🛎🚨 #بایدن پاسخ چالش #ترامپیسم نیست ‼️● کسانی که تحولات کارگری ایران را در سالهای اخیر دنبال میکنند، حتماً به یاد دارند که آخرین تجمعات برای برگزاری “روز جهانی کارگر” با دارای مجوز قانونی، رسمی و به تعبیر دقیقتر، حکومتی با محوریت “خانهی کارگر” بود، که در میان شعارهای حکومتی از سخنان امام و رهبری، تا شعارهایی ضد کارگران مهاجر نظیر “کارفرما حیا کن، افغانی را رها کن” را هم شامل میشد.
این شعارها به اعتراض گستردهی فعالان مستقل کارگری منجر شد که در سالهای اخیر بارها دادگاه و زندان را تجربه کردهاند، اما نهاد حکومتی “خانه کارگر” و حزب حکومتی “حزب اسلامی کار” نسبت به آن واکنشی نشان ندادند؛ زیرا فرافکنی مشکلات طبقهی کارگر به بیگانه (چه دولتهای تحریمکنندهی ایران باشد یا مهاجرین غیرقانونی افغان) راهکار سهلی است.
اما کاهش فرصتهای شغلی کارگران ایرانی مشکلی جدی است؛ اما کارگران مهاجر که
#فاقد قرارداد، بیمه، حداقل دستمزد، طول درمان بیماری، مرخصی و بازنشستگی است، بنابراین همچون کارگران زن، کودکان کار و کارگران کممهارت روستایی گزینهی مناسبی برای کارفرماهایی هستند که بهدنبال گریزگاههای قانونی و غیرقانونی برای استثمارند.
● طبیعی است که کارگر ایرانی بیش از شعار ضدافغان در یک مراسم حکومتی کاری نتواند؛ و هیچ حزب و تشکیلاتی اعتراضات آنان را دنبال نکند، (تشکلهای حکومتی “خانهی کارگر” و “حزب اسلامی کار” هر دو جزو ائتلاف هوادار هاشمی بوده و هستند و ائتلاف مسخرهی شبهاحزاب کارگری و کارفرمایی را به رهبری “حزب کارگزاران” تشکیل میدهند که نماد استثمار کارگران و نولیبرالیسم سرکوبگر است).
● عدالتخواهی احمدینژاد از چنین فرصتهایی بهرهبرداری میکند، اما او هم از دل دولتهای پیشین درآمده و رجال او بخش رادیکال دستراستیهای شبهانقلابی بودند؛ هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب، دستراستیهایی با ایدئولوژیهای طبقهی متوسط به بالاییاند.
● اما آمریکا، فرانسه و بریتانیا اینگونه نیستند. اگر حزب کارگر بریتانیا اعتراض کارگران انگلیس و ولز به ورود نیروی کار خارجی مهاجر و کالاهای ارزانتر اروپایی را جدی نگیرد و اگر حزب حاکم محافظهکار هم با خروج از اتحادیهی اروپا موافق نباشد، فرصتطلب دستراستی چون بوریس جانسون خودش را قهرمان مطالبات تودهای و خروج از برگزیت جلوه خواهد داد.
در فرانسه هم حزب راستگرای افراطی “جبههی ملی” و مواضع ضدمهاجرت و ضداروپایی
#ماری_لوپن، کارگران سرخورده از حزب کمونیست و حزب سوسیالیست را جذب خواهد کرد (این دو حزب قدیمی، درکی از اعتراضات جلیقهزردها هم نداشتند).
#جان_بلامی_فاستر، نویسندهی چپ آمریکایی، در کتاب “ترامپ در کاخ سفید: تراژدی و مضحکه” دربارهی ترکیب اجتماعی رأیدهندگان به ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ مینویسد: “در آمریکا هم این دونالد ترامپ است که در خلأ احزاب چپ برای حمایت از منافع کارگرانی که از کارگران مهاجر غیرقانونی، کالاهای ارزانتر خارجی و حذف فرصتهای شغلی ناشی از مهاجرت کمپانیهای بزرگ به بازار نیروی کار ارزان آسیا سرخوردهاند، از راه میرسد و چون درگیر دگمهای ایدئولوژیک دو حزب حاکم و نیز منافع لابیهای حامی آنان نیست، اعتماد عمومی را جلب میکند.”
● اکنون ترامپ دیگر نیست، اما چالشی که او با فراست درک کرد و پاسخی متناسب به آن داد، همچنان به قوت خود باقی است. چالشی که بایدن و اکثریت دستراستی حزب دموکرات برای آن پاسخی ندارند و اجازه هم نخواهند داد تا
#سندرز و
#پروگرسیوها کاری پیش برند. همچنان که دیگر محافظهکاران پاسخی برای آن نداشتند و اگر به
#ترامپیسم و کاندیدایی از نزدیکان او (نظیر سناتور تد کروز و یا یکی از اعضای خانوادهاش، نظیر دونالد جونیور) اجازهی حضور و خودنمایی در انتخابات بعد ندهند، شانسی هم نخواهند داشت. همین است که ترامپ گفت: “ما برمیگردیم”
● پاسخ ترامپ البته ربطی به نولیبرالیسم نداشت؛ چه خود او به اولترالیبرالیسم با شیوهی کارکردی مرکانتیلیستی (تجارت/ دلال) نزدیکتر بود. پاسخی که موفقیت آن در
#بحران غیرمترقبهی پاندمی کرونا و بحرانهای اجتماعی ضدنژادپرستی گم شد؛ اما کیست که باور داشته باشد برنامههای بایدن (و نه سندرز) توان نجات ناگهانی از کرونا را دارد و چه کسی میداند که اعتراضات ضدنژادپرستی آنتیفا در پرتلند هم اکنون هم ادامه دارد، اما رسانههای هوادار بایدن آن را باکوت کردهاند؟
ترامپ رفت؛ اما آن چالشها همچنان وجود دارد و پاسخی بهتر از پاسخ او هم هنوز فرصت بروز ندارد.https://t.center/kkfsf