📄🚨مجتمعهای دانشمحور و سیاست رادیکال▫️کندوکاوی انتقادی در آرای نگری و هارت📝 از سلسله مقالات «نقد» دربارهی واکاوی انتقادی اندیشههای آنتونی نگری
نوشتهی: دیوید بِیتس
ترجمهی: تارا بهروزیان
۲۵ ژوئن ۲۰۲۱
این مقاله با رویکرد انتقادی به اندیشههای نگری و هارت به کاوش دربارهی امکانات سیاست مداخلهی رادیکال در بافتارِ بهاصطلاح عصر اطلاعاتی میپردازد. نگری و هارت معتقدند ظهور آنچه کاستلز «جامعهی اطلاعاتی» مینامد پتانسیل فضاهای جدیدی از مداخلهی سیاسی رادیکال، شیوههای جدیدی از ارتباطات «افقی»، و شکل جدیدی از «کمونها» را به وجود آورده است که در آنْ کسانی که خواهان مقاومت در برابر «زیستقدرتِ امپراتوری» هستند قادرند سیاست جدیدی را سازماندهی و خلق کنند. این سیاستهای جدید فقط شامل مقاومت نمیشود، بلکه دربردارندهی پیشصورتبندی اکنونیِ بدیلِ احتمالیِ آینده (یا آیندهها) هم هست. این مقاله جنبههای کلیدی اندیشهی هارت و نگری را بررسی میکند، ابتدا به مرور انتقادی آثار هارت و نگری میپردازد و سپس دیدگاههای آنان را در ارتباط با ظرفیت رادیکال شکلهای جدید رسانه مورد ارزیابی قرار میدهد.
🔹بنا به دیدگاه هارت و نگری،
غیرمادی بودن ــ و مادی بودنِ ــ
کار را باید در بافتاری جهانی درک کرد که در آن قدرت دولتملتها پیوسته در حال زوال است. «امپریالیسم» به پایان رسیده است. «امپراتوری» یک «سازوکار حاکمیتی غیرمتمرکز و قلمروزُدا است که به تدریج کل قلمرو جهانی را در درون سرحدات باز و گسترشیابندهی خود ادغام میکند». این استدلال هارت و نگری با ایدهی گستردهترِ زیستقدرت در ارتباط است ... امپراتوریْ اعمال قدرت را ــ به طور بالقوه ــ به همهی جنبههای سوژگی انسان گسترش میدهد. سرمایهداری دیگر در محدودهی محلِ
کار متوقف نمیماند (بلکه فرایند
کار را با شیوهی پراهمیتی به همهی وجوه جامعه گسترش میدهد). دولت در بهترین حالت روشی نابسنده برای تنظیم جریان سرمایه است (و هارت و نگری معتقدند دولت قیدوبندی غیرضروری برای تکامل زیستقدرت ضدسرمایهداری است).
🔹ایدهی «فوکویی» آزادی که هارت و نگری به آن استناد میکنند، به نظر من عقبگرد به شکلی از فردگرایی پیشااجتماعی است، نوعی برداشت ذاتگرایانهی کانتی از سوژه که البته هارت و نگری در جاهای دیگر آن را انکار کردهاند. هارت و نگری برای اجتناب از این معضل، شیوهی نظریهپردازی کاملاً مبهمی اتخاذ میکنند ــ که در آن ابژه همزمان سوژهی زیستقدرت نیز هست. عملکرد زیستسیاست به سوژهها خلاقیتی براندازانه میبخشد. اما در اینجا هیچ تجزیه و تحلیلی از سلسلهمراتب قدرت دیده نمیشود. دربارهی رانهی افقی زیستسیاست بسیار سخن گفته میشود، اما برای مثال در این باره که چگونه شیوههای گوناگون قدرت اقتصادی از ظهور براندازترین سوبژکتیویتهها جلوگیری میکنند چیزی گفته نمیشود. ظاهراً ظرفیت براندازی همهجا هست (و هیچجا نیست).
🔹درک این امر همچنان دشوار است که چگونه میتوان انبوهه را عرصهی دگرگونی احتمالی کلیت زیست اجتماعی دانست. یعنی، بدون طرحی هژمونیک که بیکاران، کارگران جنسی، کارگران خدماتی، کارگران مادی و
غیرمادی و نیز لمپنپرولتاریا، مهاجران و ساکنان بومی را گرد هم آورد، درک اینکه چگونه میتوان چالشی معنادار در برابر قدرت دولت سرمایهداری به وجود آورد دشوار است. در واقع، این نکته که هارت و نگری از درگیری با شکل دولت اجتناب میکنند به این معناست که سیاست مقاومتِ پیشافیگوراتیو آنان همواره محدود خواهد ماند.
🔹گوگل، مایاسپیس و توییتر خودْ شکلهای تکنولوژیک بسیار کالاییشدهای هستند که با نیروی تبلیغات هدایت میشوند و سود در آن حرف اول و آخر را میزند. به این معنا، اشتباه است اینترنت را فضایی اشتراکی تلقی کنیم که باید از آن در برابر منطق انباشت دفاع کرد، حال آنکه این فضا کاملاً در دل همین منطق جای دارد. این سخن به این معنا نیست که این «زیستقدرت»ِ کالاییکننده هیچ فضایی برای مقاومت باقی نمیگذارد؛ از این نظر دیدگاه هارت و نگری تا حدودی درست است که فضای زیستقدرت فضای زیستسیاست هم هست. اما، ما باید همچنین اذعان کنیم که سرمایه تا حد قابل توجهی قادر به شکلدهی به این فضا است، و بنابراین «امر رادیکال» را به «امر حاشیهای» و در حقیقت «امر رادیکال» را کالایی میکند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2kC#نقد_نگری #دیوید_بیتس #تارا_بهروزیان#کار_غیرمادی #انبوهه #سیاست_رادیکال@naghd
https://t.center/kkfsf