#
امامت_اصول_یافروع؟
❇️ در پاسخ به اين پرسش كه آيا مسئله امامت، از اصول دين است يا از فروع دين، بين اهل سنت و شيعه اختلاف شده است:
《نظر اهل سنت》
همه متكلمان اهل سنت يا دست كم، بيشتر آنها بر آنند كه مسئله امامت از اصول دين نيست بلكه از فروع دين محسوب مى شود و از اين نظر بايد در كتب فقهى و در زمره مسائل فقهى مورد بحث و بررسى قرار گيرد همان گونه كه نماز، روزه و... از مسائل فقهى است و در كتب فقهى پيگيرى مى شوند با اين حال، انگيزه هايى وجود دارد كه موجب مى شوند از بحث امامت در كتاب هاى كلامى گفت وگو شود. متكلمانى، همچون غزالى، آمدى ، ايجى ، تفتازانى و... به فرع بودن آن تصريح كرده اند
برود، كافر و اهل بدعت محسوب نمي شود. برخلاف امامت كه از اصول دين به حساب ميآيد و مخالفت با آن فتنه و بدعت است. امامت از بزرگ ترين مسائل اصول دين است كه مخالفت با آن موجب كفر و بدعت در دين مى شود
📚الاقتصاد فيالاعتقاد، ص١۴٧ - غاية المرام فيعلم الكلام، ص٣٠٩ - شرح المواقف، ج٨، ص٣۴۴ - شرح المقاصد، ج۵، ص٢٣٢ - شرح المواقف، ج٨، ص٣۴۴
📚
🌐 علت اينكه اهل سنت امامت را مسئله اى فقهى ميدانند اين است كه به نظر آنها بر خداوند لازم نيست درباره رهبرى امت پس از رحلت پيامبر (ص) حكم و دستورى بدهد و چنين دستورى هم نداده است. حال كه چنين است، اين وظيفه مردم است كه رهبر خود را برگزينند. بنابراين، تعيين امام در حوزه افعال مكلفان قرار ميگيرد و مسئله فقهى شمرده مى شود
📚احقاق الحق، ج٢، ص٢٩۴
📚
🔺 معناى اين سخن آن است كه يكى از افعال بندگان، تعيين امام است
📚مقدمه ابن خلدون، ص١٩۶
📚
♻️ همچنان كه يكى از افعال آنها خوردن، آشاميدن، نماز خواندن و... است
با اينكه اهل سنت مسئله امامت را مسئله اى فرعى و فقهى ميدانند اما سخن «شهرستانى» درباره اختلاف در مسئله امامت، سخنى بس عجيب است، آنجا كه مى گويد:
بزرگ ترين اختلاف در ميان امت، اختلاف درباره امامت است؛ زيرا شمشيرى در اسلام كشيده نشده است همانند شمشيرى كه در هر زمان در مورد امامت كشيده شده است
📚الملل و النحل، ج ١، ص٣١
📚
‼️عجيب بودن سخن شهرستانى از آن روست كه اختلاف نظر شيعه و اهل سنت در مسائل فقهى فراوان است چگونه مى شود كه از ميان اين همه مسائل فقهى مورد اختلاف يك مسئله چنان مى شود كه به خونريزى و تفسيق و تكفير كشيده شده است! و با اين حال، آيا مى توان آن را در رديف مسائل فرعى و فقهى قرار داد؟!
🆔 @samsaamakbar