🚩🚨ارزیابی رفقای #کمیته_قیام تهران
کجای جنبش ایستادهاید؟قیام ژینا در اواخر شهریور ۱۴۰۱ بر بستری از تعارضات تاریخی-اجتماعی-طبقاتی که در سال ۹۶ به نقطهی عطفاش رسید و در خیزش شکوهمند آبان ۹۸ لرزه بر پیکر حکومت جور انداخت و با صرف هزینهای دردناک بالیده بود، شکل گرفت. مبارزانی که میجنگیدند، خون میدادند و رنج و سختی را بهجان میکشیدند، اما پا پس نکشیده و به نقطهای رسیدند که حضور در خیابان و سازماندهی خودبخودی را کافی نمیدانستند و ضرورت سازماندهی منظم و تشکیلاتی را با تکتک رنجهایی که دیده بودند؛ ضربههایی که خورده بودند و کارهایی که نتوانسته بودند انجام دهند یا تداوم دهند حس میکردند. این نقطه دریچهای را بهسوی خیل راندگانو ماندگان از خیزش گشود و موجسواری بر جنبش زن زندگی آزادی توسط «شبهاپوزیسیون» پرهیاهو، بیتشکیلات و سلبریتی-اکتیویستهای داخلی آغاز شد. موجسواران با علم بر اینکه راه مطالبات
قیام زن زندگی آزادی از ارتجاع سلطنت و رهبری جداست و بهثمر رسیدن
قیام جز با انقلاب علیه تمام و انواع ستمها امکانپذیر نیست، مشغول موجسواری برای تصاحب جنبش هستند. در این بزنگاه که شیپور انقلاب در گوش خیابان میدمد، میخواهیم از تقلیلدهندگان، تعدیلکنندگان خشم عمومی و موجسواران جنبش، چهرهی شفافی ایجاد کنیم تا از مصادره خیزش انقلابی توسط آنان جلوگیری شود.
۱. حلقهی ائتلاف و وکالت: حلقهای است که خودخوانده و صرفاً بهدلیل در دست داشتن سرمایه و رسانه، برای کسب قدرت پس از سرنگونی/فروپاشی، هستو نیست را وسیله قرار میدهد. درحالیکه در طول ششماه مبارزهی خیابانی، خبری از شعارهای ارتجاعی نبوده و سلطهی فردی(شاه و رهبر) نشانه گرفته شده است، اپوزیسیون خارجنشین ریسمانی به نام «ائتلاف» بافت تا جنبش را تصاحب کند. اما این گروه که با این نمایش کمیک، خود را بهعنوان تنها آلترناتیو جمهوریاسلامی معرفی میکند، هیچ نسبتی با ستم ملی و مطالبات قومی-اتنیکی متکثر، زیست اقتصادی-اجتماعی و مبارزه طبقاتی و... ندارد. رضا پهلوی در مصاحبهای جنبش دادخواهی را مورد عتاب قرار میدهد و عصیان و دست گذاشتن بر مسئولیت در شکنجه و کشتار را نفرت نامیده و منجر به انتقامجویی میداند. چه حکومت مطلقهی پهلوی که در زندانها و خیابانها جوخهی اعدام و تیربار بهراه انداخته بود و چه بعد از انقلاب ۵۷ و در دههی۶۰ تا بهامروز، که ج.اسلامی مخالفین خود را قتلعام کرد، جنبش عظیم دادخواهی علیه ماشین کشتار پهلوی و رهبری، در سمت درست تاریخ ایستاده است. اما رضاپهلوی کجای جنبش ایستاده است که شعار «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم» دادخواهان را مورد عتاب قرار میدهد؟ او که به قاب عکس پدر و پدربزرگ جنایتکار خود افتخار میکند و برای دادخواهان تصمیم میگیرد که خشمگین باشند یا نباشند، نفرت داشته باشند یا نه، جرثومهای است که نگاهش تنها معطوف به کسب قدرت است.
۲. منشور حداقلیها: لیست بلندی از تشکلهای غیرحقیقی و حقیقی در یک منشور خطاب به حاکمیت، مطالبات حداقلی جنبش را به خط کردهاند! منشوری که صرفاً در تقابل ِرسانهای با جریان اپوزیسیون ائتلافی و بیشتر شبیه به یک خودارضایی سیاسی بود. اکثریت لیست، نام تشکلهایی غیرحقیقی است که حتی با استراتژی تشکل علنی توان جذب یک نیرو کنار خود را نداشته اما توهم لیدری جنبشی را دارند که در آن هیچ نقشی نداشتهاند. حالا چه شده است که بدون داشتن بدنه و پایگاه، در جایگاهی خیالی «مطالبات حداقلی» را مطرح کرده و مانور لیدری اجرا میکنند، در حالیکه مردم تحت ستم از مطالبات حداقلی عبور کرده و به جای زبان مذاکره، زبان مقابله و مبارزه را پیش گرفتهاند؟
۳. سلبریتیسازی رسانهها: بسیاری از رسانهها با سلبریتیسازی از افراد، نقش مخربی در جنبش داشتند. جایگاه مبارزان حقیقی با سلبریتیها عوض شده است؛ گوییکه بار جنبش برشانههای «ابتذال شری»های شیاد و یا محفل حقوق بشریهایی است که قائل بههیچگونه مرزبندی حتی با جریانات اصلاحطلب نیستند. فراموش نمیکنیم که پیشروی
قیام در گرو گامهای مبارزانی بود که نه تریبونی داشتند و نه رسانهای. آنان که در خیابانها غرق خون و در زندانها محبوس شدند، سازوکار پروپاگاندایی نداشتند و پایههای حاکمیت را به شکلی ترمیمناپذیر لرزاندند، رهبران این
قیام هستند.
۴. سلبریتی-اکتیویستهایی که با کمک روابط شخصی-سیاسی در گرماگرم حوادث وارد میشوند و با مانور رسانهای اقدام به جعل واقعیت و تحمیل روایت جعلی خود از جنبش میکنند. صراحتاً هشدار میدهیم؛ در مسیری که قدم گذاشتهایم، برسر اهداف
قیام باهیچ فرد، گروه، محفل و جریانی تعارف نخواهیم داشت؛
ما هستیم و در بزنگاهها نیروی خود را اعمال میکنیم و تاکید میکنیم هرگونه تلاش برای بهصحنه آوردن جریانات رسوا شدهی ج.اسلامی، بهمعنای آغاز تقابل علنی ما با شماست.#کمیته_قیام_تهران@kkfsf