📈🛢#نابرابری_تورمیتورم همواره در تغییر قیمت سبد مصرفی متوسط خانوارها مؤثر است. این نشانگر تأثیر افزایش قیمتها برای خانوارها در سراسر جامعه میباشد. خانوارها اما با قرار داشتن در سلسلهمراتب اجتماعی-طبقاتی با نرخهای تورم متفاوتی روبهرو میشوند؛ برای همین الگوها و عادات هزینههای آنها هم متفاوت است. توزیع درآمد افراد با سرعتهای متفاوتی با تغییر قیمتها متغیر میشود. چنانچه افزایش شدید قیمت سوخت این روزها در اتحادیه اروپا، به تغییر افزایشی شاخص تورم بدل میشود، خانواری که خودرو ندارد، کمتر از خانوادهای که خودرو دارد، از این تورم متاثر خواهد شد.
💢 در دوران بیثباتی اقتصادی و رکود، اکثر خانوارها از خرید کالاهای غیرضروری خودداری میکنند. اما نمیتوانند نیازهای ضروری و کمکشش خود مانند خواربار و گرمایش را کاهش دهند. چون خانوارهای کمدرآمد درصد بیشتری از درآمد خود را صَرف مایحتاج ضروری میکنند، طوریکه تغییر هزینههای ضروری، تورم را برای خانوادههای فقیرتر بیشتر از خانوادههای ثروتمندتر میکند. در مقابل، در زمان رشد اقتصادی انتظار میرود
نابرابری تورمی کاهشیابد، چیزی که در تاریخ استقرار رژیم ج.اسلامی به رؤیا بدل شده است.
تاثیرات متفاوت تورم را نهتنها در سطوح متفاوت درآمد اجتماعی تولید، حتی در گسترهی جغرافیایی در سطح استانی یا شهری/ روستایی نیز میتوان سنجید. این
نابرابری به صورت کلی در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی شدیدتر است، ضمن اینکه در سالهای اخیر بر شدت این
نابرابری نیز افزوده شده است.
نابرابری تورمی در واکنش خانوارها نشانگر عینی تفاوت در الگوی مصرف خانوارها در دهکهای مختلف و متفاوت بودن واکنش آنها نسبت به تورم تحمیلی خواهد شد. به این معنی که سبب میشود تا بهطور متوسط تورم احساسشدهی خانوارهای فقیر، بیشتر و در مورد خانوارهای ثروتمند کمتر از تورم متوسط جامعه نمود یابد.
از آنجا که براساس شواهد واقعی، دستمزد اجتماعی خانوارها بهطور مداوم با تورم میانگین جامعه کاهش مییابد، در زمان تشدید تورم، وضع خانوارهای کارگری و تهیدستان به همان ترتیب بدتر و وضع خانوارهای طبقهی سرمایهدار و ثروتمندان بهتر میشود.
به عبارت دیگر، نهتنها فشار سرقت از دستمزد کارگران با نام مالیات تورمیِ دولت بر خانوارهای فقیر بالاست، بلکه این نوع مالیات سبب میشود تا وضع خانوارهای ثروتمند تقویت نیز بشود. در میان اقشار و طبقهی ثروتمند، تورم موجب افزایش ارزش داراییها و درنتیجه افزایش ثروت افراد میشود، چنانکه افزایش درآمد بیش از افزایش مخارج است. اما برای طبقهی کارگر که با فقدان دارایی مواجه هست، تورم تنها مخارج آنها را افزایش میدهد، لیکن درآمد آنان همپای مخارج افزایش نمییابد، اینجا است که تنها کارگران متضرر خواهند بود که با درآمدی کمتر در برابر تورم قرار دارند، یعنی نهتنها بهطور میانگین با بالاترین تورم روبهرو هستند، بلکه این تورم مخارج مصرفی آنها را بسیار بیشتر از درآمد افزایش میدهد.
💢 رکود اقتصادی سالهای اخیر در اقتصاد ایران، آسیبپذیری
نابرابری تورمی را چنان افزایش داده که نمود این مساله را در پیامدهای اجتماعی برای ما بیشتر قابل درک از پویایی فقر و
نابرابری طبقاتی درآمدی میکند. فهم تفاوت تاثیر سیاستهای پولی تاکنون در جامعه نشان میدهد که سیاستگذاریهای رژیم ج.اسلامی بر مبنای شاخصهای میانگین، مانند تورم و رکود، نهتنها نمیتواند تاثیر مثبتی داشته باشد، بلکه حتی به بدتر شدن وضع شاخصها در زندگی طبقهی کارگر و تهیدستان بینجامد؛ حتی اگر بهطور میانگین، وضع جامعه بهتر شده باشد.
🚨 نمود این وضعیت را در واکنش اجتماعی کنونی در شعار؛«
سال به سال گرونی، میریم به سرنگونی»
بهتر میتوان فهمید.
#لینک:https://t.me/kkfsf/27465به ما بهپیوندید:
https://t.center/kkfsf