⚫️ دولت ـ رئیسی ـ از خاکستر بحران نه #ققنوسوار که #قرمساقوار برخیزد‼️🔞 این نوشته بر دوگونه خوانده شود، در داخل، معنای عینی این مفاهیم را بخوبی لمس میکنند، در خارج، اخلاقگرایان سانتیمانتال (
نخوانند)!
آنچه در قطعی برق شاهدیم، چیزی غیر از ایجاد بحران برای غارت مردم نیست. مدتهاست سخن از گرانی برق دارند، نمایشی که ماحصل آن
افزایش ناگهانی #قیمت_برق بهبهانهی ارزان بودن نرخ انرژی و کسری بودجه برای بهبود زیرساختهای صنعت برق خواهد بود. اما همین رژیم و بخش خصولتی رانتی همپیمان آن (موسوم به سندیکای آب و برق) پاسخگو نیستند که چرا سرمایههای اجتماعی کشور خرج پروژههایی شده و میشود که نه تنها اقتصادی نیست که از نظر اجتماعی و زیستمحیطی بحرانزا بوده و خواهد بود. پروژههای پرهزینهای که مافیای چپاولگر آب و برق ایران را ارضا میکنند: سدهایی مثل گتوند که منابع آبی ایران را نابود و خاک جلگهها را شور کرده؛ پروژههایی نظیر انتقال آب از سرچشمههای زاگرس به کویر یزد و کرمان و انتقال آب خزر به کویر سمنان برای ارتقای صنایع در مناطق زادگاه رئیسجمهوران ایران که فاجعهی کشاورزی آفریده و میآفریند؛ دولتی که خود را مدبر میداند، آنجا که استثمار کارگر دیگر برایش سودآور نیست، نابودی آنرا با خصوصیسازیها و آزادسازیهای نرخ نیروی کار، از سر فرامیافکند؛ (نظیر حذف یارانهها در دولت دوم احمدینژاد و افزایش قیمت سوخت در آبان ۱۳۹۸). اکنون با آزادسازی قیمت میخواهد تدبیر خود را فرافکنی کند.
ما مثل بسیاری
#دوستان_چپگرا “دولتگرا” نیستیم و از موضع ضدسرمایهداری بر نابودی «دولت» بهمثابه بازنمای قدرت سرمایه مصریم، باورمندیم که در تشریح تضاد اختیارات نامحدود حکومت/دولت در ایران، چیزی بیش از شعار “دولت دزد است” باید گفت: “
دولت قرمساق است!”
اکنون که اصطلاحات “دیوث سیاسی” و “پفیوز” ورد زبان سران رژیم شده، در فهم معنای دقیق
قرمساق در فرهنگهای لغت باید به تفاوت آن با “دیوث” عمیقا دقت داشت. برخلاف “فرهنگ بزرگ سخن” دکتر انوری (ص ۵۵۲۵) که این واژهی ترکی را “دیوث” معنا کرده، “فرهنگنامهی فارسی” زیر نظر غلامحسین صدری افشار (ص ۲۰۶۴) گرچه آنرا با دیوث و جاکش هممعنا کرده، اما چنین معرفی میکند: “اسم مردی که برای به دست آوردن سود، وسیلهی همآغوشی مردان دیگر را با زنی، بهویژه با نزدیکان خویش فراهم میآورد.”
نکتهی باریک اما در “لغتنامهی دهخدا” روشنتر است: “هرکه زن خود را به دیگران بدهد... آنکه دلالی نامشروع زنان کند” تفاوت دقیق اما این است که دیوث “کسی است که مردان را بر زن خود وارد میکند و از این کار لذت میبرد.” و جاکش “کسی که در ازای دریافت پول زنهای فاحشه را به دیگر مردان معرفی میکند”؛ اما مجموع این دو، یعنی کسی که هم “بیناموس” است و هم از این راه کاسبی میکند، همان
قرمساق است: “کسی که ناموس خود را برای کامجویی و در ازای دریافت پول در اختیار مردان بیگانه قرار میدهد.”
اگر پرسیده شود این سخنان سخیف چه ربطی به
سیاست و مبارزهی طبقاتی دارد. پاسخ اینکه دولت در ایران از نظر اختیارات، بسیطالیَد است و در تمام شئون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور دخالت میکند (از پاسخگویی افتادن روسری همسرتان در داخل خودرو یا جوانی که در خانهی خودش در کرمانشاه بهخاطر گوش دادن به موسیقی در ایام اربعین چنان در بازداشتگاه کتک خورد تا کشته شود) تا آنجا که کشور را به حرمسرای خود و “برادران حشدالشعبی” بدل کرده. اما بهخاطر ناکارآمدی نمیتواند خرج روزمرهی این حرمسرا را هم تأمین کند. در نتیجه ناگزیر از قرمساقی و دلالی، دارایی مملکت را به ثمن بخس در مقابل سرمایهداران و دولتهای خارجی؛ واگذار کند.
برای نمونه، اینکه دولت کل قلمروی آبی
#هورالعظیم را خشکانده تا شرکتهای چینی بتوانند بهجای صرف هزینه برای استخراج نفت در آب میادین نفتی
#آزادگان و
#یادآوران را در خشکی بسط دهند، صرفهجویی اقتصادی برای چینیها دارد و هزینهی گزاف زیستمحیطی و اجتماعی برای ایران. چرا که کشاورزی، ماهیگیری، پرورش گاومیش و صنایع دستی مردمان عرب
#هورالعظیم نابود شده؛ بندهایی که هورالعظیم را به پنج حوضهی کوچک تقسیم کرده، مانع از هدایت سیلابها شده و سیل عظیم خوزستان سال ۱۳۹۸ را سبب شد؛ خشک شدن تدریجی هور باعث نابودی ذخیرهگاه طبیعی ماهیها و پرندگان مهاجر شده؛ آنرا به بیابان منبع تولید ریزگرد بدل کرده؛ و...
یا همین امر را میتوان در
#رمزارزها مشاهده کرد که منابع برق کشور را در اختیار
#استخراجکنندگان_حکومتی،
#رانتینرها و نیز
#چینیها قرار داده و مردم را مسئول قطع برق معرفی میکند. اکنون داوری کنید؛ چنین رفتاری با منابع طبیعی، صنایع و مردم کشور را چه میتوان نامید؟ هر چه هست،
آگاه باشید که به بهانهی برق میخواهن
د بار دیگر تاراج و کشتار کنند.
#اعتصاب_سراسری
https://t.center/kkfsf