📘 برشی از کتاب امارت عجلیان درباره روستاهای شراه بالا (بخش اول)
پس از اینکه تعدادی از روستاهای مهم شراهپایین نامبرده شد، سراغی از روستاهای شراهبالا گرفته میشود. روستای
#خنداب از مهمترین روستاهای شراهبالا میباشد. ابنخرداذبه و کاتب بغدادی از این روستا نام میبرند. جادهای از روستای خنداب به شهر همدان وجود داشت که موضع مابین آنها روستای جور یا گورگز بود. به این صورت که از همدان تا جور 5فرسخ حدوداً 32کیلومتر بوده و هنگامی که در GIS از روستای گورگز تا شهر همدان اندازهگیری میشود، دقیقاً همین مسافت را نشان میدهد. از روستای جور تا روستای خنداب هم 7فرسخ حدوداً 44کیلومتر ذکر شده که در GIS اصلاً این مسافت نشان داده نمیشود. اگر از گورگز تا به خنداب راه کوهستانی و پر پیچوخم طی شود، حداقل 70کیلومتر میباشد، اما منطقیتر آن است که از راه جاده این مسیر طی شود که حداقل 100کیلومتر است. همچنین از روستای خنداب تا شهر کرج 16فرسخ حدوداً 100کیلومتر عنوان شده، اما در GIS مسافت 70کیلومتر را نشان میدهد که اختلاف بسیار است و دقیق نیست. هر چند که جغرافینویسان در اینجا برخلاف دیگر موارد اشتباهاتی جزئی کردهاند، اما از راهی مهم از شهر همدان تا شهر کرج نام میبرند که از منطقه شراه میگذشته و مجموعاً این راه 28فرسخ معادل 175کیلومتر عنوان شده و هنگامی که از همدان به گورگز و به خنداب و به بوهینکره از راه پر پیچوخم کوهستانی در GIS اندازهگیری شود، حدوداً همین مسافت را نشان میدهد و این بیانگر آن است که جغرافینویسان مجموع فاصله همدان به بوهینکره را که از منطقه شراه میگذشته بهدرستی ذکر کردهاند. در شراهبالا در نزدیکی روستای
#آقداش روستای کوچک دیگری [منظور روستای
#ایجان] است که روبروی آنجا تپه تخترستم قرار دارد. در مورد آن اهالی میگویند که رستم از آنجا میگذشته که به سنگی بالای تپهای میرسد و بر روی آن سنگ مینشیند که همین باعث شده آن سنگ تخت شود سپس رستم از آنجا تیری پرتاب میکند و در هنگام فرود بر زمین، سنگی را سوراخ مینماید که آثار آن مربوط میشود به سنگی روبروی این تپه که وسط آن سوراخ است. روستای
#مَس دیگر روستای شراهبالا است که اهالی بومی آن به همین صورت نام این روستا را تلفظ میکنند، اما نام آن بهصورت مَست هم نوشته میشود. دو روستای مست یا
مس وجود دارد؛ یکی روستای مستپایین و دیگری روستای مستبالا است. از نظر ابراهیم دهگان واژه
مس تغییریافته واژه مه به معنای مهتر و بزرگ میباشد. از نظر احمد کسروی هم حروف «س» و «ه» در اسامی امکنه به یکدیگر تبدیل میشدند. روستای
مس بهعنوان اولین سکونتگاه عجلیان معرفی شده که مشخص نشده در کدام یک از دو روستای
مس یاد شده در ابتدا اقامت گزیدند. امروزه متأسفانه نام این دو روستا را تغییر دادند و مهرپایین و مهربالا نامیدند. جاورسان موضعی بود که یاقوت حموی از آن نام میبرد، اما در مورد آن شک دارد و این موضع را محلهای در شهر همدان یا روستایی در اطراف شهر همدان عنوان میکند، اما چون از موضعی دیگر در نزدیک
#جاورسان به نام
#خانقاه نام میبرد مطمئناً منظور روستایی به نام جاورسیان است که در شراهبالا قرار دارد و دو روستای دیگر به نام خانقاهبالا و خانقاهپایین دقیقاً روبروی آن میباشد. اهالی این روستا علاوه بر نام جاورسیان به روستای خود
#گئورسین هم میگویند. برای معنای نام این روستا دو نظر وجود دارد؛ اولی اینکه ابراهیم دهگان واژههای گئورس و جاورس به معنای ارزن ذکر مینماید و سرجمع گئورسین و جاورسیان به معنی محل منسوب به دانههای ارزن است. دومی اینکه دلاواله از روستای دیگری به نام گئورسین نام میبرد که در نزدیکی همدان به فاصله یک ساعت راه بود، اما مهم آن است که واژه گئورسین را به معنی محلکافران عنوان میکند. گئور یا گور یا گورون نامی بود که زرتشتیان احتراماً به خود اطلاق میکردند، اما مسلمانان تحقیراً آنها را گبر مینامیدند. مری بویس هم عنوان میکند که واژه گاوور صورت رایج نام زرتشتیان در دوره صفوی بود که در برابر اصطلاح توهینآمیز گبر قرار داشت. در اینجا مشخص میشود که منظور دلاواله از کافران همان گئورها یا زرتشتیان است، اما جزء دوم گئورسین یعنی واژه سین ریشه در واژه اوستایی شین دارد که به معنی جایگاه میباشد. احمد کسروی هم معتقد است که در اسامی امکنه حرف «ش» به حرف «س» تبدیل میشود. سرجمع گئورسین به معنای جایگاه زرتشتیان است که این وجه تسمیه باتوجهبه گفته قدیمی دلاواله و نزدیکی این روستا به کوه کیخسرو از زیارتگاههای زرتشتیان به نظر صحیحترین میرسد. جاورسیان در میان دو روستای
مس بالا و پایین قرار دارد و حتماً تحت نفوذ پسران معقل اول عجلی هم بود.
کانال منطقه سرسبز شراء
👇✅ https://t.me/joinchat/AAAAAD4TqymMcs15hlV7FQ