modiriati

#تصمیم_گیری
Канал
Образование
Бизнес
Технологии и приложения
Персидский
Логотип телеграм канала modiriati
@modiriatiПродвигать
89
подписчиков
1,94 тыс.
фото
82
видео
65
ссылок
https://telegram.me/modiriati https://t.me/modiriati/17 ابتدای کانال
#تصمیم_گیری
استعاره #فیل و فیل سوار

یک فیل را در نظر بگیرید که شخصی بر روی آن سوار است و افسار فیل را کاملا در دست دارد.
اگر از شما بپرسند برای جهت یابی و تعیین مسیر، تصمیم گیری بر عهده کدام است احتمالا پاسخ خواهید داد شخص سوارکار مسیر را مشخص می‌کند.
▫️این فیل و این سوارکار، استعاره ای از ذهن شما هستند.
بخش تحلیلگر و منطقی ذهن شما همان شخص سوار بر فیل و بخش احساسی، خودکار و غیر منطقی ذهنتان، همان فیل می‌باشد.

این نظریه، توسط #جاناتان_هاید، روانشناس آمریکایی و نویسنده کتاب “فرضیه خوشحالی” بخوبی تفسیر شده‌است.
به نظر می‌رسد شخص سوار بر فیل که افسار حیوان را در دستش گرفته، رییس و راهبر است، اما کنترل شخص سوار بر حیوان متزلزل است.
هر بار که فیل ٦ تنی و سوار ۶۰ کیلوگرمی بر روی جهت حرکت مخالف باشند، شخص سوار بر فیل خواهد باخت.

تمام دفعاتی که باشگاه ثبت نام کرده‌اید اما نرفته‌اید، تمام نصف شبهایی که به افرادی که نباید، پیام داده‌اید، تمام دفعاتی که با شنیدن بوی غذا رژیم خود را شکسته‌اید، برای انتخاب مسیر، فیل ذهن شما تصمیم گرفته‌است.

البته بخش سومی هم در این استعاره وجود دارد و تاثیرگذار است: شکل مسیر.
اگر می‌خواهید کنترل فیلتان برایتان راحت تر باشد، باید مسیری را انتخاب کنید که برخلاف میل فیلتان نباشد یا حرکت در آن مسیر برایش طاقت فرسا و غیرممکن نباشد.
در نهایت، راهکار رسیدن به موفقیت در این مسیر، این است که همیشه فیل و شخص سوار بر آن را با هم حرکت دهید و دو بخش احساسی و منطقی را به تعادل برسانید.

@modiriati
#تصمیم_گیری
#استراتژی

🔵 #تصمیم_استراتژیک چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

🔵تصمیم استراتژیک، تصمیمی است که:

🔸منابع زیاد مالی سازمان را درگیر خود می کند و به عبارتی نیازمند منابع مالی زیاد، جهت اجرا می‌باشد؛
🔸افراد زیادی مرتبط با آن می شوند و به عبارتی تعداد زیادی از کارکنان با آن مرتبط شده و آثار و نتایج حاصله از اجرای تصمیم، افراد زیادی را متاثر می سازد؛
🔸تصمیمات استراتژیک، نیازمند منابع انسانی زیادی جهت اجرا می‌باشند و افراد زیادی در فرآیند اجرای آن نقش خواهند داشت؛
🔸تصمیمات استراتژیک، بر مدل کسب و کار سازمان، تاثیر اساسی خواهد داشت و گاهی باعث تغییرات بنیادین در مدل کسب و کار خواهند شد؛
🔸تصمیمات استراتژیک، نیازمند افق زمانی بلند مدت، جهت اجرا و آشکار شدن نتایج حاصله می‌باشند.

لذا با توجه به تمامی این موارد می توان در خصوص اهمیت تصمیمات قضاوت نمود و تصمیماتی خاص را در طبقه تصمیمات استراتژیک، جای داد.

