🔹از کردستان تا گیلان، سرکوب علیه زنان✍️#فروغ_سمیعنیا 🔸فمنیست بودن و فعالیت در حوزهی
زنان، بدینلحاظ با دردسرهای فراوان همراه است، چون قرار است تابوهایی را بشکنی که در اذهان مردم و حتی
زنان جامعه به عنوان امری مقدس شکل گرفته است.
صحبت از این امور و تلاش برای تغییر دادن اذهان جامعه و فعالیت در مقابل حکومتی که تمام عزمش را جزم کرده تا مقابل
زنان بایستد، طبیعتا کاری مشکل است. اما این مبارزه برای فمینیستهایی که در کردستان مشغول به فعالیت هستند به مراتب از ما که در
گیلان یا تهران زندگی میکنیم سختتر است.
همیشه تلاشهای فعالین
زنان کردستان، خصوصا مقابل قتلهای ناموسی و ناقصسازی جنسیتی برایم قابل احترام بوده است: یعنی فعالیت در استانی که جواب کوچکترین کنشها در آن با حداکثر خشونت داده میشود و البته استانی که به همراهی و همبستگی مردمانش شهره است.
«ژینا مدرس گرجی» را از نزدیک ملاقات نکردهام، اما همیشه فعالیتهایش در ژیوانو و دیگر جمعها برایم قابل تحسین بود. وقتی برای مسافرت به کردستان هم رفتم، ژینا در زندان بود. با این وجود همیشه و خصوصا چند سال اخیر که در
گیلان فعالیت میکردم، فعالیتهای ما فمینیستهای
گیلان و کردستان از جمله ژینا را قطعاتی از پازلی میدانستم که نتیجه نهاییاش، آزادی
زنان کل کشور است.
بازداشتهای گسترده فعالین
زنان در کردستان در سال ۱۴۰۱ و تکرار آن یکسال بعد در
گیلان، نشان از عزم دستگاه قضایی برای از بین بردن این پازل است. احکام سنگین به ما فعالان
گیلان و حکم حبس ناعادلانه ۲۱ سال برای ژینا، مهر تاییدی بر این دیدگاه است. اما طبیعتا قطعات این پازل را افراد، تکمیل نمیکنند که با زندانی کردنشان، این فعالیت متوقف شود.
تفکری که برای رهایی
زنان در جامعه شکل گرفته است با این احکام پایان نمییابد. روزی ما
زنان گیلان و کردستان مانند دیگر
زنان سرزمینمان، آزادی را جشن خواهیم گرفت و کوهستانهای زاگرس و البرز، شاهد جشن و پایکوبی ما خواهند بود.
#ژینا_مدرس_گرجی#زنان_گیلانما آن راه سوم هستیم