#پابوسهیچت خبر از دیده ی گریان مرا نیست
از حالِ پریشانِ پریشان مرا نیست ،
از بسکه هزاران سر پابوس تو دارند ...
یک نیم نگه بر دل لرزانِ مرا نیست ،
از بهر وفا سوی تو آمد دل ریشم ،
افسوس خبر از دل ویران مرا نیست ،
ولله به جز درد تو در دل خبری نیست ،
ای دل چه کنم ؟ میل به درمان مرا نیست ،
صد شکر در این راه دل سوخته دارم ،
بی تو سخنی در دل سوزانِ مرا نیست ،
صد نامه نوشتیم و جوابی نگرفتیم ،
پیداست نشان از سر و سامان مرا نیست ،
آن بِه که تورا ، بر سر پیمان بیایی ....
جز مهر تو در سینه ی نالانِ مرا نیست ،
صد بوسه نهادیم به خاک در کویت ...
دردا خبر از ، قصه ی هجرانِ مرا نیست ،
از اه ندانم که چرا می روم از خویش ،
صد آه اثر ، بر دل جانانِ مرا نیست ،
ویرانه من پرتوی روی تو ندیدست ،
گویا که دلم لایق مهمانِ. مرا نیست ،
#راحم همه از عشق جگر سوز سراید ..
اما چه کنم ؟ گوش به جانان مرا نیست ،
🌸🌿شعر
#راحم_تبریزی (فرجیان )
اجرا:
🎤#علی_🌿