@modiriati
#تصمیم_گیری
#تکنیک_دلفی

🔵 این تکنیک در سال ۱۹۶۴ توسط دالکی و هلمر معرفی شد.
بسیار شبیه به تکنیک طوفان ذهنی است با این تفاوت که افراد هیچگاه بصورت گروه در یک جلسه و دور یک میز جمع نمی‌شوند و در واقع رویارویی مستقیم رخ نمی‌دهد.
افراد در تکنیک طوفان فکری به علت شرم و خجالت نمی‌توانستند بعضی از ایده هایشان را مطرح نمایند ولی در این روش افراد به صورت کلامی و رودر رو درگیر بحث نمی‌شوند، بلکه رئیس گروه موضوع را به همه اعلام و سپس هر یک از افراد به طور جداگانه ایده هایشان را به صورت کتبی (حتی می تواند بدون ذکر نام باشد) برای رئیس گروه ارسال می‌کنند.
سپس رئیس گروه تمام ایده های پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال می‌کند و از آن ها می‌خواهد نسبت به ایده های پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده ی جدیدی به نظرشان می‌رسد به آن ها اضافه کنند.
این عمل چندین بارتکرار می‌شود تا در نهایت اتفاق آرا به دست آید.
فن دلفی شامل دعوت به مشورت و مقایسه ی قضاوت های بی نام چند نوبتی اعضای یک تیم درباره تصمیم یا مسئله می‌شود.

🔵 چه موقع از فن دلفی استفاده می‌شود؟

🔸۱ - هنگامی که می‌خواهید نظر اعضای یک تیم را در مورد شخصی به دست آورید.
🔸۲ - هنگامی که اعضای یک تیم در یک جا مستقر نباشند.
🔸۳ - زمانی که لازم است اعضای تیم نسبت به تصمیم و عواقب آن به طور کامل آگاه و مسئول باشند.
🔸۴ - هنگامی که حضور چهره های بالادست و فشار همتایان بر تصمیم گیری اثر می‌گذارد.

@modiriati
🔵 مراحل #تصمیم_گیری برای یک مدیر

به طور کلی #فرایند تصمیم گیری را می توانیم شامل شش مرحله بدانیم:

🔸تشخیص و تعیین مشکل و مسئله ای است که در راه تحقق هدف مانع ایجاد کرده است. در این مرحله باید کوشش شود مشکل اصلی و واقعی شناخته و به درستی تعریف شود.

🔸یافتن راه حل های ممکن برای رفع مشکل مذکور است. احصای راه حل ها با توجه به تجربه های علمی و عملی مدیر و اطلاعات و آمار در دسترس او انجام می گیرد. هرچه راه حل های بیشتری برای حل مشکل پیدا و تعیین شوند ،انتخاب بهتری در تصمیم گیری صورت خواهد گرفت.

🔸انتخاب معیار برای سنجش و ارزیابی راه حل های ممکن است.برای انکه راه حل ها نسبت به هم مورد سنجش واقع شوند ، لازم است آن ها را به وسیله معیاری مورد بررسی قرار دهیم.

🔸تعیین نتایج حاصل ازهر یک از راه حل های ممکن است. به عنوان مثال در این مرحله ،هزینه های حاصل که از به کارگیری هریک از راه.

🔸ارزیابی راه حل ها از طریق بررسی نتایج حاصل از آن هاست.هر راه حل ،با توجه به نتایجی که از آن نصیب سازمان خواهد شد ،با سایر راه حل ها مقایسه می شود و اولویت راه حل ها تعیین می شوند .گاهی اوقات ارزیابی راه حل ها و تعیین اولویت انها مشکل می شود ،زیرا بر اساس یک معیار راه حلی در اولویت قرار می گیرد در حالی که ازجهت معیاری دیگر آن اولویت را نخواهد داشت . در چنین حالتی مدیر باید بکوشد معیاری تلفیقی به وجود آورد و ارزیابی را بر اساس آن انجام دهد .

🔸مرحله نهایی در فرایند تصمیم گیری انتخاب یک راه از میان راه های مختلف و ارائه بیانیه تصمیم است. این مرحله در انتهای مرحله ارزیابی و تعیین اولویت ها،خود به خود تحقق می یابد و راه حلی که بهترین نتیجه راحاصل ساخته وبالا ترین درجه اولویت را دریافت داشته،راه حل انتخابی است.

@modiriati
🔵 هیچ چیز برای کارمندان ارزشمندتر از سهیم کردن آنها در چرخه #تصمیم_گیری نیست.

