آموزش رایگان، با کیفیت، برابر و عمومی تأکید کرد. در ادامه عاملی‌راد خاطرنشان کرد که در ایران، موضوع آموزش رایگان تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.  متأسفانه خصوصی‌سازی آموزش با سرعت فزاینده‌ای در حال گسترش است ...
⬅️ لینک ادامه‌ی توضیحات

تأثیر بر جوامع حاشیه‌نشین و نقش فعالین در این حوزه
موزس هشدار داده است که حامیان قوانین ناسیونالیسم افراطی در تلاش هستند تا با مقابله با برابری جنسی-جنسیتی، هنجارهای دموکراتیک را تضعیف کنند. او اظهار داشت: "اولین کسانی که از این قوانین آسیب می‌بینند، گروه‌هایی هستند که در جوامع ما حاشیه‌رانده شده‌اند." عاملی‌راد نیز با تأیید گفته‌های موزس، به شدت خشونت و سرکوبی که بر گروه‌هایی که در تقاطع طبقه، ملیت، مذهب و... به حاشیه رانده‌ شده‌اند، اشاره کرد. عاملی‌راد، توضیح داد که سلسله‌مراتب قدرت در ایران بر اساس "مرد، فارس، شیعه، طبقه متوسط" شکل گرفته است و... همچنین یکی از دیگر مسائل مهم در ایران، موضوع اعدام‌ها یا همان قتل‌های حکومتی است. وی به اقدام شایسته‌ی زندانیان در کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اشاره کرد.
⬅️ لینک ادامه‌ی توضیحات


سوالات مطرح شده در جلسه:
  ⬅️ لینک پاسخ به سوالات
- وضعیت افراد جامعه‌ی رنگین‌کمان که در تقاطع دیگر ستم‌ها قرار دارند:
- وظیفه و نقش مردان سیس‌جندر:
- راهکارهای مبارزه با بی‌عدالتی:

عاملی‌راد در پایان سخنانش تأکید کرد که به عنوان فمینیست و نیز یک فعال صنفی معلمان، باور دارم که مقاومت، زندگی است و ما همچنان مقاوم و متعهد به هدف آموزش و عدالت باقی خواهیم ماند. این تعهد به ما اجازه می‌دهد تا در برابر چالش‌ها ایستادگی کنیم و به ترویج عدالت و برابری در تمام سطوح جامعه ادامه دهیم.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران


@Shbazneshasteganir
خبر فوری

جمعی از زنان زندانی در بند نسوان لاکان رشت  همگام با سه شنبه های اعتراضی ودر اعتراض به حکم اعدام، شریفه محمدی و پخشان عزیزی  امروز سه شنبه ۲۳ مرداد  دست به اعتصاب غذا زدند
جمعی  از زنان محبوس در زندان لاکان رشت ضمن اعلام همبستگی با کارزار سه شنبه های نه به اعدام به طور ویژه علیه احکام اعدام برای شریفه محمدی و پخشان عزیزی ،امروز ۲۳مرداد  دست به اعتصاب غذا زدند ،لازم به توضیح است که در زندان لاکان رشت  ۱۴ نفر در معرض اجرای حکم اعدام قرار دارند.
صدای اعتراض هر روز بلندتر و همه گیرتر می شود و مخالفین اعدام، فعالین حقوق بشر و سازمانها و نهادهایی که به اشکال مختلف حمایت خود را از شریفه محمدی و سایر محکومین به اعدام نشان داده‌اند ، منتظر هستند تا دیوان صدای آنها را شنیده و پرونده ها را عادلانه و منصفانه بررسی کرده با لغو حکم اعدام و ازادی بی قید و شرط شریفه محمدی این آبروریزی قضایی را جبران کند.
سه شنبه
۲۳ مرداد ۱۴۰۳

#جنبش_همبسته_مردم_علیه_اعدام_تحت_هرعنوان


@Shbazneshasteganir
علی اسداللهی، برادر آنیشا:

از سه شنبه تمام تماس‌های بند زنان اوین قطع است.


