.. 🟠 بازنشر گزارش اختصاصی اتاق خبر شبکه منوتو از نجات معجزهآسای مدیران رسانه سپیدهدم از زندان امنالعام بیروت
🟠 پایان فعالیت شبکه تلویزیونی منوتو همزمان شد با نجات مدیران رسانه سپیدهدم از زندان امنالعام بیروت و خروج از لبنان... به این بهانه گزارش اختصاصی اتاق خبر منوتو از روایت نجات معجزهآسای سپیده حجامی و فرامرز کلانتری، مدیران رسانه سپیدهدم، از دستان حزبالله لبنان را بازنشر میکنیم. بازنشر این گزارش بهانهایست برای قدردانی از حمایت همیشگی شبکه منوتو از ما... سپاس ویژه از جناب علی پیرهادی گرامی که به محض باخبر شدن از ماجراهایی که از سر گذراندهایم، ما را به تیم تهیه گزارش اتاق خبر معرفی کردند. سپاس فراوان از مدیا مصور نازنین، پرتلاش و خستگیناپذیر که با صبر و حوصله روایت ما را شنید و این گزارش اختصاصی را به بهترین شکل ممکن تهیه کرد. سپاس از پنلیستهای برنامه سمتنو، شیدا رضایی مهربان، فرانک جانِ سلیمانی، روناک فرجی گرامی، آرزو علیزلفی عزیز، آیه دریس گرامی و بهاره گلزاری عزیز که همواره به ما در تیم رسانه سپیدهدم فرصت دادند از دریچه برنامه سمتنو ایدهها و نظراتمان را مطرح کنیم و با مخاطبان در میان بگذاریم. و اگر که خواست، رضایت و اراده مدیران شبکه تلویزیونی منوتو، آقای کیوان عباسی و خانم مرجان عباسی عزیز نبود، هیچ کدام از این اتفاقها نمیافتاد. همانگونه که آقای #کیوان_عباسی در مستند #در_جستجوی_یک_رویا اشاره کردند، تعطیلی شبکه منوتو به معنای پایانِ کار نیست. به امید بازگشت این تیم خلاق و موفق و به امید آزادی ایران... پاینده ایران
«چهارشنبه ۲۷ اردییهشت برای کاری میدان ولیعصر بودم، همانطور که از ابتدای بلوار کشاورز رد میشدم، متوجه شلوغی شدم، اول فکر کردم دعوا یا تصادف شده، به محل شلوغی که رسیدم، خانمی چادری به سمتم آمد و گفت: «دخترم حجابت رو رعایت کن» به یاد قدیم داشتم ویفر یامیام میخوردم، بیتوجه به حرفش به راهم ادامه دادم، چند قدم دور نشده بودم که نفر دوم بهم تذکر حجاب داد و گفت: «حجابت رو رعایت کن وگرنه میگیرنت جلو» این بار هم توجه نکردم و رد شدم... به همین ترتیب چند خانم دیگه هر چند قدم یک بار بهم تذکر دادند و من به هیچکدام حتی نگاه هم نکردم. در نهایت آقایی به تندی به سمتم آمد، با لحنی خیلی عصبانی و برخوردی بیادبانه تذکر حجاب داد و سعی کرد دستم را بگیرد و به سمت ماشین گشت ارشاد ببرد، یکی از رهگذران در حمایت از من جلوی او را گرفت، در حالیکه تلاش میکردم سریعتر از آن محل خارج و دور شوم، همان آقای تذکردهنده با گوشی موبایلش از من فیلم و عکس گرفت... بعد از این اتفاق، چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که خانمها به خاطر روبرو نشدن با این مزاحمان خیابانی، راه خودشان را تغییر میدادند و سعی میکردند از آن مسیر رد نشوند، این نکته به نظرم ناراحت کننده بود، که چرا خانمها فقط به دلیل اینکه حاضر به پوشیدن حجاب اجباری نیستند، مورد آزار قرار میگیرند؟ پوشش ما به آن افراد هیچ ارتباطی ندارد، همانطور که آنها به پول داشتن یا نداشتن، آرامش و رفاه نداشتن یا نداشتن و هزاران موضوع مهم توجهی نمیکنند، در مورد حجاب هم حق ندارند دخالت کنند، فقط میخواهم بگویم باید پشت هم و متحد باشیم، باید جلوی این آدمها بدون ترس و استرس بایستیم.