جودیت باردویک

@modiriati
🔵 #تصمیم_گیری_پیتزایی و دو تجویز راهبردی

وارد یک رستوران بسیار شیک شده اید و گارسون رستوران به شما پیشنهاد جذابی به شما می دهد. می گوید با یک هزینه ثابت می توانید میان یک پیتزای 30 سانتیمتری یا دو پیتزای 20 سانتیمتری انتخاب کنید. کدام را ترجیح می دهید؟
به مثال دیگری توجه کنید. یا به شما عنوان مدیر پیشنهاد می شود که برای تهیه غذای روزانه پرسنل از بین پیمانکاران مختلف، یک پیمانکار را انتخاب کنید. اولی پیشنهاد غذای روزانه 6500 تومان را برای هر پرسنل دارد و دومی روزانه 5500. مواد غذایی و منوی هر دو پیمانکار هم یکی است. شما کدام را انتخاب می کنید؟

در تصمیم گیری خطایی وجود دارد به نام خطای خطی نگری! نشریه معتبر هاروارد می گوید خطای خطی نگری بدین مفهوم است که سعی می کنیم رابطه خطی ساده ای میان پارامترها ایجاد کرده و بر پایه همان تحلیل و تصمیم گیری کنیم. برای روشن شدن بیشتر این مفهوم به دو مثال بالا بازگردیم. حس و شهود ما می گوید در مثال رستوران بهتر است گزینه دو را انتخاب کنیم چرا که دو پیتزای 20 سانتی قطعا بزرگتر از یک پیتزای 30 سانتی است. اما شهود ما کاملا اشتباه کرده است! گزینه اول، یعنی یک پیتزای 30 سانتی بزرگتر است از دو پیتزای 20 سانتی است. چرا؟ چون اگر فرمول محاسبه مساحت دایره را به خاطر آوریم، شعاع دایره به توان دو می رسد. پس گزینه اول می شود حدود 706 سانتیمتر مربع و گزینه دوم می شود حدود 628 سانتیمتر مربع! یا در مثال تصمیم انتخاب پیمانکار غذا، شهود ما می گوید قطعا گزینه دو بهتر است. اما مسئله به این سادگی نیست. تحلیل های بیشتر نشان می دهد که هزینه حمل و نقل غذا با شماست. در ضمن پیمانکار دوم بدقول است و بعضی روزها غذا را بسیار دیر می آورد، در ضمن وی مالیات ارزش افزوده را نیز جداگانه با شما حساب می کند. آیا باز هم گزینه دو بهتر از گزینه یک خواهد بود!


🔴 تجویز راهبردی
زندگی ما پر از تصمیمات استراتژیک است که نیاز به شبیه سازی و بالا و پایین کردن پارامترها دارد. اما ذهن ما تمایل دارد برای راحتی خود رابطه ای خطی میان این پارامترها ایجاد کرده و به سرعت تصمیم بگیرد. ولی به خاطر بسپاریم که زندگی یک پیتزا نیست. انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب پروژه سرمایه گذاری و ... این ها اصلا قابل قیاس با پیتزا نیستند. پیتزا را می خوریم و تمام! اما انتخاب های استراتژیک ما اگر بد انتخاب شوند می تواند به خسارتی بسیار زیاد و بسیار طولانی مدت ختم شوند. چه می شود کرد؟ برای اینکه کمتر دچار این خطا شویم؟ این دو راهکار را استفاده کنید:

🔸1-در دام تنگنای زمانی مصنوعی نیفتید. در مثال پیتزا شما باید در کمتر از 5 ثانیه تصمیم گیری کنید ولی اگر به گارسون می گفتید که به شما دو دقیقه وقت بدهد می توانستید از ماشین حساب تلفن همراه تان اندازه این دو پیتزا را حساب کنید. حالا ممکن است در مورد پیتزا خیلی مهم نباشد و شهودی تصمیم گیری کنید ولی در مورد تصمیمات مهم زندگی تان هیچگاه در دام تنگنای زمانی مصنوعی (یعنی همین حالا باید تصمیم بگیری) نیفتید.

🔸2-تمام تصمیمات مهم زندگی تان را روی کاغذ بگیرید. روی کاغذ یعنی اینکه پارامترهای مختلف را شناسایی کنید، روی کاغذ بیاورید، محاسبه کنید، سبک سنگین کنید و گزینه ای را انتخاب کنید که در مجموع موقعیت مطلوب تری دارد. اگر نه در دام خطای خطی نگری می افتیم و ذهن ما با یک سری محاسبات سرانگشتی، تصمیم گیری پیتزایی خواهد کرد.

زندگی شخصی ما، اداره سازمان ها و کشورداری ما از تصمیم گیری پیتزایی رنج می برند. با کنار گذاشتن تصمیم گیری پیتزایی، زندگی بهتری برای خانواده، کارمندان، سهام داران و شهروندان خود رقم بزنیم.

