7 مورد که در هنگام
#طوفان_فکری نباید به زبان بیاورید
یک تعریف مختصر از
طوفان یا بارش
فکری (BrainStorming) می تواند این باشد که آن را به عنوان تکنیک بررسی خلاقیت ها و رسیدن به ایده های نو یا راهکار هایی جدید برای حل مسائل مختلف٬ در نظر بگیریم.
این تکنیک عموما شامل دو مرحله است. در مرحله اول ایده ها٬ نظرات و راه کار ها بدون در نظر گرفتن کیفیت و میزان خلاقیت آنها بیان می شوند. در مرحله بعد که پس از جلسه ایده پردازی برگزار می شود٬ ایده ها مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرند.
آنچه در این تکنیک حائز اهمیت است به دور بودن از پیش داوری و قضاوت در مورد افراد و ایده های آن هاست حتی اگر بسیار ساده لوحانه باشد. در مرحله ایده پردازی کمیت ایده های مطرح شده بیشتر از کیفیت آنها مورد توجه است.
در سال های اخیر
طوفان فکری بسیار مورد نقد و بررسی قرار گرفته که البته به نتایج خوبی نیز انجامیده است. بسیاری از مشکلاتی که در طول جلسات و یا پس از آن به وجود می آمدند مورد مطالعه قرار گرفتند. نتیجه آنکه برای داشتن یک
طوفان ذهنی خوب و سالم که به شکوفا شدن ایده های ناب منتهی شود باید از بیان هفت جمله جلوگیری کرد که در ادامه مطلب می توانید آنها را مطالعه کنید.
🔸۱- بهتر است طرح ایده های خود را برای زمانیکه از محل کار خارج می شویم نگه داریم.
هیچ ایرادی در این نیست که گاهی برای بیان ایده ها و فکر های جالب و نوین به پارک یا کافه یا هر جایی بیرون از محیط کار بروید. تغییر محیط گاهی الهام بخش فکر های تازه می شود. اما این که یک تیم کاری به طور دائم سعی در به تعویق انداختن
طوفان ذهنی به منظور یافتن محل و زمان مناسب داشته باشد منجر به از بین رفتن ایده های ناب می شود. در واقع فرصت ها و ایده ها لوث شده و جذابیت خود را از دست می دهند. حتی شاید هیچ گاه مطرح نشوند.
ایده ها طول عمر کوتاهی دارند. آنها احتیاج دارند که جاری باشند و با اشتیاق بیان شوند. در مکان هایی نزدیک به محیط های کاریتان جایی را برای مطرح کردن ایده ها اختصاص دهید. جایی که احتیاج نباشد هر بار برای رزرو اتاق کنفرانس معطل شوید و یا نصف شهر را طی کنید. بهتر است جایی را انتخاب کند که همیشه و به سادگی در دسترس باشد٬ حتی اگر یک گوشه اتاق کارتان یا در انتهای یک راه پله خالی باشد.
🔸۲ – خب! شیر یا خط کنیم تا معلوم شود چه کسی ایده اش را مطرح می کند.
بیشتر اوقات ما این جمله را در ابتدای جلسه های
طوفان فکری می شنویم. و نتیجه؟ مظنونین همیشگی جلسه را به دست می گیرند و بقیه یا با موبایل هایشان سرگرم می شوند یا به رویا پردازی مشغول می شوند.
اما
طوفان فکری قوی تر و مشارکتی تر است اگر هر شخص پیش از مطرح کردن نظرش برای سایر افراد حاضر در جلسه ابتدا چند دقیقه را به یادداشت کردن نکات کلیدی و اساسی ایده اش اختصاص دهد.
رابرت اپستین٬ ویراستار سابق Psychology Today می گوید: گروه ها از تجلی بسیاری از خلاقیت ها ممانعت می کنند. افراد غالب معمولا تمایل دارند که بیشتر زمان صحبت کردن را به خود اختصاص دهند. اما وقتی امکان صحبت کردن به همه افراد داده شود آنگاه همگی بر روی مشکل کار کرده و نتیجه بهتری به دست می آید.
این را در جلسه بعدی خود امتحان کنید: مشکل را مطرح کنید و به همه افراد یک برگه کوچک برای یادداشت کردن بدهید. ۵ دقیقه زمان دهید تا افراد حاضر در جلسه در سکوت ایده هایشان را بر روی برگه ها بنویسند. هر چه تعداد ایده های مطرح شده بیشتر باشد بهتر است. یاد داشت ها را بر روی دیوار قرار دهید و به صورت خلاصه و سازماندهی شده آن ها بخوانید. آنگاه به مرحله
طوفان ذهنی بروید. اگر اعضای تیمتان بیشتر ایده های مطرح شده را دوست داشته باشند آنگاه شما یک جلسه بسیار مفید و پر انرژی داشته اید.
🔸۳ – ما باید از این جلسه با یک ایده ناب خارج شویم.
برای
طوفان فکری از نیم کره راست مغز استفاده می شود در حالی که در هنگام تجزیه و تحلیل و ویراستاری آن نیمه چپ مغز فعال است. هرگز هردو نیمه مغز نباید هم زمان به کار گرفته شوند. اگر به شرکت کننده ها در جلسه بگویید که فقط بر روی یک ایده تمرکز کنند مانند این است که ذهن های خلاق ان ها را به صلیب کشیده باشید.
در عوض٬ پیش از شروع
طوفان ذهنی، جلسات بعدی را برای بررسی و انتخاب ایده هایی که در طول جلسه تولید می شوند٬ برنامه ریزی کنید. به شرکت کننده ها یاد آور شوید که ایده های نهایی در آن جلسات بعدی آشکار می شوند و نه در طول مدت به اشتراک گذاری آنها در جلسه اولیه.
در پایان٬ فراموش نکنید که در
طوفان فکری کمیت مهم است نه کیفیت. هدف آن است که بعد از جلسه با انبوهی از ایده ها از اتاق خارج شوید نه فقط یک ایده بسته بندی شده.
🔸۴ – ما همگی مشغله داریم پس وقت ما را با حرف های بیهوده تلف نکنید.
گاهی از تصورات مهمل ایده های نابی نتیجه می شود که اتفاقا بسیار مفهومی و عالی هستند.
این جمله معمولا همراه با جمله ناخوشآبند ق