به نام خدا
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
یاس غزل
#شعرهای_حماسی_ات ، از دیوار خاطرات
#رستم و
#تهمینه سر ریز می شوند تا نیلوفر گیسوان شلال
#فرنگیس به زلف اندیشه ی
#سیاووش در غم هجران گره ی انتظار زنی ، یاسمن نگاه
#سودابه به چمنگاه
#کیکاووس در حاشیه ی خواب ناز برویاند . عطر زلفان
#سیندخت به بهارستان آغوش مهراب رنگین کمانی از مهربانی ملایم خورشید را به دشت نگاه رودابه ،غزال تمنای تماشای زال را به
#کوه_سهند قافیه ی دلدادگی ست. قامت
#رستم بر نازنفس
#سهراب به تنگ سینه جاریست آنگاه که نگاه یل
#مازندران بازوبند را آهی سرد است بر دشت آرزوهایی که به یغما می برد تا از دهلیزهای تاریک ونفس گیر بگذرد، نفس مسیحادم تو می چکد از قلمت تا
#سام #نریمان بر گلواژه های اطلسی فرداها را خیس غزل کند. در میان موج طره ی گیسوبند شهربانو انبوهی از شاخه های بهار نارنج عاشقانه شکوفه کرده اند تا لابه لای ابرهای گریان اشک شهرناز به فردای واژگان
🌹ابوالقاسم فردوسی
📚💧باران شوند. در جذبه ی اشعارش جهانی در کف دستانش نفس می کشد تا شور حماسه را برویاند، نام قشنگش بر غنچه ی عشق هویداست تا گیسوان شعر به نامش روییده ی سی سال رنج هایش را جوانه زند. با جرعه ی از نسیم فرحناک شعرهای شورانگیزش روشنی گستر ادبیات جهانی ست تا در سپیدار خطوط نازک دستان شاعرانه اش ، بوی خورشید را از گلبهار پیرهن تازه اش می تراود می توان به پژواک شمعدانی گل ارغوان سرود. کلمات وزین
#فردوسی که از قلم فصیحش شوقی برای تلفظ عشق و دلدادگی ست. تا شور حماسه بر دفتر دیوان بشکفد. نبض قلم جوانه می زند تا موهای بنفشه زار تهمینه بر آبشار شانه های رستم شانه کند.دلتنگی های ابوالقاسم در می مست جان از ساغر لب ناکام سهراب قطره شبنمی بر گلبرگ های گونه هاست تا دامن فرنگیس بر آغوش سیاووش عطری از بال شفق به سهم کال سهراب ارزانی بخشد.
✍بقلم
#شفیعی 98/2/26
🔻| سلام_بر_زرنه#
🔝|
@salam_bar_zarneh