✅ یادداشتهایِ تابستانی رامین / اپیزود ۱
✍🏻 دکتر رامین پرهام / پاریس
قیاس (Syllogism) استدلالی است که از کلّ به جزء میرسد. برهانی که اگر دو قضیهیِ مقدماتی آن درست باشند، نتیجهیِ بدستآمده از آن دو نیز یقیناً درست خواهد بود. چنین نتیجهای را باید منطقاً پذیرفت. عدمِ پذیرشِ آن را تناقض میگوییم.
برای نمونه: اگر هر ماستی رنگِ شیر است؛ و اگر هر شیری سفید است؛ پس ماست هم سفید است.
در این صورت، عدمِ پذیرشِ سفیدبودنِ منطقیِ ماست، تناقضگویی یا همان پَرتوپَلاگویی است.
در بحثِ استراتژیِ مخالفانِ تداومِ وضعِ موجود، دو راهبردِ پایه برای سیاستگذاری بیشتر مفروض نیست: مهندسیِ آشوب یا مهندسیِ گذار؟
برای رسیدن به وضعِ مطلوب، مخالفانِ وضعِ موجود باید منطقاً میان این دو گزینه یکی را انتخاب کنند. سیاست آنها نیز باید برآمده و منطبق با استراتژیِ انتخابشده باشد. یعنی این راهبردِ انتخابشده است که سیاستِ اپوزیسیون را تعیین خواهد کرد. و اگر این قضیه را هم بپذیریم که این پرسُنلِ سیاسی است که سیاست را تعیین میکند؛ پس باید نتیجه گرفته و بپذیریم که راهبردِ انتخابیِ مخالفانِ تداومِ وضعِ موجود، پرسنلِ سیاسیِ خودش را تعریف و تعیین میکند.
بعبارت ساده تر: اگر دوراهیِ راهبردیِ اپوزیسیون یکی مهندسیِ آشوب و دیگری مهندسیِ گذار است؛ و اگر پرسُنل همان سیاست است (Personnel is Policy)؛ پس سیاستِ مبتنی بر استراتژیِ گذار هم باید پرسنل خودش را داشته باشد.
بعبارت بسیار ساده تر: مهندسینِ آشوب مهندسینِ مناسبی برایِ مهندسیِ گذار نیستند.
🗒 این مجموعه یادداشت، به طور اختصاصی در نگاه دیگر منتشر میشود.
✅ رسانه تحلیلی "نگاه دیگر"
🔻🆔 @negaahedigar_Tel