#سه_شنبه_های_نه_به_اعدام


@Shbazneshasteganir
پاسخ ما به  قتل و خشونت در زندانها و خیابان تا چوبه های دار #نه_به_آپارتاید_جنسیتی

در هفته های گذشته بخصوص بعد از شکست انتخاباتی حکومت،شاهد خشونت افسارگسیخته حاکمان علیه مردم بویژه زنان هستیم.
از  شلیک به #آرزو_بدری،پزشک جوانی که به جرم #بی_حجابی، در خودرو شخصی خود مورد اصابت گلوله  قرار گرفت و توان راه رفتن را از دست داد  تا جنگ با دختران نوجوان چهارده ساله،  #نفس_حاجی_شریف که شبیه به جنایت قتل #مهسا_امینی، سرش را  به تیر چراغ برق کوبیدند و در خودرو مرگ گشت ارشاد ، زانو به گردنش فشردند.
همانطور که در تراژدی حمله به کودک مهاجر افغانستانی، گردن‌کودک ناشنوا را سبعانه زیر فشار زانوی مامور حکومتی، شکستند.

این کابوس جنگ هر روزه زنان و همه انسانهایی است که تحت حاکمیت زور و فساد و تبعیض زندگی می کنند.
جنگی که با شروع #انقلاب_زن_زندگی_آزادی ابعاد گسترده ای پیدا کرد و زنان و  کارگران و معلمان ،بازنشستگان و پرستاران، جوانان و دانشجویان و  همه مردم را در یک صف مقابل مناسبات حاکم قرار داده است.
همچنان که زنان زندانی سیاسی شجاعانه در اعتراض علیه احکام اعدام فعالین زن، تحصن کردند و صدای فریاد هایشان جهانی شد.
همراه با  #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام هر هفته دست به اعتصاب غذا می زنند و در اعتراض به خبر شوک آور اعدام #رضا_رسایی، سکوت نکردند و مورد حمله وحشیانه گارد زندان قرار گرفته و مجروح شدند.
زنان زندانی سیاسی اوین، جانانه  در صف مقدم مبارزه علیه دیکتاتوری حاکم، ایستاده اند.
حاکمیتی که  تلاش می کند با اعدام و کشتار و خشونت، سبعیت مطلق خود را به نمایش بگذارد و مردم به جان آمده را به عقب براند.
هر روز با اسامی طرح های سرکوب، از حجاب بان ،نور و طوبی در خیابانها لشگر کشی می کنند تا خاکریز فتح شده حجاب از سوی زنان را باز پس بگیرند به طوری که روزانه شاهد حضور انواع نیروهای امنیتی _نظامی در خیابانها، برای حجاب اجباری هستیم و زنان نه تنها قدمی به عقب برنمی گردند، بلکه شاهد شکستن زنجیرهای آپارتاید جنسیتی با قدم های استوار زنان بی حجاب همانند #زارا_اسماعیلی  هستیم که جسورانه در خیابان آواز می خوانند و زنان و مردان رهگذری که با هر نوایی در خیابان به رقص در می آیند.
رقص و آواز و فریاد اتحاد ما تمام آوار سهمگین چندین دهه مناسبات ضد زن حاکم را به کنار خواهد زد و دور نیست روزی که  همچون آغوش زیبایی #کیمیا_علیزاده و #ناهید_کیانی در  المپیک،همگی یکدیگر را به آغوش بفشاریم و سرود پیروزی سر دهیم.
اینچنین است که جنبش #زن_زندگی_آزادی  تا برپایی یک دنیای شاد آزاد و برابر  برای همه انسانها سر باز ایستادن ندارد.

