👈 خلیفهء اول می گوید: او را به شدیدترین صورت ممکن از خانه خارج کنید و برای بیعت بیاورید , اگر امتناع کردند , با ایشان بجنگید...گروهی با شمشیر و نیزه و برخی هیزم
🔥 به دست , به سوی خانه ی امیرمومنان حرکت میکنند..
اینک گروه زیادی که تعدادشان به ۴۰۰۰نفر یا بیشتر میرسد مقابل درِ خانهء حضرت صدیقهء طاهره ایستاده اند ؛ کوچه های اطراف مسجد از فراوانی مردان مسلح ، بسته شده و خانه به محاصرهء کامل درآمده است ؛ هیزم های زیادی در کنار درِ خانه و در اطراف منزل امیرمومنان ریخته شده …
پ.ن : گفته شده که حجم هیزم آن قدر بود که تا چند روز پس از حادثه , مردمان هیزم مورد نیاز خویش را از هیزم های ریخته شده در کنار دیوارهای این خانه تأمین می کردند.
از سوی دیگر , در خانه جز امیرالمومنین , صدیقهءکبری و فرزندانشان کسی حضور ندارد ؛ فریاد عمر اهل خانه را مخاطب قرار میدهد : اگر در را باز نکنید , خانه را با اهلش , به آتش می کشم
‼️
خالد بن ولید , عبدالرحمان بن عوف , قنفذ , اسيد بن حُضَير , مغیرة بن شُعبَه , ابوعبیده , سالم غلام ابوحذیفه , محمد بن مَسلَمَه , زید بن ثابت و …… نیز عمر بن خطاب را همراهی میکنند ؛ همهمه و هیاهوی اینان , سایهء ترس را در تمام مدینه گسترانیده است..
🏴 حضرت زهرا, پشت در میآیند : ناگاه چهره ای چون رسول خدا در میان درب ظاهر شد، چهره ای که برآن آثار اندوه و تأثر و رنج و مصیبت آشکار بود! در چشمهایش قطرات اشک میدرخشید و بر پیشانیش علائم غضب هویدا بود، عمر بر جای خود خشک شد و جوش و خروشش به ناگاه از میان رفت و همراهانش که به دنبال وی براه افتاده بودند در مقابل، بهت زده ایستادند زیرا که رسول خدا را از خلال روی حبیبه اش زهرا دیدند و سرهای آنها از شدت حیا و شرمندگی و خواری به زمین افتاد دیگر تاب از دلها رفت!
📚عبد الفتاح عبد المقصود ؛ علی بن ابی طالب ج۱ ص۱۹۰.
حضرت زهرا : ای گمراهان دروغ پرداز ! چه میگویید ؟ و چه چیزی را طلب میکنید ؟
عمر: این اباطیل را رها کن و سخنان زنانه را کنار بگذار و به علی بگو خارج شود
‼️
🆔@samsaamakbar