●جایگاه اسفناک زنان در عهد ناصرالدین شاه از زبان یک شاهد عینی
مونس الدوله ندیمهِ حرمسرای ناصرالدین شاه مینویسد:
و از آن پس، رسم شد هر کس که نیاز و حاجتی داشت یا گره ای در کارش افتاده بود به جای تلاش کردن و عقل به کار انداختن، هفت قلم آجیل مشکل گشا میگرفت و به حساب خودش مراد دل را مییافت. زنهای ما در چنین محیط خرافاتی به دنیا میآمدند و رشد میکردند و می مردند.
می گویند وقتی من روی خشت افتادم، مادرم با وجودی که داشت درد می کشید و بی تاب بود همین که فهمید من دخترم هق هق زد زیر گریه؛ آخر به پدرم قول داده بود که یک پسر برایش به دنیا بیاورد و حالا ترسش از این بود که چطور این
خبر را به پدرم بدهد.
📚خاطرات مونس الدّوله، صفحه ۷، به کوشش سیروس سعدوندیان، انتشارات زرین، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۶ خورشیدی
@na_ta_ma