از شبکه استراتژیست با الهام از نوشته مهندس شامخی

@modiriati
🔵 #تصمیم گیری، تصمیم سازی، تصمیم یاری

واژه هایی که باید در جای خود و بطور مناسب استفاده شوند!

🔸تصمیم گیری
عبارتست از یک انتخاب از میان چند مورد گزینه یاAlternative مورد نظر، جهت رسیدن به هدف (حل مسئله).

🔸پس تصمیم سازی
یعنی اینکه زمینه مناسب برای تصمیم گیری ایجاد کنیم و این زمینه مناسب یعنی اینکه تشخیص دهیم که آیا اصلا مسئله ای وجود دارد که لازم باشد برای حل آن تصمیمی گرفته شود و اطلاعات لازم برای تصمیم گیری چه هستند و چطور می توان از آن استفاده کرد و چه کسی و به چه شکلی می تواند تصمیم اخذ شده را اجرا کند.
با پاسخگویی به سؤالات فوق، حال زمینه برای تصمیم گیری فراهم شده است و از بین تصمیمات یا بدیل های مختلف، مدیر باید بهترین را انتخاب کند یا به عبارتی دیگر، باید بهترین تصمیم را بگیرد.

در واقع تصمیم سازی مراحل مختلف فرآیند تصمیم گیری است که در انتها به تصمیم گیری منتج می شود.

تصمیم گیری از مراحلی تشکیل شده که بطور کلی به شرح زیر است:
🔸1- اطمینان از وجود نیاز به یک تصمیم
🔸2- تعیین معیارهای تصمیم
🔸3- تخصیص درجه اهمیت به معیارها
🔸4- کشف راه حل ها
🔸5- ارزیابی راه حل ها
🔸6- انتخاب بهترین راه حل
🔸7- اجرای تصمیم
🔸8- ارزیابی آثار تصمیم اجرا شده

@modiriati
تصمیم کامل وجود خارجی ندارد.
همواره برای تصمیماتی که می‌گیریم باید هزینه‌هایی پرداخت کنیم.
بهترین تصمیمات هم معمولاً مقداری تخمین و ریسک در دل خود دارند.

پیتر دراکر

#تصمیم_گیری

@modiriati
#تصمیم_گیری
#شهود

از وبسایت محمدرضای شعبانعلی

@modiriati
Forwarded from درج زیرنویس
@Radio_andisheh-eye.gif
757.7 KB
🔴 این تابلوی سه بعدی زیبا اهمیت نگاه دقیق و چندوجهی به #مسائل را به ما می آموزد.

🔸#تصمیم_گیری درست نیازمند #تحلیل_چند_جانبه است.

@modiriati
#10_تفاوت_کلیدی_گروه_و_تیم
:
چگونه یک تیم مولد و فعال بسازیم

فرق تیم با گروه
گاهی تعابیر گروه (group) و تیم (team) یکسان تلقی می شوند، در حالی که تفاوت های بزرگی میان این دو وجود دارد.
هدف از ایجاد یک تیم، رسیدن به اهدافی است که فراتر از توانایی هر یک از اعضا باشد. بهترین مدیران کسانی هستند که می توانند مجموعه ای از افراد را گرد هم آورده و از آنها یک تیم بسازند.

در ادامه 10 تفاوت کلیدی را که باعث می شوند یک گروه تبدیل به یک تیم فعال و مولد شود به طور خلاصه توضیح داده می شود.

🔸1. #درک_تیمی : در یک گروه، اعضا فکر می کنند که آنها فقط به دلایل اداری یک گروه را تشکیل داده اند و مسؤولیتی در قبال بقیه ی اعضا ندارند. اما اعضای یک تیم استقلال همدیگر را به رسمیت می شناسند و درک می کنند که اهداف فردی و تیمی تنها با حمایت و کار جمعی به بهترین وجه محقق می شود. همچنین اعضای تیم وقت خود را در جنگ بر سر مسائل سطحی تلف نمی کنند.

🔸2. #مالکیت_اهداف_و_ارزشها : اعضای یک گروه تنها بر کارکرد فردی خود تمرکز دارند، چرا که به اندازه ی کافی در تبیین و برنامه ریزی اهداف گروهی مشارکت نداشته اند. اما در یک تیم، اعضا احساس مالکیت نسبت به شغل و واحد خود دارند، زیرا خود را متعهد به اهداف ارزش-محور و مشترکی می دانند که در تعریف و استقرار آنها نقش داشته اند.