#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_به_آپارتاید_جنسیتی

ندای زنان ایران
مرداد ۱۴۰۳

@Shbazneshasteganir
از متن بیانیه مشترک  علیه اعدام
(بازنشر)

ما تشکلهای کارگری ، معلمان ، زنان ، پرستاران ، بازنشستگان و دانشجویان که در صفوف مبارزات خود برای احقاق حقوق و مطالباتمان  با انواع سرکوب ها مواجه بوده ایم خوب می دانیم که اعدام ابزار سرکوب و ارعاب جامعه است و بشریت مدرن و متمدن این مجازات قرون وسطایی را دون  شان خود می داند و باید برای توقف و لغو  احکام بیش از پیش با هم متحد شویم.
پیکره جامعه ایران سالهاست از اعدام زخم خورده است و جنبش علیه اعدام  جنبشی قدرتمند در ایران است.  و امروز در برابر موج اعدامها مخالفت با اعدام  به امر همگانی مردم بدل شده است.
اعدام کشتن حرمت انسان چه در ظرفیت های فردی و چه اجتماعی است.
از همین رو ما امضا کنندگان این بیانیه از سه شنبه های اعتراضی علیه احکام اعدام حمایت کرده و همگام با زندانیان قزلحصار و دیگر زندانها و همه خانواده های آنها برای توقف و به پایان رساندن ناقوس مرگ اعدام هم صدا می شویم.


#جنبش_نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی

#رضارسایی


@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سحرگاه امروز سه‌شنبه ۱۶ مرداد، زندانی سیاسی #رضا_رسائی توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید.

رضا رسائی ۳۴ساله از بازداشت‌شدگان اعتراضات #زن_زندگی_آزادی بود و ماه‌ها تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار داشت .
در شرایطی که جنبش نه به اعدام به یک کارزار مطالباتی قوی تبدیل شده و اکثریت مردم خواهان لغو آن شده اند ، طناب‌ دار حکومت همچنان دنبال گردن میگردد!

#اعدام_قتل_عمد_حکومتی

@Shbazneshasteganir
بیست وهشتمین هفته "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام"

پیوستن زندانیان سیاسی بند زنان و مردان لاکان رشت به "کارزار‌ سه‌شنبه‌های نه به اعدام"

جمهوری اسلامی در ابتدای سال جاری تا کنون دست‌کم ۲۲۸ نفر را اعدام کرده و در یک ماه اخیر به این کشتار شتاب داده‌است .در یک هفته گذشته در زندانهای ایران بیش از ۲۳ نفر به اتهامات مختلف برای اعدام به انفرادی منتقل شده‌اند که ۱۶ نفر آنها در زندان قزلحصار، ۴ نفر در زندان بندر عباس و تعدادی در زندانهای دیگر هستند و حکومت کماکان به سرکوب و فشار بر زندانیان ادامه می‌دهد.
در اقدام سرکوبگرانه دیگر در پی‌ تحصن و اعتصاب و اعتراض در بند زنان زندان اوین به احکام اعدام ، حکومت ۳۷ نفر آنها را ممنوع الملاقات کرده‌ است.

کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام در حالی وارد ۲۸ امین هفته خود می‌شود که بند زنان رشت سه‌شنبه گذشته در بیانیه‌ای اعلام کردند به کارزار پیوسته‌اند آنان به جز زندانیان سیاسی ، نسبت به وضعیت زندانیان عادی زیر حکم هشدار داده‌اند.
همچنین روز گذشته ۱۱ نفر از بند مردان لاکان رشت به کمپین پیوسته و در بیانیه خود اعدامها در ایران را احکام قرون وسطایی خوانده و آن را شدیدا محکوم کرده‌اند.

با پیوستن زندان لاکان رشت به کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام ، تعداد زندانها به ۱۸ زندان رسیده است که شامل زندان قزلحصار(واحد۳ و واحد۴)، زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و۶و۸)، زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد،زندان خوی،زندان نقده،زندان سقز، زندان بانه ، زندان مریوان،زندان کامیاران،زندان سلماس ،زندان ارومیه ،زندان تبریز،زندان اردبیل،زندان مشهد، زندان نظام شیراز، زندان قائم شهر و زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان) می‌باشد.

کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام همواره خواستار لغو اعدام و شکنجه در ایران وحمایت و پیوستن همه هموطنان و زندانیان در زندانهای کشور به این کارزار بوده است.

کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام
سه‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳


- متاسفانه دقایقی پیش خبردار شدیم رضا رسایی از بازداشت شدگان اعتراضات زن،زندگی، آزادی اعدام شد...

#علیه_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی



@Shbazneshasteganir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Ещё