در نمایشنامهی پسر بزرگ بوسیگین و سیلویا در شبی سرد در حومهی شهر دو دختر را بدرقه میکنند. بوسیگین و سیلویا به آخرین قطار نمیرسند تا به خانه برگردند؛ بنابراین دنبال سرپناهی میگردند تا شب را به صبح برسانند. اين دو جوان تصادفاً وارد آپارتمان سارافانوف میشوند ...