🔸3. #خلاقیت_و_همکاری : در یک گروه، به جای آنکه از اعضا پرسیده شود که بهترین راه حل چیست، به آنها گفته می شود که چه کاری باید انجام دهند. به این صورت پیشنهاد دادن و خلاقیت مورد تشویق قرار نمی گیرد. اما در یک تیم، اعضا از طریق استفاده از استعداد شخصی، دانش و نوآوری خود، در فعالیت ها مشارکت داشته و به تحقق اهداف تیمی کمک می کنند.

@modiriati
🔸4. #اعتماد : اعضای یک گروه به انگیزه های همدیگر بدبین هستند، چرا که از نقش همدیگر در گروه اطلاع کافی ندارند. بیان نظرات یا مخالفت ها تفرقه انگیز یا غیرمفید تلقی می شود. اما در یک تیم، اعضا در فضای اعتماد کار می کنند و برای بیان افکار و احساسات خود و همچنین اظهار مخالفت با نظر دیگران تشویق می شوند. اصولاً در تیم از سؤال کردن و ایراد گرفتن استقبال می شود.

🔸5. #فهم_مشترک : در یک گروه، افراد آنقدر در صحبت کردن محتاط هستند که فهم منظور اصلی آنها مشکل است. اما اعضای یک تیم، صادقانه و روراست پیام خود را منتقل می کنند و برای فهم درست طرف مقابل نیز تلاش می کنند.

🔸6. #رشد_فردی : در یک گروه، اعضا به اندازه کافی آموزش دیده اند، اما در پیاده سازی دانسته های خود توسط سایر اعضا و مدیران خود ناتوان هستند. در مقابل، اعضای یک تیم تشویق می شوند که دائماً مهارت های خود را توسعه و بهبود دهند و از آنها در انجام شغل خود استفاده کنند. آنها مشاهده می کنند که از حمایت تیم در این راستا برخوردار هستند.

@modiriati
🔸7. #حل_اختلافات : در یک گروه، اعضا خود را درگیر مناقشات و اختلافاتی می بینند که از نحوه ی مواجهه ی صحیح با آنها اطلاع ندارند. مدیر گروه نیز از مداخله در این امور خودداری می کند، تا روزی که اوضاع بحرانی شود و خسارت بزرگی به سازمان وارد آید. اما در یک تیم، اعضا درک می کنند که اختلافات، جزئی طبیعی از مناسبات انسانی هستند. از نظر آنها، اختلافات و بروز بحث ها، موقعیتی برای رشد افکار و نوآوری ها هستند و تلاش می کنند تا آنها را به طور سازنده و سریع رفع نمایند.

🔸8. #تصمیم_گیری_جمعی : اعضای یک گروه ممکن است در تصمیماتی که تمام گروه را تحت تأثیر قرار می دهد، مشارکت نکنند. گاهی انطباق و پیروی کردن از رهبر گروه، بیش از حصول نتایج مثبت برای آنها اهمیت می یابد. اما در یک تیم، همه در اتخاذ تصمیم ها مشارکت می کنند و در عین حال می دانند که در صورت عدم توافق یا در شرایط اضطراری، رهبر تیم حرف آخر را می زند.

🔸9. #رهبری_مؤثر : در یک گروه، اعضا میل دارند در محیطی کار کنند که ساختار مشخص و قواعد سختی برای کارکنان وجود نداشته باشد. رهبران نیز ترجیح می دهند به جای سرکشی به امور و صحبت با افراد، آنها را از پشت میز خود هدایت کنند. اما محیط کاری یک تیم ساختاریافته است و هر کس مرزهای خود را می شناسد و می داند که از چه کسی باید اطاعت کند. رهبر تیم استانداردهای بالا و البته مورد توافق طرفین را تعیین می کند و اعضا به طور فعال و با رغبت استاندارها را رعایت کرده و با رهبر خود همکاری می کنند.

