❤️❤️❤️❤️اوایل دانشگاه مون بود.درست ترم یک.سر کلاسا که میرفتیم میفهمیدم که یه پسره هست فقط زل میزنه به من.میفهمیدم ولی به روم نمی اوردم.تا اینکه یه روزی سر کلاس فهمیدم که به بهانه ی اینکه با گوشی بازی میکنه دارم یواشکی ازم عکس میگیره.
😡انقد عصبانی شدم که بعد کلاس کشوندمش کنار گفتم چه غلطی کردی زودباش پاکش کن.بنده خدا پسره با لکنت زبون گفت به خدا میخواستم به ننه ام نشون بدم.
منم با عصبانیت گفتم ما فقط همکلاسی هستیم و شان خودتو داشته باش
خلاصه بعد اون دیگه هیچوقت حتی به من سلام هم نمیده خیلی پشیمونم ولی چه سود
کجایی امیییییر
#پرستاری#f