شهریور بوی مرگ میدهد
بوی خون هایی که نشُستهاند؛
یکی میگفت:
درخت مرگ،
هر سال
در شهریور گل میدهد
من اما دیدم که نهالاش را،
نهالِ مرگ را ؛
سالهای طولانیست
که کاشتهاند،
و پای هر نهال را
به جای آب، خون ریختند..
شهریور،
بوی انگورهای کالِ له شده میدهد،
مزهی گَسِ دهان جمع کن مرگ را...
و بوی اشکهای بیصدا
و نالههای بدون شیون...
و تصویر «مادران داغدار
بر سجاده ها» را...
ما هنوز
در انتظاریم؛
چرا جای زخم بریدن بالهایمان
خوب نمیشود؟
یکی دیگر میگفت :
ققنوس نیستیم اما
یک روز با همین بالهای زخمی
پرواز را
تجربه میکنیم..
من اما هنوز
منتظرم،
درختی که آن سالها
با خون
آبیاری شد
میوههایش
پرنده باشد...
✍️«
#ایراندخت»
#هنر_اعتراضیما آن راه سوم هستیم