🔸10. #تعهد : اعضای یک گروه تعهد و انگیزه ای برای رسیدن به کمال یا کسب افتخار ندارند. سطح کارآیی افراد همیشه متوسط است و تغییر و تحولات اعضای گروه نیز زیاد است، چرا که نیروهای با استعداد متوجه می شوند که اولاً توقعات شخصی آنها برآورده نمی شود، ثانیاً چیزی از دیگران یاد نمی گیرند و رشد نمی کنند، و ثالثاً همکاران آنها بهترین ها نیستند. اما در یک تیم، تنها افرادی استخدام می شوند که میل به اوج گرفتن و کمال دا
سازمان بهداشت جهانی #مهارت_های_دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:

🔶 1- مهارت خودآگاهی
🔶 2- مهارت همدلی
🔶 3- مهارت روابط بین فردی
🔶 4- مهارت ارتباط موثر
🔶5- مهارت مقابله با استرس
🔶 6- مهارت مدیریت هیجان
🔶7- مهارت حل مسئله
🔶 8- مهارت تصمیم گیری
🔶9- مهارت تفکر خلاق
🔶10- مهارت تفکر نقادانه

🔴مهارت #خودآگاهی
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی - اجتماعی

🔴مهارت #همدلی
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه،روابط_اجتماعیِ بهترِ افراد با یکدیگر می انجامد.

🔴مهارت #روابط_بین_فردی
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستی ها، دوستی های ناسالم را خاتمه می دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.

🔴مهارت #ارتباط_موثر
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوه ای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.

🔴مهارت #مقابله_با_فشار_عصبی
با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.

🔴مهارت #مدیریت_هیجان
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.

🔴مهارت #حل_مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.

🔴مهارت #تصمیم_گیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت هداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.

🔴مهارت #تفکر_خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارت های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.
هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.

🔴مهارت #تفکر_نقادانه
این مهارت موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم.
با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمی خوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر می کنیم و دقیق و درست تصمیم می گیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنیم.
@modiriati
#تصمیم_گیری_سریع
#طوفان_فکری
طوفان فكري 60 سال پيش توسط الكس اسبورن طراحي شد.
اين روش یکی از تکنیکهای کاربردی #حل_مسأله است بدین ترتیب که اعضاي گروه درباره مسئله فكر كرده و راه حل هاي گوناگون را به صورت في البداهه و شفاهی بدون هیچگونه محدودیتی مطرح می كنند.
هر چه ايده ها خلاقانه و بيشتر باشند بهتر است.
فرايند طوفان فكري بهتر است با يك گروه 6 تا 12 نفره و يك سرپرست يا هماهنگ كننده و يك منشي انجام پذیرد.

بهتر است که تعداد اعضای گروه از 13 نفر تجاوز نكند زيرا تعداد ايده ها زياد شده و جذب آنها مشكل مي شود و ممكن است جريان انديشه ها به طور بالقوه محدود و كند شود.
ترجيحا قبل از جلسه، سرپرست موضوع مورد بحث را به اطلاع گروه برساند.

مسئله روي وايت برد نوشته و سپس از اعضاء خواسته می شود براي مسئله راه حل بيابند.
در طی این فرآيند بايد از اظهار نظر درباره ارزش ايده ها و تحميل عقايد و تفكرات خودداري گردد.
منشي جلسه ديدگاهها و نظرات هر يك از اعضاء را ثبت مي نمايد.

فرايند طوفان فكري داراي 3 قانون اصلي به شرح ذيل است:

🔸1- هيچ گونه قضاوت يا انتقادي درباره ايده ها نبايد صورت گيرد.
🔸2- از كليه ايده ها مي بايست استقبال شود، حتي اگر ايده ها پيش پا افتاده و غير عملي باشند.
🔸3- هدف اصلي كميت ايده ها است نه كيفيت آنها.
رعايت قوانین فوق الزامي است.

بعد از 25 الي 30 دقيقه استراحت، گروه مجددا ايده ها را نقد وارزيابي مي نمايد.

ايده ها بايد دسته بندي و بر اساس اولويت رتبه بندي شوند.
كيفيت هر ايده در جلسه ارزيابي مورد تحليل و بررسي قرار مي گيرد.
رهبر نبايد به دليل كمبود بودجه يا ديگر منابع لازم پيشنهادها را كنار بگذارد.
اگر ايده اي خوب بود، بايد راه هاي پياده سازي آن نيز جستجو شود.

طوفان فكري یک روش تصميم گيري سریع است و برای مواقع ضروری و وقت کم کاربرد دارد.
درست است که بسته به ضرورت طوفان فكري در مسائل گوناگون به كاربرد دارد، از جمله مسائل مربوط به بازاريابي، افزايش كيفيت محصول، تعيين خط مشي سازمان، تامين نيروي انساني، ايجاد انگيزه در كاركنان ولی در مورد مسائل گسترده و پیچیده و همچنین موقعیت هایی که نیاز به آزمایش و خطا دارند چندان سودمند نیست.

@modiriati