🚦خودزنی در جام جم!
🔸درباره حاشیههای پررنگتر از متنی که جشنواره «
جام جم» را به ضدتبلیغ تلویزیون تبدیل کرد!
🔹شاید کمتر سازمانی در دنیا اینقدر متخصص «اقدام علیه خود» باشد که صداوسیمای ما هست؛ همچنین کمتر سازمانی در دنیا اینقدر «علیه خود» هزینه کند که صداوسیمای ما میکند و البته در دنیا سازمانی نداریم که بتواند هم برای اقدام علیه خود هزینه کند و هم از کسانی که برایشان هزینه میکند، طعنه و کنایه بشنود!
🔹سهشنبهشب پس از اختتامیه جشنواره
#جام_جم که یکی از جدیترین اقدامات تلویزیون «علیه خود» در چند سال گذشته بود، انتقادها نسبت به نحوه داوری و ساختار این جشنواره از سوی تعدادی از مجریان و چهرههای تلویزیونی فضای رسانهای را از خود متاثر کرد. از جایی به بعد هم ماجرای اخلالی که دست آخر هم مشخص نشد چه کسی و از کجا آن را کارگردانی میکرده، حواشی علیه
#جشنواره را بیشتر کرد. حالا بیایید حساب کنیم اساسا چرا یک
#رسانه باید اینقدر علیه خود هزینه کند و برای هزینه کردن علیه خود اینقدر انگیزه داشته باشد و سازوکار درست کند و ستاره مربع راه بیندازد و با راه رفتن روی اعصاب ملت با زیرنویسهای مسابقه، هیچ عایدی از منظر ارتقای کیفیت و کمیت مخاطب عمومی نداشته باشد و دست آخر این همه فحش بخورد و عکس یادگاری بگیرد؟!
🔹اما محل اشکال جشنواره
جام جم کجاست؟ پیش از همه باید از اصل جشنواره به واسطه نداشتن یک سیاستگذاری مشخص و در تضاد بودن با منافع کلی سازمان صداوسیما انتقاد کرد. «تشویق» در همه رسانههای دنیا مرسوم است اما چه نوع تشویقی، با چه سازوکاری و چه هدفی؟! تشویقی که به اختلاف میان برنامهسازان و چهرههای یک رسانه دامن بزند؟ تشویقی که بیش از رسانه به «چهرههای رسانهای» اعتبار ببخشد و از کلیت رسانه (به واسطه حواشی متعدد، ماجرای عدالت در نحوه رأیگیری، اعتراض مجریان و...) اعتبارزدایی کند؟ تشویقی که با برندسازی مجدد از چهرهها (re-branding) هزینه استفاده از آنها در آینده را چند برابر افزایش دهد؟ تشویقی که به سرخورده شدن باقی مجریان و برنامهها و برنامهسازان و بازیگران منجر شود؟
🔹در واقع رسانه ملی در فرآیند جشنواره
جام جم، به نام تشویق برنامهها و برنامهسازان پرمخاطب که عده کمی از بدنه تلویزیون هستند، بخش مهمی از سرمایههای خود را سرخورده میکند. سازوکاری که برای داوری توسط مردم در پیش گرفته شده، اساسا سازوکار غلطی است. در نظر نگرفتن نوع برنامهها و مخاطبان هر برنامه به نحوی که برنامه کودک و یک برنامه ترکیبی در یک دستهبندی قرار گرفتند و از طرفی بیتوجهی به میزان مخاطب هر شبکه، به نحوی که مثلا مجری پرمخاطبترین برنامه پرمخاطبترین شبکه تلویزیون باید با مجری برنامهای از شبکهای با مخاطب کمتر در یک انتخابات شرکت کنند، دقیقا چه نتیجهای از منظر افکار عمومی برای صداوسیما داشت؟ این «مثلا رقابت» و ایجاد ولع سخیف میان برنامههای یک سازمان (دقت کنید یک سازمان) و ایجاد دعواهای خالهزنکی درون خانواده صداوسیما، ایجاد حس برتریجویی یکی بر دیگری دقیقا چه آوردهای برای صداوسیما داشت؟
🔺البته این جشنواره آورده مهمی داشت و آن این بود که حضرات برگزیده شده به دست خود سازمان صداوسیما احتمالا قراردادهای بعدیشان را مبتنی بر همین اعتباری که از سازمان
#صداوسیما گرفتهاند، پر و پیمانتر مطالبه خواهند کرد و صداوسیمایی که در وضعیت اسفناک بودجهای به سر میبرد مجبور است برای محقق کردن رضایت حضرات برگزیده
جام
جم، آوردههایی را که از
#ستاره_مربع جمع کرده میان همین ستارههای خودبزرگکرده یا فرزندان نُنُرش تقسیم کند! کدام سازمانی در دنیا دست به چنین بیتدبیری میزند که تلویزیون ما زد؟ نمیدانم!
✍️ احسان سالمی / کانال نقد سینما
📲 @savaderasanei