#حکایت_مدیریتی🔵 هیوم و هاول در حال صعود به
قلهای بودند.
مسیر چندان هموار و مناسب نبود.
آنها میخواستند با صعود به
قله، نمای زیبایی از بندری که در آن حوالی بود ببینند که به سختیاش میارزید.
پس از تلاش فراوان به
قله رسیدند.
در اطراف
قله آنقدر پوشش گیاهی متراکم وجود داشت که چیزی دیده نمیشد.
آنها برای
قله نامی انتخاب کردند:
قله
ی ناامیدی!
🔴 #قلهی_ناامیدی ، پدیدهای است که هر روز در اطراف ما دیده میشود:
بسیار تلاش میکنیم تا به یک هدف دست پیدا کنیم،
اما میبینیم که آن هدف چندان ارزش نداشته و
قله
ی آن هدف، منظره
ی چشمگیری پیش چشممان نگشوده است.
اما بسیاری از ما با هاول و هیوم، یک تفاوت اساسی داریم.
آنها آنقدر شجاع بودند تا با نامگذاری اشتباهشان مطمئن شوند که فرد دیگری این اشتباه را نمیکند و بیعلت ناامید نمیشود. ولی ما، برای اینکه کم نیاوریم لذت تجربه
ی منظرههایی را تعریف کنیم که از آن
قله هرگز دیده نمیشوند.
در دوران وفور حرفهای مثبت، بهتر است افراد باتجربه، از
قلههای
ناامیدیشان هم برای بگویند.
بگویند: "رفتیم. موفق شدیم. رسیدیم. اما در
قله هیچ چیز خاصی نبود."
@modiriati